برای پاسخ به این سوال ضروری است تا نگاهی اجمالی به ساختار و چارت سازمانی شرکت های بیمه و تقسیم فعالیت ها و وظایف مدیریت ها و دوایر مختلف رشته های فنی در درون شرکت های بیمه داشته باشیم.
برای ساده سازی موضوع و رسیدن به درک مشترک در سریعترین زمان ممکن ,بهتر است آن بخش از فعالیت های موجود در شرکت های بیمه که با سایر سازمانها مشترک است و باصطلاح از مصادیق وظایف عمومی سازمانی تلقی میشوند را از این مباحث کنار بگذاریم و فقط در حیطه بخش فنی و حوزه ستادی و صف شرکت های بیمه موضوع را دنبال و به بحث و بررسی بپردازیم .
همانطور که اشاره شد ,شرکت های بیمه همچون بانک ها به دو بخش عملیاتی اصلی از نظر چارت سازمانی تفکیک میشوند:
۱-بخش ستادی
۲-بخش صف
-در توضیح بخش ستادی ذکر این نکته ضروری است که تصمیم گیرندگان و تصمیم سازان اصلی شرکت های بیمه اعم از سهامداران -اعضا هیت مدیره -مدیرعامل -معاونت و مدیران فنی -شورای فنی - روسای ادارات صدور و خسارت شرکت های بیمه در ساختمانهای ستادی مستقر هستند و کلیدی ترین تصمیمات و تنظیم هر گونه استراتژی سازمانی در این سطح سازمانی در شرکت های بیمه صورت میپذیرد ,در واقع اگر هر طرحی شامل نوآوری در محصول و یا نوآوری در روش های اجرایی و خدمات رسانی بیمه ای بخواهد در یک شرکت بیمه عملیاتی شود ,بدون توافق و تایید مدیران ارشد یک شرکت بیمه تحقق آنها امکانپذیر نخواهد بود.
-در توضیح عملیات بخش صف شرکت های بیمه که شامل خدمات صدور بیمه نامه ها و پرداخت خسارتها در مجتمع ها و شعب شرکت های بیمه و نیز شامل حوزه فعالیت نمایندگان و کارگزاران بیمه می گردد,اساسا کلیدی ترین بخش سازمانی شرکت های بیمه از لحاظ خدمات رسانی به مشتریان و مهمتر از آن از حیث دریافت مستمر جریان اطلاعات بازار و آشنایی روزانه با نقطه نظرات و نیازهای بیمه گذاران میتوان تلقی نمود که در صورت انتقال مرتب و منظم پیشنهادات و انتقادات مشتریان شرکت به دوایر فنی و واحد تحقیق و توسعه
- واحد بازاریابی (البته در صورتیکه در چارت سازمانی سنتی مد نظر نهاد ناظر یا اندازه شرکت بیمه -یا رویکرد مدیریت سنتی درون برخی از شرکت های بیمه ,وجود چنین مدیریت هایی در درون یک شرکت بیمه را تاکنون امکانپذیر و اجرایی ساخته باشد ؟؟؟؟؟!!!!!) را انتقال داده و در این واحدها ,نیازها و خواسته ها طی فرآیند خاص مطالعه و بررسی میشوند و سپس تبدیل به محصولات جدید یا روشهای جدید خدمات دهی میگرددند.
جای بسی تاسف است که پس از سالیان متمادی فعالیت در بازار بیمه کشور باید به این نکته اشاره نمایم که متاسفانه در ساختار سنتی سازمانی شرکت های بیمه چنین روند و نیز وظیفه ای تعریف نشده و عملا چنین اقدامی صورت نمیپذیرد .و اگر هم در مقاطعی کوتاه در یک یا دو شرکت بیمه اتفاقی ارزشمند در این حوزه رخ داده فقط بدلیل خلاقیت و علاقه فردی مدیری لایق بوده و نه براساس یک سیستم خلاق و طراحی شده !!!!!
اگر هم در شرکت های بزرگ بیمه واحدهایی تحت عنوان ,مدیریت تحقیق و توسعه -مدیریت بازاریابی -مدیریت طرحهای مخصوص دیده شوند ,در صحنه عمل نوآوری خاص و یا اقدامی نوآورانه موثر و فراگیر از سوی این مدیریت ها (در صورت وجود در یک یا چند شرکت بیمه) دیده نمیشود.
پس عملا مسیری برای نوآوری و روندی که به مسیر نوآوری میتواند منجر شود در درون سیستم شرکت های بیمه ایرانی در حال حاضر وجود ندارد و اساسا طراحی نگردیده است .!!!!!
و نکته حایز اهمیت دیگر اینکه اگر ایده ای خلاقانه و نوآورانه در ذهن یک مدیر یا کارشناس شرکت بیمه ای بنا به دلایل و علایق شخصی خطور نماید ,بعضعا بعلت جو و فضای سنگین عدم استقبال مدیران و نیز حجم بالای کارهای محول شده و تقسیم وظایف سازمانی ,مجالی برای طرح ایده مذکور و اجرایی شدن آن به یک کارشناس شرکت بیمه داده نمیشود و اساسا آنتروپی سازمانی مانع بروز خلاقیت نیروهای درون شرکتی بیمه گران ایرانی در این بازه زمانی و رویکرد سنتی مدیریتی میگردد......
*کارشناس مطالعات ریسک و بیمه,