2
آخرین خبرها
چهارشنبه 4 شهريور 1394


بانک‌ها در ایران تاثیرپذیری بسیار محدودی از نوسانات بازار جهانی و تغییر قیمت‌ها دارند که بر مزایای سرمایه‌گذاری در آنها می‌افزاید و در مجموع نسبت ریسک به بازدهی مناسبی برای سرمایه‎گذاران ایجاد می‌کنند.

یکی از پرسودترین مشاغل و امیدوارترین صنایع در بورس ایران، بانکداری است. این صنعت در مقایسه با سایر صنایع از ثبات نسبی برخوردار است، به شکلی که اخبار مقطعی و شایعه‌های بازار کمتر بر روی آن تاثیر می‌گذارد. در طول سال‌های گذشته هرچند تحتتاثیر برخی شرایط، افت محدودی در ارزش‌ سهام این گروه ایجاد شده، اما در اغلب اوقات روند سودآوری و ارزش بازار این صنعت صعودی بودهاست. بانک‌ها در ایران تاثیرپذیری بسیار محدودی از نوسانات بازار جهانی و تغییر قیمت‌ها دارند که بر مزایای سرمایه‌گذاری در آنها می‌افزاید و در مجموع نسبت ریسک به بازدهی مناسبی برای سرمایهگذاران ایجاد می‌کنند.

شکل سنتی بانکداری در کشور ایران باعث شده تا با عدم اعتبار سنجی براساس مبانی دقیق علمی، نسبت مطالبات معوق به کل تسهیلات از میانگین جهانی بسیار بالاتر باشد و بخش مهمی از مطالبات بانک‌ها سوخت شود. براساس آمار منتشر شده توسط وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و کمیسیون تلفیق مجلس، میزان مطالبات معوق رقمی بیش‌از 930هزارمیلیارد ریال است که با احتساب سود، جرایم و مطالبات مهلت داده‌شده رقم آن بالغ بر 1.5میلیون میلیارد ریال برآورد می‌شود؛ بنابراین به طور تقریبی 20درصد از کل حجم نقدینگی کشور قابل بازگشت نیست، در حالی که 25درصد از این مبلغ ارزی است. در حال حاضر نسبت مطالبات معوق در ایران در حالی از 16درصد عبور کرده که میانگین جهانی آن از 4درصد تجاوز نمی‌کند.

سیاست‌های غلط دولت‌های قبلی منجر به افزایش چند برابری میزان بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی و بانک‌ها شده‌است، به شکلی که براساس آخرین آمار منتشر شده مجموع بدهی دولت به نظام بانکی کشور بیش از 1.4میلیون میلیارد ریال است؛ بنابراین با در نظر گرفتن میزان معوقات بانکی و با احتساب بدهی دولت به نظام بانکی، در خوشبینانهترین حالت 30درصد از نقدینگی کشور سوخت یا راکد شده و یا نظام بانکی از آن بی‏بهره است، در حالی که بابت آن هزینه پرداخت میکند.

مدیریت سنتی بانک‌ها باعث شده تا بانکداری الکترونیک مجال کمتری برای حضور بیابد در حالی که کارایی بانکداری به شکل فیزیکی یا حضوری در مقایسه با هزینه‌ای که ایجاد می‌کند مطلوب نیست، تعدد شعب که در نظام بانکی سنتی یک امر متداول است که باعث شده تا هزینه سنگینی به نظام بانکی تحمیل شود که جهت افزایش بهره‌وری لازم است تا ساختار ارایه خدمات تغییرات اساسی یابد.

بررسی بانکها براساس شاخص‌هایی همچون نسبت فعالیت، نسبت نقدینگی، نسبت سودآوری، نسبت بازدهی، نسبت مالکانه، نسبت اهرمی و انواع دیگر شاخص‌ها، نشان می‌دهد که اندازه‌گیری و کنار هم قرار دادن این آمار در چند سال مختلف تصویر واضحی از روند تقویت یا تضعیف یک بانک را به نمایش خواهد گذاشت؛ بنابراین در بررسی صورت گرفته، 10بانک براساس 10شاخص که روند آنها با روند سودآوری هم راستا بوده است مورد ارزیابی قرار گرفته است. بررسی متداوم و سنواتی شاخص‌های مزبور می‌تواند تا حد زیادی در پیشبینی آینده کمک‌رسانی کند.

در جدول شماره یک، سود خالص سال مالی 1393 10بانک حاضر در بازار سهام براساس میلیون ریال ارایه شده و پس از آن کلیه بانکها از نظر 3شاخص نسبت بازدهی دارایی، نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام و نسبت حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار بررسی شده‌اند:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 نام بانک / شاخص بانکی در سال 1393

سود خالص دوره
 ( میلیون ریال )

نسبت بازدهی دارایی

نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام

نسبت حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار

ملت

18,303,455

1.3%

24%

94.7%

دی

2,398,375

2%

30.1%

93.6%

انصار

3,254,916

1.6%

25.5%

61.8%

 صادرات

7,360,570

0.7%

7.7%

188.0%

 تجارت

4,920,371

0.5%

8%

149.3%

 سینا

2,351,471

1.6%

16.8%

107.7%

 اقتصاد نوین

3,676,611

1.1%

19.4%

86.1%

 پارسیان

975,049

0.2%

3.5%

99.3%

 حکمت

398,769

2%

8.6%

99.0%

 کارآفرین

3,701,997

3.3%

24.9%

61.9%

 

 

 براساس جدول فوق، بیشترین سود خالص توسط بانک ملت کسب شده است و در رده‌ی آخر بانک حکمت کمترین سود خالص را به‌دست آورده، اما این لزوما بهمعنای تایید یا رد عملکرد یک بانک نیست بلکه مهمتر از آن این است که با چه میزان دارایی و سرمایه این سودآوری به‌دست آمده است.

نسبت بازدهی دارایی که حاصل تقسیم سود خالص دوره به‌مجموع دارایی‌ها است؛ نشان می‌دهد که بر این اساس بانک کارآفرین در مقام اول و بانکهای حکمت و دی در مقام‌های بعدی هستند در حالی که بانک پارسیان ضعیف‌ترین آمار را بر این اساس دارد و در واقع هرچه این نسبت عدد بزرگتری باشد نشان می‌دهد که بانک مزبور قادر است با سرعت بالاتری بر دارایی‌های خود از طریق کسب سودآوری بیفزاید.

در بخش نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام که حاصل تقسیم سود خالص دوره بر حقوق صاحبان سهام است؛ مشاهده می‌کنیم که بیشترین بازدهی توسط بانک دی محقق شده‌است. این آمار نشان می‌‌‌دهد بانک مزبور با شیب تندی بر ثروت سهامداران خود افزوده است در حالی که بانک پارسیان ضعیف‌ترین عملکرد را به نمایش میگذارد. مقایسه نسبت بازدهی دارایی و نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام می‌تواند نشان بدهد که بازدهی محقق شده بیشتر با تکیه بر نقدینگی سپرده‌گذاران است یا آورده سهامداران. هرچه این دو نسبت به هم نزدیکتر باشند(در بانک حکمت) به این معنا است که سودآوری کسب شده بیشتر از محل آورده سهامداران است و هرچه این دو نسبت از هم دور باشند (در بانک پارسیان) به این معنا است که تسهیلات و سرمایه‌گذاری صورت گرفته از محل نقدینگی سپرده‌گذاران بوده است.

نسبت حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار در بانک‌های ملت، دی، سینا و پارسیان نزدیک به یک واحد است، اگر بپذیریم که با واقعی‌سازی و به‌روز رسانی دارایی‌ها، حقوق صاحبان سهام به ارزش ذاتی می‌رسد، این نسبت در بانک‌های مزبور نشان خواهد داد که ارزش بازار این بانک‌ها با شیبی معادل نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام در یک سال رشد می‌کند به عبارت دیگر اگر ارزش ذاتی در بانکی که دارایی‌های به‌روز رسانی شده دارد با حقوق صاحبان سهام برابر باشد، نتیجه این خواهد بود که ارزش بازار با سرعتی معادل نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام باید رشد کند. در بانک انصار این نسبت نزدیک به 62درصد است، به‌عبارتی سهام این شرکت بالاتر از حقوق صاحبان سهام معامله می‌شود، اما علت آن را باید در پروژه‌های «اطلس ایرانیان» جستجو کرد که به‌ارزش روز در ترازنامه نیامده‌اند و وزن بالایی در دارایی‌ها دارند. از سوی دیگر بانکهایی همچون صادرات و تجارت ارزش بازاری کمتر از ارزش دفتری خود دارند، این بانک‌ها در صورتی که با سوخت شدن مطالبات مواجه نشوند در یک فرآیند میان مدت باید رشد ارزش بازاری بهاندازه بیشاز 50درصد را تجربه کنند. براساس نسبتهای فوق، نگارنده تصور میکند بانکهای دی، انصار، ملت و کارآفرین در مجموع شرایط مطلوبی دارند.

در جدول شماره 2، نسبت سود حاشیه‌ای خالص با در نظر گرفتن و بدون در نظر گرفتن هزینه مالی محاسبه شده و در نهایت نسبت نقد شوندگی سود خالص محاسبه شده‌ است.

       

جدول شماره دو

 نام بانک / شاخص بانکی در سال 1393

سود خالص دوره
 ( میلیون ریال )

نسبت سود حاشیه ای خالص ( نرمال 4.5 )

نسبت سود حاشیه ای خالص با احتساب هزینه مالی

نسبت نقدشوندگی سود خالص

ملت

18,303,455

0.4%

-0.6%

104.2%

دی

2,398,375

-0.3%

-0.5%

-735.2%

انصار

3,254,916

3.4%

3.3%

232.0%

 صادرات

7,360,570

-0.2%

-0.5%

-57.2%

 تجارت

4,920,371

-0.3%

-0.8%

-987.4%

 سینا

2,351,471

2.4%

2.4%

83.8%

 اقتصاد نوین

3,676,611

2.4%

2.4%

43.3%

 پارسیان

975,049

-1.2%

-1.2%

788.0%

 حکمت

398,769

3.5%

3.5%

99.3%

 کارآفرین

3,701,997

4.7%

4.7%

107.5%

 

 

 نسبت سود حاشیه‌ای خالص، حاصل تقسیم سود خالص فعالیت مشاع بر کل دارایی‌ها است و این نسبت نشان می‌دهد که بانک با استفاده از منابعی که از سپرده‌گذار جذب کرده و با ارایه تسهیلات چه میزان توانسته بر داراییهای خود بیفزاید. این نسبت که در سطح جهانی به‌طور نرمال 4.5درصد است در ایران حدود 3درصد پایین‌تر است. همانطور که مشاهده می‌شود این نسبت در بانک کارآفرین 4.7درصد است به‌عبارتی بانک کارآفرین توانسته سود بسیار مناسبی از محل فعالیت‌های مشاع به‌دست آورد و خالص سود مشاع آن نسبت به دارایی‌ها عدد مطلوبی است در حالی که بانک پارسیان در نقطه‌ی مقابل نتوانسته به اندازه بهره‌ای که به سپرده‌گذار پرداخت می‌کند، بازدهی کسب کند؛ بنابراین ثروت سهامداران رو به کاهش می‌رود. بانک‌های ملت، دی، صادرات و تجارت در عمل نتوانسته‌اند در بخش مشاع خود عملکرد تاثیرگذاری داشته باشند و در حقیقت بازدهی کسب شده از محل منابع سپرده‌گذاران به‏اندازه بهره تسهیلات بوده‌است. نسبت سود حاشیه‌ای خالص با احتساب هزینه مالی یک تفاوت با نسبت قبلی دارد و این است که از سود خالص مشاع، هزینه مالی کسر شده‌است. هزینه مالی عمدتا به دلیل بدهی به بانک مرکزی ایجاد می‌شود، در صورتی که یک بانک با استفاده از منابع بانک مرکزی تسهیلات پرداخت نماید نسبت سود حاشیه‌ای خالص به ظاهر عدد بالایی خواهد بود، اما در واقع این بانک نتوانسته از منابع استفاده بهینه داشته باشد که مشاهده می‌شود با احتساب هزینه مالی و بدون احتساب هزینه مالی، این نسبت تغییر چندانی نکرده است.

نقدشوندگی سود، حاصل تقسیم جریان نقدی حاصل از فعالیت بانکداری به سود خالص را نشان می‌دهد، این بسیار مهم است که بانک سود کاغذی نساخته باشد، چون در عمل در صورت کسب سود اما خروج نقدینگی در بخش عملیاتی، لازم خواهد بود تامین مالی صورت پذیرد و یا سرمایه‌گذاری‌های خود را به فروش برساند تا جبران خروج وجه نقد عملیاتی انجام گیرد.

نسبت بالای 100درصد در واقع نشان میدهد که یک بانک بیش از سود خالص حسابداری خود، از محل فعالیت بانکی نقدینگی کسب کرده، بهطور مثال بانک تجارت تقریبا 10برابر سود خالص خود خروج نقدینگی عملیاتی داشته، در حالی که بانک پارسیان ورود نقدینگی عملیاتی ثبت نموده که البته باید توجه داشت سود خالص بانک پارسیان بسیار اندک است؛ بنابراین نسبت مزبور لزوما یک آمار بسیار خوب محسوب نمیشود. این نسبت هرچه به یک واحد نزدیک‌تر و متداوم‌تر باشد بهتر است.

براساس نسبتهای فوق، می‌توان گفت که بانک کارآفرین، حکمت و انصار شرایط مناسبی برای جذب سپردههای بیشتر و کسب سود بالاتر در بخش مشاع دارند در حالی که پارسیان، تجارت و صادرات از این نظر شرایط خوبی نداشتهاند. همچنین بانک‌های کارآفرین، انصار و ملت با توجه به‌ارزش بازار و سود خالص دوره، ورودی نقدینگی مناسبی را تجربه کرده‌اند.

در جدول شماره 3، نسبت سود خالص و هزینه مطالبات به خالص درآمدها، نسبت ذخایر زیان ناشی از وامها به کل وامها، نسبت مطالبات مشکوکالوصول به مطالبات معوق و نسبت خالص تسهیلات به منابع آزاد سپردهای در مورد 10بانک مورد نظر بررسی شده است:

 

       

جدول شماره سه

 نام بانک / شاخص بانکی در سال 1393

نسبت سود و هزینه مطالبات به خالص درآمد ها

نسبت ذخایر زیان ناشی از وام ها به کل وام ها

نسبت مطالبات مشکوک الوصول به مطالبات معوق

نسبت خالص تسهیلات به منابع آزاد سپرده ای

ملت

40.5%

14.8%

86.6%

79.8%

دی

61.7%

10.5%

30.4%

63.6%

انصار

43.4%

2.9%

28.8%

92.6%

 صادرات

18.4%

21%

64.6%

35.4%

 تجارت

32.3%

18.3%

76.5%

73.5%

 سینا

40.2%

7.9%

54.4%

76.5%

 اقتصاد نوین

33.3%

14.5%

75.5%

92.7%

 پارسیان

40.5%

42%

17.3%

90.9%

 حکمت

35.5%

4.9%

59.0%

61.6%

 کارآفرین

65.4%

11.8%

61.3%

96.5%

 

 

 

 نسبت سود خالص و هزینه مطالبات به خالص درآمدها در واقع حاصل جمع سود خالص و هزینه مطالبات مشکوک‌الوصول است که بر خالص درآمدها تقسیم شود. این نسبت در واقع نشان می‌دهد که سایر گزینه‌ها، هزینه‌ای همچون هزینه‌های عمومی اداری، هزینه کارمزد و هزینه مالی و سایر موارد هزینهای بهجز مطالبات مشکوک‌الوصول چه وزنی در سود و زیان شرکت دارند که این مورد میتواند تا حدی تاثیر بانکداری سنتی را با اعداد و ارقام نشان دهد.

این نسبت در بانک دی 61.7درصد و در بانک کارآفرین 65.4درصد است، بهعبارت سادهتر وزن سایر بانک‌ها هزینهای مثل هزینه عمومی اداری، هزینه مالی و کارمزدها در کل هزینه معقول است و این نسبت هرچه به سمت عدد صفر حرکت میکند به این معنا است که به طول مثال هزینه حقوق و دستمزد عدد بالایی است؛ بنابراین هرچه شعب بیشتری توسط یک بانک اداره شود، هزینه عمومی اداری بخش بیشتری از درآمد را صرف خود میکند. در نظام بانکداری سنتی که شعبه محور است می‌بینیم که نسبت مزبور در بانک صادرات به عنوان نمونه 18.4 درصد است به‌عبارتی هزینه‌های پرسنلی این بانک در مقایسه با حجم فعالیت به صورت غیر معقولی بالا است.

نسبت ذخایر زیان ناشی از وام‌ها به کل وامها، نشان می‌دهد که چه بخشی از تسهیلات پرداخت شده توسط یک بانک با احتمال سوخت شدن مواجه است. مشاهده می‌شود که 42درصد از تسهیلاتی که بانک پارسیان از محل منابع سپردهگذاران و نقدینگی سهامداران پرداخت کرده که با ریسک سوخت شدن مواجه است، اخذ ذخایر جهت شناسایی مطالبات معوق، سود خالص بانکها را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. در این بین سیستم بانکداری سنتی بهدلیل عدم اعتبارسنجی، بیکفایتی خود را بهخوبی در بانکهای بزرگ نشان میدهد، بهصورتی که بانک صادرات و تجارت ممکن است بهترتیب 21 تا 18درصد از تسهیلات ارایه شده را بازیافت نکنند. این نسبت در بانکهای نوپا عموما عدد پایینی است اما مشاهده می‌شود در بانک انصار، سینا و حکمت این نسبت بسیار مناسب است.

نسبت مطالبات مشکوک‌الوصول به مطالبات معوق مورد مهمی در خصوص بانکهایی است که نسبت ذخایر زیان ناشی از وامها به کل وامهای بالایی دارند از این جهت که مطالبات مشکوکالوصول بیش از 50درصد ذخیره نیاز دارد بنابراین در صورتی که نسبت مطالبات مشکوکالوصول به مطالبات معوق عدد پایینی باشد، نشان میدهد که بانک در سنوات بعدی با افزایش محسوس هزینه مطالبات مشکوکالوصول مواجه است و اگر نسبت مطالبات به کل وامها عدد بالایی باشد این موضوع سود خالص را با تهدید مهم مواجه می‌کند.

این نسبت در بانک پارسیان با 17.3درصد نگران کننده است و به‌عبارتی این بانک با تبدیل مطالبات سررسید گذشته به مطالبات مشکوکالوصول هزینه بالایی در سالهای بعدی خواهد داشت در حالی که بانک ملت 86.6درصد از مطالبات خود را به مشکوک‌الوصول تبدیل کرده و تنها 14.8درصد تسهیلات اعطایی آن معوق است و وضعیت آن مطلوب به‌نظر میرسد.

نسبت خالص تسهیلات به منابع آزاد سپرده‌ها، آخرین شاخص مورد بررسی در این گزارش است. شاخص دهم در این بررسی به این معنا است که چه میزان از سپرده‌های جذب شده بانکی که قابلیت تبدیل شدن به تسهیلات بانکی دارد، به تسهیلات تبدیل شده و قاعدتا باقی مانده آن در قالب سرمایهگذاری، اوراق مشارکت یا مطالبات از سایرین طبقه‌بندی شده‌است؛ اما هرچه این نسبت بالاتر باشد به این معنا است که سپردههای جذب شده به شکل بهتری در فعالیت بانکداری به‌کار رفته‌اند.

براساس این شاخص، بانک انصار، کارآفرین، اقتصاد نوین و پارسیان بخش اعظم سپردهها را به تسهیلات اختصاص دادهاند در حالی که سایر بانکها بهطور مثال اوراق مشارکت خریدهاند یا در شرکتهای دیگر سرمایهگذاری انجام دادهاند. برخی بانک‌ها نیز ممکن است سپرده‌ها را به شرکت‌های زیر مجموعه خود در قالب تسهیلات پرداخت کرده باشند و یا از محل نقدینگی سهامداران خود سرمایهگذاریهایی صورت داده باشند.

بخش پایانی: علاوه بر 10شاخص مطرح شده در بررسی 10بانک مورد نظر، شاخص‌های کاربردی دیگری قابل طرح است که محاسبه و تحلیل آنها پیچیدگی‌های بیشتر دارد. شاخص‌های مزبور از نظر نگارنده کارایی دارد و میتواند وضعیت کنونی بانک را به‏نحو مطلوبی به تصویر بکشد. براساس اطلاعات حسابرسی شده سال مالی1393، بانکهای ملت، دی، انصار و کارآفرین بهلحاظ شاخصها مورد ارزیابی شرایط مساعدی دارند در حالی که بانک پارسیان ریسک بالاتری را تحمل میکند.

<###dynamic-0###>

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری نقدینه است.