2
آخرین خبرها
شنبه 29 فروردين 1394


نقدینه-دستکاری صورت‌های مالی اگر بخواهد زیاد گرفته شود به طور حتم شفافیت صورت‌های مالی را زیر سوال خواهد برد و شرکت را اصطلاحا رقیق می کند .

به گزارش پایگاه خبری نقدینه، یونس مظلومی ، مدیر عامل شرکت بیمه رازی و عضو انجمن حرفه ای صنعت بیمه، در بر شمردن چالش های موجود در صنعت بیمه امکان دستکاری ذخایر معوق را مطرح می کند و معتقد است ، برای تحقق شفافیت مالی درست‌ترین راه این است صورت‌های مالی قریب به واقعیت در نظر گرفته شود .یونس مظلومی در عین حال تاکید می کند شرکت های بیمه تا کنون به دلیل ضعف در یکپارچه سازی اطلاعات دچار زیان های بسیاری شده اند ، وی همچنین خلا دانش را از مهمترین ضعف های صنعت بیمه معرفی می کند.گفتگوی مشروح پایگاه خبری ریسک نیوز با دکتر یونس مظلومی از پی می آید:

***************************************

*در بحث شفافیت مالی در حال حاضر شرکت‌های بیمه در چه وضعیتی قرار دارند با توجه به اینکه ذخایر معوق در محاسبه ذخایر فنی به عنوان یک چالش محسوب می‌شود؟

شرکت‌های بیمه وقتی صورت‌های مالی خود را براساس سود و زیان تنظیم می‌کنند یکی از موارد مهم آن نحوه محاسبه ذخایر فنی است ، اغلب تلاش می شود این نحوه محاسبه محافظه‌کارانه باشد به طوری که براساس اصول صورت‌های مالی و حسابداری به صورت محافظه‌کارانه تنظیم می گردد ،زیرا یکسری خسارت‌ها اتفاق افتاده است و شرکت بیمه از وقوع این خسارات نیز کاملا مطلع است ولی دقیقا عدد پرداختی مشخص نیست زیرا میزان آن باید ارزیابی شود، شرایط بیمه نامه بررسی شود که آیا خسارت قابل پرداخت هست یا خیر و یا برخی مواقع ممکن است حادثه داوری شود و عدد انتخابی داور باید مورد بررسی قرار گیرد؛ بنابراین عدد خسارت دقیق نیست پس شرکت‌های بیمه این خسارات را تخمین می‌زنند یعنی می‌توان عدد را بیشتر یا کمتر در نظر گرفت ولی معمولا و البته اصولی این است که عدد را بالاتر در نظر بگیرند که محافظه‌کارانه باشد یعنی اگر خسارت کمتر از عدد شد که بهتر و به سود شرکت بیمه است ولی اگر بیشتر شد در آن صورت ممکن است برای شرکت قابل جبران نباشد. این اصل محاسبه است ولی از طرف دیگر در شرایط تورمی یک اتفاق دیگر این است که شرکت‌های بیمه یکسری دارایی‌ها دارند که آنها را با توجه به ارزش قیمت روز و دفتری ثبت کرده اند و از آن دارایی‌ها استهلاک نیز کم کرده‌اند چه بسا این دارایی‌ها ارزشی که دارند چندین برابر قیمت دفاتر باشد پس ممکن است که همچنین مسایلی را شرکت‌ها در نظر بگیرند که از آنجا که در دارایی‌هایشان سود کردند و دیگر نمی‌توانند آن را در صورت‌های سود و زیان مالی بیاورند بر همین استدلال می‌توان به طور مثال خسارات معوق را هم چندان محافظه‌کارانه در نظر نگرفت ولی این عمل که در اصلاح دستکاری صورت‌های مالی گفته می‌شود اگر بخواهد زیاد گرفته شود به طور حتم شفافیت صورت‌های مالی را زیر سوال خواهد برد و شرکت را اصطلاحا رقیق می کند یعنی به طور مثال شرکت در ظاهر سود کرده است ولی عملا سودی در کار نبوده است این رقیق شدن و این دستکاری ممکن است در مدت 2 یا 3 سال فعالیت شرکت با توجه به ماهیت کار صنعت بیمه خود را نشان ندهد ولی اگر روزی مدیر عاملی تصمیم بگیرد صورت‌های مالی‌اش را واقعی کند پس از مدتی آثار زیانبارش را نشان خواهد داد و اگر مدیر بخواهد شفافیت ایجاد کند به طور حتم مجبور خواهد شد یک زیان هنگفتی را اعلام کند و به طور کلی پس از مدتی شرکت بیمه از عهده ایفای تعهداتش نمی‌تواند برآید پس درست‌ترین راه این است صورت‌های مالی قریب به واقعیت در نظر گرفته شود.

*بیشترین نقطه قابل دستکاری توسط شرکت‌های بیمه چیست؟

 بیشترین نقطه قابل دستکاری توسط شرکت‌های بیمه، ذخایر خسارات معوق است زیرا سایر ذخایر فرمول دارد و قابل دستکاری نیست. تنها جایی که حالت تخمینی دارد و می‌شود عددش دستکاری شود ذخایر خسارات معوق است اگر هم آیین‌نامه‌هایی برای محاسبه این خسارات باشد از آنجا که شرکت بیمه خودش این خسارات معوق را باید اعلام کند و خودش می‌داند که چه میزان پرونده خسارات وجود دارد که هنوز پرداخت نکرده است در نتیجه با وجود آیین‌نامه هم اگر بخواهد دستکاری کند، می‌تواند مگر اینکه حسابرس متوجه شود که بخواهد افشا کند به طوری که من شخصا چند تا از شرکت‌ها را دیده‌ام که حسابرسشان در گزارشی که به مجمع داده است افشا کرده است و عنوان کرده خسارات معوق شرکت براساس برداشتی که دارند بیش از آن چیزی است که هیات‌مدیره تعیین کرده است.

*آیا بهتر نیست از سوی نهاد ناظر تدابیر سخت‌گیرانه‌تری اتخاذ شود؟ و آیا در دنیا استانداردهایی برای محاسبه این ذخایر وجود دارد؟

در دنیا با توجه به اینکه حاکمیت شرکتی نهادینه شده است مجموعه‌ای از اصول حاکمیت شرکتی بر بنگاه‌ها حاکم است که اصولا اجازه دستکاری را نمی‌دهد. مسیر تاریخی نشان می‌دهد در بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی جهان، دستکاری اتفاق افتاده است حتی بسیاری از شرکت‌ها با حسابرس خود تبانی کرده اند و صورت‌های مالی دستکاری شده است که با توجه به این مسایل به مرور پیاده‌سازی حاکمیت شرکتی در راستای شفافیت اطلاعات و رعایت حقوق ذینفعان شکل گرفت.

*بنابراین پیاده سازی فرایند حاکمیت شرکتی می تواند در این زمینه نیز مثمر ثمر واقع شود؟

 البته اصول حاکمیت شرکتی چیزی نیست که فقط خاص بیمه باشد اصول حاکمیت شرکتی باید در تک‌تک سلول‌های نهادهای اقتصادی نهادینه شود بورس، قانون تجارت، بانک‌ها، مجلس و بیمه هم باید این اصول را پذیرا باشد به عبارتی تنها یک نهاد نمی‌تواند به تنهایی پیاده کننده این اصول باشد و نیازمند هم‌افزایی همه‌جانبه بین نهادهای مختلف برای پیاده‌سازی است البته من فکر می‌کنم حاکمیت شرکتی در ایران فعلا یک نوزاد است و حتی شاید بتوان گفت هنوز متولد نشده است.

*همانطور که جنابعالی نیز قبلا اشاره کرده‌اید تفویض قوانین یک‌طرفه صنعت بیمه را متضرر می‌کند مشخصا منظورتان چیست؟

قوانین یک‌طرفه قوانینی است که در نهاد قانون‌گذار بدون اعمال نظرات کارشناسی صنعت بیمه، تصویب می‌شود مانند قانون شخص ثالث که من فکر می‌کنم مسایلی که از سوی قانون‌گذار درخصوص این رشته بیمه‌ای عنوان شده اگر تصویب شود به نوعی باید فاتحه صنعت بیمه را خواند و تمام زحماتی که در 80 سال گذشته کشیده شده و صنعت بیمه به اینجا رسیده است نادیده گرفته خواهد شد. قانون بیمه شخص ثالث صرفا به خاطر حمایت از حقوق زیان‌دیدگان هست به عبارتی راننده ریسک‌پذیری که تخلف می‌کند، خطای رانندگی دارد و خسارت به اشخاص ثالث وارد می‌کند باید مدنظر قرار گیرد تا به دنبال آن حقوق زیان‌دیدگان در نظر گرفته شود به عبارتی قانون‌گذار باید منافع زیان‌دیدگان را در نظر بگیرد از طریق توجه به ریسک‌های راننده بنابراین بحث راننده‌محور بودن از اهمیت بسزایی برخوردار است من شنیده‌ام در قانون جدیدی که در دست بررسی است عنوان شده است خسارت مالی راننده مقصر حادثه هم باید از محل بیمه شخص ثالث پرداخت شود.

قوانین یک‌طرفه به خصوص در قانون بیمه شخص ثالث بیشتر خود را نشان می‌دهد و هیچ حقوقی برای شرکت بیمه در نظر گرفته نمی‌شود به عبارتی برای نهادها و سازمان‌های مختلف یکسری عوارضی پیش‌بینی می‌شود و خود قانون هم طوری تنظیم شده که شرکت‌های بیمه هیچ اختیاری در شرایط بیمه‌نامه ندارند از طرفی دیه هم از سوی قوه قضاییه تعیین می‌شود که من فکر می‌کنم شرکت‌های بیمه به مرور به این نتیجه می‌رسند که بیمه ثالث نفروشند و یا یکی‌یکی از گردونه رقابت حذف شوند.

* بیمه مرکزی به عنوان نهاد ناظر هم‌افزایی لازم با سازمان‌ها و نهادهای تصمیم‌گذار را ندارند و به عبارتی صنعت بیمه قدرت چانه‌زنی کافی ندارد؟نظر شما چیست؟

فکر می‌کنم بیمه مرکزی تلاش خودش را کرده است زیرا در کارگروه‌هایی که در بررسی بیمه‌نامه شخص ثالث در مجلس شکل گرفت حضور فعالی داشت ولی نهایتا قانون را قانون‌گذار تصویب می‌کند.

یک علت این است که بسیاری از افراد در نهاد قانون‌گذار اطلاعات کارشناسی چندانی ندارند به نظر من کار را باید به کاردان محول کرد و کارشناس و متخصصان هر رشته بهترین تصمیم‌گیری را خواهند داشت و تخصص بیمه هم کاملا یک دانش و فن است ضمن اینکه ماموریت بیمه مرکزی در«قانون تأسیس بیمه مرکزی» حفظ حقوق بیمه‌گذاران است پس طبیعی است که بیمه مرکزی بیش از قانون‌گذاران مدافع حقوق بیمه‌گذاران است.

*همین مشکل درخصوص بیمه درمان هم به عنوان دومین رشته زیان‌ده بیمه‌ای وجود دارد فکر می‌کنید در حوزه بیمه درمان با توجه به اینکه درخصوص تعرفه مراجع درمانی را باید راضی نگه داشت و از سوی دیگر خود شرکت‌های بیمه هم متضرر نشوند راهکار چیست؟ آیا می‌توان از طریق نرم‌افزارهای اعتبارسنجی و IT پیشرفته پرتفوی بیمه درمان را از حالت گروهی که در حال حاضر مدیریت می‌شود به سمت انفرادی برد تا نظارت دقیق‌تری روی افراد و رفتار گذشته و آینده آنها صورت گیرد؟ راهکار شما چیست؟

البته این راهکار شما درخصوص بیمه‌نامه‌های درمان خانوادگی امکان‌پذیر است ولی وقتی شرکت بیمه با سازمانی که 15 هزار نفر پرسنل دارد قرارداد می‌بندد ،عملا شدنی نیست که شرکت بیمه ریسک تک‌تک بیمه‌شدگان و حق بیمه هر کدام را جداگانه بررسی کند بنابراین برای بیمه‌نامه‌های گروه‌های بزرگ امکان‌پذیر نیست ولی درخصوص بیمه‌نامه‌های درمان انفرادی اعمال سیستم و ارزیابی ریسک بیمه شدگان به صورت جداگانه امکان‌پذیر است.

به‌طور میانگین، صنعت بیمه سالانه حدودا 1000 میلیارد تومان بیش از آنچه که حق بیمه ی درمان دریافت می‌کند، خسارت پرداخت می‌کند. البته این میزان خسارت بدون اجرای طرح تحول است با اجرای طرح تحول سلامت که هزینه‌های درمانی بستری و جراحی در بیمارستان بین 2 تا 3 برابر افزایش یافته شرکت‌های بیمه ناگزیرند به همان اندازه، حق بیمه‌ها را نیز افزایش دهند یعنی 2 یا 3 برابر کنند که با احتساب آن زیانشان به 2 تا 3 هزار میلیارد تومان در سال می‌رسد (تازه اگر حق بیمه‌ها 2 یا 3 برابر شود) چند مساله در بیمه‌نامه درمان وجود دارد یکی اینکه بیمارستان‌های خصوصی باید با بیمه‌های پایه قرارداد ببندند و وزارت بهداشت باید این تغییر را پیگیری کند به عبارتی وزارت بهداشت باید قبول کند که همان‌طور که بیمارستان‌های خصوصی نباید ضررده باشند بیمه‌های خصوصی هم بنگاه هستند و نباید متضرر شوند که در حال حاضر ضرر می‌دهند.

تنها راهکار برای عدم زیان بیمه‌ها ، افزایش حق بیمه‌های درمان است یا اینکه بیمارستان‌های خصوصی با تعرفه‌های پایین‌تری قرارداد ببندند راهکاری که خود شرکت‌های بیمه می‌توانند برای جلوگیری از زیان بیشتر اتخاذ کنند این است که با وجود تعرفه‌های پزشکی محاسبه کنند ببینند چه حق بیمه‌ای باید گرفته شود که زیان نکنیم سود و زیان درمان شبیه بیمه‌نامه شخص ثالث نیست که دو سال دیگر خساراتش مشخص شود بلکه از همان روز اول معلوم و مشخص است اگر حجم نقدینگی که وارد می‌شود نسبت به حجم نقدینگی که خارج می‌شود تفاوت اساسی داشته باشد پس از مدتی صندوق شرکت بیمه خالی می‌شود پس باید به‌گونه‌ای مدیریت کند که بیمه‌های درمانی سبب تخلیه منابع مالی نقدی شرکت بیمه نشود.

*آیا شما موافق ادامه آزادسازی نرخ‌ها در صنعت بیمه هستید؟

من از ابتدا از موافقین آزادسازی قیمت بودم زیرا به مشکل اصولی شرکت‌های بیمه باید براساس شرایط داخلی و واقعیات موجود ریسک‌ها قیمت‌گذاری کنند منتها بحث توانگری مالی و آیین‌نامه سرمایه‌گذاری باید رعایت شود البته باید این را در نظر گرفت که بیش از 50 درصد صنعت بیمه ما صدور بیمه‌نامه‌های شخص ثالث است که عملا تعرفه دارد و تعرفه سقف قیمت‌ها است.

*چرا شرکت‌های بیمه در حوزه فناوری اطلاعات ضعیف عمل کرده‌اند و نمی‌خواهند خود را به دست موج جهانی تحول بر مبنای IT بسپارند؟ آنچه که در حوزه بانک وجود دارد می‌تواند تجربه‌ای برای بیمه‌گران باشد.

در این زمینه کاملا با شما موافقم و می‌توان گفت ما شرکت‌های بیمه در این خصوص اشتباه می‌کنیم بیمه‌ای‌ها باید آنقدر در این حوزه ارتقا یابند که به طور مثال همان‌گونه که ما در بانکداری کد شبا داریم عینا باید در بیمه هم داشته باشیم به طوری که هرجا این کد وارد شد اطلاعات و میزان خسارات پرداختی و... مشخص شود. ولی متاسفانه این عملیات تاکنون اجرایی نشده است به اعتقاد من شرکت‌های بیمه باید یک دیتابیس مرکزی ایجاد کنند که همه شرکت‌ها به آن متصل شوند به عبارتی یکپارچه‌سازی اطلاعات عملیاتی شود به نظر من بیمه گران از عدم تحقق یکپارچه‌سازی اطلاعات در حال ضرر هستند علی‌الخصوص بعد از تقلبات و تخلفات گسترده‌ای که انجام شد.

*تفکر سنتی هنوز بر مدیران صنعت بیمه رواج دارد علت چیست؟

به این علت است که بسیاری از مدیران بیمه‌ای ایجاد یک دیتابیس مرکزی و سیستم اطلاعات یکپارچه را مصادف با این می‌دانند که مبادا شرکت بیمه رقیب به اطلاعات مشتریانشان دست یابد این تصور اشتباه سبب عدم شکل‌گیری این دیتابیس شده است.

البته بیمه مرکزی به عنوان نهاد ناظر سیستم سنهاپ را پایه‌گذاری کرده است و در حدی که مورد نیاز خود نهاد ناظر است انجام می‌گیرد اما شرکت‌های بیمه بین خودشان تاکنون چنین دیتابیسی را نداشته‌اند.

 

*بیمه رازی چقدر توانسته است خود را با استانداردهای جهانی انطباق دهد؟

ما از یکسری ابزارهای مدیریتی که در دنیا وجود دارد و شناخته شده است، سعی کردیم تا حدودی که امکان‌پذیر بوده است، بهره ببریم از جمله مدل تعالی EFQM که مدل اروپایی مدل تعالی است استفاده کردیم و این مدل می‌گوید کلیه حقوق ذینفعان باید رعایت شود در کنار مشتریان راضی باید کارکنان راضی هم داشته باشیم به عبارتی سهامدار، کارکنان، نمایندگان و بیمه‌گذاران و به طور کلی جامعه از ما راضی باشد این مدل در بیمه رازی استقرار یافته است یا در بحث مدیریت عملکرد وارد شده‌ایم همان‌طور که می‌دانید امروزه در دنیا مدیریت یک علم و دانش است و اساتید این حوزه ابزارهای مدیریتی نوینی را معرفی کرده‌اند که یکی از این ابزارها کارت امتیازی متوازن برای اندازه‌گیری عملکردهاست که ما این را برای اندازه‌گیری عملکرد کارکنان پیاده‌سازی کردیم که همه اینها را از مدل‌های بین‌المللی استخراج کردیم در کنار اندازه‌گیری عملکردها استفاده از Bussiness Inteligence یا هوش سازمانی (تجاری) را عملیاتی کردیم بدین‌معنا که تمامی منابع و عملکردها به انواع و اقسام شاخص‌ها تبدیل کردیم و برای آنها یک داشبورد مدیریتی ایجاد کردیم به عبارتی مدیر یک شرکت مانند راننده یک خودرو است که باید مدام به شاخص‌های مختلف و تحولات آن توجه کند.

*در حوزه Core Insurance و بحث فناوری اطلاعات چقدر هزینه کرده‌اید زیرا یکی از مشکلات صنعت این است که در حوزه فناوری هزینه مناسب انجام نمی‌دهد در نتیجه بازیگران خوب در این حوزه به سراغ آنها نمی‌آیند؟

در حال حاضر شرکت فناوران علی‌رغم تمام اشکالاتی که دارد الان بهترین گزینه موجود است البته شرکت‌های دیگر هم هستند اما بسیاری از شرکت‌های بیمه که از برنامه‌های سایر شرکت‌های IT استفاده کردند مجددا مجبور شدند به سمت فناوران بیایند فناوران علی‌رغم ایرادات زیادی که دارد که البته ما هم مدام به آنها گوشزد می‌کنیم اما در بین بقیه شرکت‌های این حوزه بهترین گزینه موجود است.

البته شرکت رازی همیشه از این قضیه استقبال کرده است که اگر Core مناسب و خوب پیدا کند از ایده‌های شرکت‌های دیگر هم بهره می‌برد.

خود ما هم برای ایجاد یک تیم قدرتمند داخلی در حوزه فناوری اطلاعات اقدام کرده‌ایم به طوری که فناوران در واقع از دل شرکت رازی پا به عرصه گذاشت در واقع برنامه‌ای که در حال حاضر دارند برای اولین‌بار در شرکت بیمه رازی نوشته شد در واقع دوستان ما در فناوران، همکاران ما در بیمه دانا بودند که زمانی که بیمه رازی مجوز گرفت از دانا به رازی آمدیم و تیم فناوران هم از بخش IT بیمه دانا به رازی آمدند و این مدل یعنی ارتباط یکپارچه نمایندگی‌ها و فروش و شعب به صورت آنلاین اولین‌بار در بیمه رازی ایجاد شد که از سمپوزسیوم فناوری اطلاعات تقدیرنامه شایستگی دریافت کردیم.

*برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت رازی تا سال 1404 چیست؟

در شرکت یک تیمی ایجاد کرده‌ایم که به تدوین استرات‍ژی‌ها می‌پردازد که در ابتدا یک برنامه پنج ساله و بار دوم یک برنامه ده ساله تدوین شد که برای افق 1404 برنامه نوشته شد که این برنامه به برنامه‌های یکساله و برنامه یکساله به فصلی و فصلی به اهداف استان‌ها و شهرهای مختلف تبدیل می‌شود و تا الان هم طبق اهداف پیش رفته‌ایم مبنای هدف‌گذاری‌های ما برای شرکت افق صنعت بیمه بود و اینکه کل صنعت بیمه در رشته‌های مختلف در چه وضعیتی قرار می‌گیرند و طبق آن هر سال سهم خودمان را طبق تولید صنعت بیمه محاسبه کردیم و جالب اینجاست که پیش‌بینی ما درخصوص کل صنعت بیمه هم تا اکنون درست بوده است.

در واقع ما یک نقشه راه برای خود ایجاد کردیم مراجع مختلفی در دنیا هست که اقتصاد کشورهای مختلف دنیا را پیش‌بینی می‌کند مثل بیزنس مانیتور که ما حتی برای تدوین نقشه راه خود از آمار این موسسه استفاده کردیم که مطابقت با واقعیت داشت. . من فکر می‌کنم که بیمه مرکزی هم قطعا باید نقشه راه ترسیم کند.

*با توجه به پیش‌بینی‌هایی که داشتید نقاط ضعف و قوت صنعت بیمه را چگونه می‌بینید؟

در نقشه راهی که ما تدوین کردیم مشخص شد که اگر صنعت بیمه در بیمه‌های زندگی ضعف دارد خودش یک فرصت محسوب می‌شود به طوری که شرکت‌های بیمه باید از خلأهای موجود استفاده کنند و اقیانوس‌های آبی را شناسایی و آنها را برای هدف برگزینند.

مهمترین نقطه ضعف صنعت بیمه خلأ دانش است به طوریکه در چند سال گذشته متاسفانه دانش صنعت بیمه به اندازه‌ای که سایر بخش‌های اقتصاد رشد کرده، ارتقا نیافته است و دیگر اینکه صنعت بیمه به اندازه کافی منابع انسانی پرورش نداده است به عبارتی در نخبه‌پروری ، پرورش منابع انسانی و تربیت انها ضعف داشته است.

<###dynamic-0###>

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری نقدینه است.