در ماه های اخیر با رشد فزاینده نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی، قیمت سکه، خودرو و به تبع آن سایر کالاها دولت و مردم در پیشبرد امور کشور و زندگی روزمره خود دچار مشکلات جدی شده اند. در این یادداشت کوتاه ابتدا به بررسی یکی از مهمترین دلایل این افزایش قیمت ها می پردازم و در ادامه اشاره ای به چگونگی خلق فرصت از دل تهدیدهای موجود خواهم داشت.
عامل گرانی سکه و دلار چیست؟
مهمترین عامل افزایش ناگهانی قیمت دلار و سکه در ماه های اخیر را می توان افزایش ناگهانی نقدینگی دانست. دلار، سکه و مسکن در ایران همواره به عنوان کالاهایی سرمایه ای مورد توجه مردم و سرمایه گذاران بوده و هر زمان که نقدینگی در جامعه بالا می رود، روانه دم دست ترین بازارها یعنی سکه و دلار می شود و این افزایش تقاضای آنی به طور محسوس و قابل توجهی افزایش قیمت ها را در پی دارد. در نتیجه ی این روند صعودی قیمت، ولع خرید نیز بیشتر می شود و با تکرار این چرخه، شاهد رشد غیر طبیعی و حباب گونه قیمت ها هستیم.
اما سوال این است که چرا ناگهان نقدینگی در سطح جامعه افزایش قابل ملاحظه ای پیدا کرد و به سمت سکه و دلار رفت؟
یکی از خطاهای استراتژیک تیم اقتصادی دولت و خصوصا بانک مرکزی، تلاش برای انحلال یکباره موسسات مالی بوده است. بانک مرکزی و دولت با تاکید بر غیر قانونی بودن این تعاونی ها، انحلال آن را کلید زدند؛ درحالیکه این سوال ایجاد شده بود که این موسسات که همگی با مجوز بانک مرکزی تاسیس شده بودند، چگونه امروز غیر قانونی قلمداد شدند؟! پیامد این اقدام ناگهانی و بدون برنامه ریزی دولت، چیزی نبود جز مراجعه یکباره سپرده گذارن موسسات مزبور برای دریافت سپرده های خود. این اقدام مشکلات جدی در کشور به بار آورد که در جای خود قابل بررسی است.
به دنبال بروز این مشکل دولت به ناچار با تزریق نقدینگی بالا پرداخت سپرده های مردم را برعهده گرفت. در واقع دولت با پرداخت مبالغ بالای سپرده گذارانی که حالا دیگر اعتمادشان به نظام بانکی هم خدشه دار شده بود، این میزان نقدینگی را روانه بازارهای سکه، دلار و مسکن کرد و با افزایش یکباره تقاضا در این بخش ها، قیمت ها نیز روند صعودی به خود گرفت و با ایجاد جو روانی در جامعه، سایر بخش ها را نیز تحت تاثیر خود قرار داد.
خلق فرصت از دل تهدید
قطعا این پدیده خوشایند کسی نیست و هیچ انسان عاقلی دوست ندارد ارزش پول ملی کشور کاهش یابد چرا که این اتفاق تهدیدی برای ثبات اقتصادی و شرایط روانی جامعه محسوب می شود. اما تصور کنید در این شرایط یک گردشگر خارجی که به ایران سفر می کند، تا چه اندازه می تواند سفری ارزان و در عین حال با کیفیت بالا را تجربه کند. به عبارت دیگر دلار 15 هزار تومانی یعنی کباب شیشلیگ 4 دلاری؟!
بنابراین لازم است همراه با ادامه تلاش ها برای ایجاد ثبات در نرخ ارز و بهبود شرایط معیشت مردم، برنامه های جدی و هدفمند برای حمایت از صنعت گردشگری و ابزارهای نوین این بخش نظیر نرم افزارها و سایت های جذب گردشگران خارجی، زمینه توسعه بیشتر در این بخش را فراهم آوریم تا شاهد حضور بیش از پیش گردشگران خارجی و ارزآوری قابل توجه از این حوزه باشیم.
راهبرد موثر دیگر در این شرایط توجه بیش از پیش به صادرات است. افزایش نرخ دلار، جذابیت واردات کالاهای خارجی را تا حدی زیادی از بین برده و زمینه تولید داخل را فراهم کرده است. این هم یکی دیگر از فرصت های موجود در دل تهدید افزایش نرخ دلار است که دولت باید آن را غنیمت بداند و موانع دست و پاگیر تولید را از میان بردارد. البته مهمتر از آن فرصت صادرات است؛ در واقع دولت باید با حمایت از تولید کالاهای با ارزش افزوده بالا، در بخش های مختلف صنعت، پزشکی و دارویی، کشاورزی، پتروشیمی و .. زمینه لازم برای ارزآوری به کشور را فراهم نماید تا ضمن خنثی کردن اثرات منفی رشد نرخ دلار، اثرات مثبت آن نیز در کشور دیده شود. در غیر اینصورت باز هم شاهد از دست رفتن فرصت ها خواهیم بود و برای آن افسوس خواهیم خورد. امیر مومنان حضرت علی (ع) می فرمایند:
أشَدُّ الغُصَصِ فَوتُ الفُرَصِ (سخت ترين اندوه ها، از دست رفتن فرصتهاست.)
*مدیر ارشد بانکی