لازم نیست برنامه یا طرح جدیدی را پیادهسازی کنیم. کافی است قیمتها را آزاد کنیم و در مقابل درآمد نفتی را در همان مبدأ میان دولت و مردم توزیع کنیم. متاسفانه توان لازم را نداشتیم که درآمد نفتیمان را به درستی در اقتصادمان سرمایهگذاری کنیم و بر ثروت مردم بیفزاییم. به هر ترتیب وضع اقتصاد ایران به شرایط بحرانی رسیده و تنها چاره آن انجام اصلاحات اقتصادی و آزادسازی قیمتهاست. از طرفی وقتی درآمد نفتی در همان مبدأ بین دولت و مردم توزیع شود و نرخها واقعی باشد، دیگر نه دولت و نه مردم خواهان سرکوب و کاهش نرخها نیستند، چراکه هرقدر نرخها واقعی شود و حتی بالا رود به نفع مردم است و آنها دریافتی بیشتری خواهند داشت. شاهدیم در ماههای اخیر بازار ارز محل توزیع رانتهای عظیم شده است و این مساله وضع اقتصادمان را بدتر خواهد کرد. باید نظام چندنرخی در بازار ارز از بین برود تا دیگر رانتی توزیع نشود. تا زمانی که این بازار رانت توزیع میکند نمیتوان انتظار بهبود شرایط را با بستههای سیاستی بانک مرکزی مثل راهاندازی بازار ثانویه داشت. متاسفانه اکنون بورس کالا به محلی برای توزیع رانتهای کلان با ارز 4200تومانی تبدیل شده است.
وجود دلار 4200تومانی باعث شده تا برخی با نرخ دلار 4200 تومان در بورس کالا جنس بخرند و با نرخ دلار 10 هزار تومان در بازار آنها را بفروشند. این پول به کارخانه نمیرود که صرف تولید شود، بلکه نفع شخصی عده خاصی را تامین میکند. متاسفانه اقتصاد ایران بهجایی رسیده که فساد قابل جمع کردن نیست و باید دولت به ناچار تسلیم سیستمی شود که نرخها آزاد شود و مابهالتفاوت آن را به شیوه توزیع درآمدهای نفتی در مبدا به مردم بپردازد.