به گزارش پایگاه خبری نقدینه، محدودیت منابع برای تامین مالی پروژههای داخلی به ویژه در حوزه عمرانی موجب حرکت ایران به سمت تامین مالی خارجی شده است. به هر حال وجود هزاران طرح عمرانی نیمهکاره و آنچه که باید در قالب طرحهای جدیدی مورد بهرهبرداری قرار گیرد با هزینههای سرسام آوری همراه است که به طور حتم بودجههای عمرانی که دولت در هر سال پیشبینی میکند و عمدتا هم محقق نمیشود، پاسخگوی آن نیست. از این رو طی سالهای اخیر و به ویژه بعد از اجرایی شدن برجام و برطرف شدن محدودیتهای بینالمللی به ویژه در امور بانکی فرصتی ایجاد شد تا با توسعه روابط کارگزاری بانکها بتوانند به تامین مالی از طریق بانکهای خارجی ورود کنند.
بر این اساس طی مدت گذشته به ویژه در یکسال اخیر مذاکراتی گسترده بین بانکهای ایرانی و خارجی برای قراردادهای فاینانس به منظور تامین مالی پروژههای عمرانی انجام و به انعقاد قرارداد منتهی شد. یادداشت تفاهمی معادل ۱۵میلیارد یورو بین بانک مرکزی ایران و بانک "توسعه" چین، قرارداد یک میلیارد یورویی بین ۱۴بانک ایرانی با «اوبر بانک» اتریش و همچنین قرارداد ۵۰۰میلیون یورویی بین ۱۰بانک ایرانی با «دانسکه بانک» دانمارک نمونهای از این توافقات هستند. در روزهای اخیر هم بین چند بانک ایرانی و اگزیم بانک روسیه قرارداد فاینانسی با سقف نامحدود منعقد شد.
در مذاکرات برای تامین مالی خارجی در کنار وزارت اقتصاد و وزارت امور خارجه این بانکها هستند که نقش محوری خواهند داشت. به بهانه توافقات تامین مالی بعد از برجام، برای مطلع شدن از ابعاد مختلف عملکرد شبکه بانکی در قراردادهای فاینانس، افسانه لک تبریز- مدیر اداره تامین اعتبارات ارزی بانک مرکزی – در گفتوگویی با ایسنا به تشریح مسایلی در این رابطه پرداخته است.
درباره قراردادهای فاینانس و نقش سیستم بانکی در این زمینه و اینکه اصولا بانک مرکزی و دولت با چه هدفی قراردادهای فاینانس را تعقیب می کند، توضیحاتی ارائه کنید؟
یکی از الزامات تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی و رشد اقتصادی مدنظر در برنامه های پنج ساله توسعه، فراهم کردن منابع مالی برای اجرای پروژه های عمرانی و تولیدی کشور است. اگرچه دولت تلاش می کند بودجه کافی برای پروژه های عمرانی و تولیدی را تخصیص دهد و سیستم بانکی نیز همواره در پی آن بوده است که از تولید حمایت و منابع لازم برای بنگاه های تولیدی را فراهم کند، اما همواره مشکل محدودیت منابع هم برای دولت و هم برای سیستم بانکی وجود داشته است و به همین دلیل، تامین منابع از خارج از کشور به صورت یکی از راه های اجرای پروژه های توسعه ای مدنظر قانونگذار قرار داشته است. از این رو، در قوانین بودجه سنواتی در سالهای گوناگون، دولت و بانک مرکزی مکلف شده اند که زمینه دریافت منابع مالی خارجی را فراهم کنند تا به این ترتیب، به روند رشد و توسعه در کشور شتاب داده شود.
منابع مالی خارجی به روشهای گوناگونی قابل جذب هستند، از جمله سرمایه گذاری مستقیم خارجی، سرمایه گذاری مالی(portfolio investment)، فاینانس یا قراردادهای تامین مالی و نیز انتشار اوراق بهادار بین المللی (از جمله صکوک). تمام این گزینه ها مدنظر قانونگذار قرار داشته و همواره تلاش دولتها بر این بوده است که تا حد ممکن از راهکارهای مختلف و متنوع برای جذب سرمایه خارجی استفاده کنند.
به گزارش ایسنا، در رابطه با دریافت منابع مالی خارجی، مهم¬ترین نقش بانک مرکزی ناشی از وظیفه¬ای است که این بانک در مدیریت تراز ارزی کشور بر عهده دارد. دریافت منابع مالی خارجی باید برای پروژه ها و طرح هایی باشد که امکان بازپرداخت تسهیلات اخذ شده وجود داشته و حجم دریافت تسهیلات فاینانس¬ باید به میزانی باشد که با توان بازپرداخت کشور تناسب داشته باشد. از این رو، بانک مرکزی مراقبت می کند که سقف تسهیلات مالی خارجی دریافتی از سقف تعیین شده در قوانین بودجه فراتر نرود و علاوه بر آن در صورتی که برای دستگاه های مختلف سهمیه استفاده از فاینانس درنظر گرفته شده باشد، این سهمیه-ها رعایت شوند. علاوه بر این، بانک مرکزی کنترل می کند که هزینه های تسهیلات دریافتی از هزینههای متعارف و قابل قبول بین المللی فراتر نرود و با توجه به شرایط بین المللی، مناسب¬تترین و قابل¬ قبول ترین نرخ ها ملاک عمل قرار گیرند. بدیهی است که شرایط قراردادهای فاینانس از کشوری به کشور دیگر و گاه حتی از پروژه ای تا پروژه دیگر متفاوت هستند، اما در همه قراردادها تلاش می شود شرایط و نرخ هایی مورد توافق قرار گیرند که در مجموع متعارف و قابل پذیرش باشند.
قراردادهای فاینانسی که اخیرا در مورد آنها مذاکره و توافق شد تحت چه شرایطی بودند و چه ویژگی هایی دارند؟ شرایط استفاده از آنها چگونه است؟
قراردادهای فاینانس که اخیرا مورد مذاکره قرار گرفته اند را می توان به دو دسته تقسیم کرد که عبارتند از قراردادهای موردی و قراردادهای عمومی. قراردادهای موردی برای پروژه خاصی منعقد می شوند و طی آن بانک یا موسسه مالی خارجی ارائهدهنده فاینانس، با بانک ایرانی توافق می کند که مبلغی را با شرایط مشخص و برای پروژه مدنظر طرفین تخصیص دهد و پرداخت های مربوط به آن پروژه را انجام دهد و در مقابل، طرف ایرانی نیز بعد از دوره ساخت و دوره تنفس، بازپرداخت اقساط فاینانس را عمدتا از محل درآمدهای ناشی از خود پروژه انجام خواهد داد.
دسته دوم قراردادهای عمومی هستند که برای یک پروژه مشخص منعقد نمی شوند بلکه چارچوب و شرایط عمومی ارائه تسهیلات فاینانس از سوی بانک یا موسسه مالی خارجی را بیان می کنند و متعاقب آنها قراردادهای فرعی منعقد خواهد شد که شرایط و مفاد آنها همان است که در قراردادهای عمومی ذکر شده است و پروژه های مورد توافق طرفین بر اساس قراردادهای فرعی فاینانس خواهند شد. به عبارت دیگر، فایده قراردادهای عمومی این است که به جای اینکه برای هر پروژه مذاکره جداگانه ای در خصوص تمام بندهای قرارداد انجام شود، بندها و مفاد مشترک قراردادها یک بار مورد توافق قرار می گیرد و سپس برای هر پروژه خاص، صرفا بندهای اختصاصی که از پروژه ای تا پروژه دیگر متفاوت است مورد توافق قرار خواهند گرفت.
شرایط دریافت فاینانس در داخل نیز به اختصار این گونه است که باید وزارتخانه یا دستگاه اجرایی ذیربط، پروژه و اولویت آن را مورد تأیید قرار دهد و بر این اساس بانک مرکزی سهمیه ارزی مربوطه را تخصیص دهد. در مورد پروژه-های دولتی لازم است که شورای اقتصاد نیز تاییدیه لازم را صادر کند و الزامات مختلف از جمله رعایت قانون حداکثر استفاده از توان داخلی در پروژه ها را تایید کند. علاوه بر این، باید بانک عامل ایرانی که قرارداد فاینانس را امضاء خواهد کرد، پذیرش قطعی عاملیت و تأییدیه قرارداد تجاری مبنی بر اینکه مفاد قرارداد با مقررات جاری در کشور و از آن جمله مقررات ارزی مطابقت دارد را صادر کند.
در آن دسته از فاینانسها که به اتکای تضمین دولت صادر می شوند (یعنی اغلب فاینانس هایی که در حال حاضر مورد مذاکره قرار گرفتهاند) وزارت امور اقتصادی و دارایی به عنوان نماینده دولت برای صدور تضمین دولتی نقش مهمی را بر عهده دارد. این وزارتخانه و رکن ذیربط آن یعنی سازمان سرمایه گذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران، هم متن تضمین دولت را مورد مذاکره قرار می دهد و هم ضمانت¬نامه دولتی را در صورت حصول اطمینان از شرایط لازم صادر می کند.
اخیرا توافقی با روسیه برای فاینانس نامحدود امضا شد، دلیل انتخاب روسیه برای چنین قراردادی چیست؟
قراردادی که با اگزیم بانک روسیه امضا شد، حاصل ماه ها مذاکره میان طرف ایرانی و طرف روس در مورد شرایط قرارداد فاینانس بود و می توان گفت که امضای قرارداد با چهار بانک ایرانی در مسکو، نتیجه یک فرایند طولانی بوده است که بانک مرکزی، بانکها، وزارت امور اقتصادی و دارایی (سازمان سرمایه گذاری خارجی) هر یک به نوبه خود در آن سهم داشتند. روسیه یکی از شرکای مهم اقتصادی و تجاری ایران تلقی می شود و انعقاد قرارداد فاینانس با این کشور می تواند به تنوع بخشی فاینانس هایی که ما از کشورهای خارجی دریافت می کنیم، کمک کند. همچنین، روسیه مزیت های نسبی مهمی در زمینه انرژی دارد و قرارداد فاینانس با این کشور می¬تواند در ارتقای همکاری در این زمینهها مفید و موثر باشد. امیدواریم بتوانیم در آینده نزدیک با توجه به همکاری های خوبی که با روسیه داریم، تسهیلات بانکهای روسی را با نرخ مناسبتری نسبت به سایر کشورها دریافت کنیم. همچنین، مطابق مذاکراتی که انجام شده است، میزان پوشش بیمه دولتی روسیه برای فاینانس¬های ارائه شده توسط بانکهای این کشور، بیشتر از پوششی است که موسسات بیمه دولتی سایر کشورها ارائه می¬دهد. در مجموع می توان گفت شرایط تسهیلات فاینانس روسیه یکی از مناسب ترین تسهیلات مالی خارجی به شمار میرود که تاکنون اخذ شده است و امیدواریم به زودی شاهد اجرای پروژه های متعددی در راستای اجرایی کردن آن باشیم.
قراردادهایی که به ویژه بعد از برجام در قالب فاینانس برای ایران منعقد شد، حواشی خاص خود را در مواردی به همراه داشت به طوری که برخی منتقد روال این مذاکرات و نتایج آن هستند. بدهکار شدن ایران در قبال قراردادهای منعقده، نرخهای آن، وثیقه رفتن منابع نفتی و یا احتمال توقیف سفارتخانههای ایران در نتیجه قصور ایران از جمله این موارد بود، تا چه اندازه انتقادات و اظهارات مطرح شده در بانک مرکزی بررسی و مورد تائید است؟
بانک مرکزی از نقد و نظر در مورد عملکرد خود در همه زمینه ها از جمله مسائل ارزی استقبال می کند و معتقدیم که انتقادات، امر ارزشمندی هستند که به بهبود عملکردها و رویه ها کمک میکنند. با این حال، همه انتقادات وارد شده به قراردادهای فاینانس از یک جنس و در یک سطح نیستند. می توان انتقاداتی که به قراردادهای فاینانس بیان شده و می شود را به چند دسته تقسیم کرد. دسته نخست، نگرانی¬ها و انتقاداتی هستند که بانک مرکزی، دولت و مجلس هم همان نگرانی ها را دارند و تلاش شده است که چاره¬اندیشی برای آنها انجام شود. به عنوان مثال، کنترل تعهدات ارزی کشور و در نظر گرفتن سقفی برای تعهداتی که از کنار فاینانس¬ها ایجاد میشود، دغدغه درست و مهمی است که بانک مرکزی نیز همواره آن را ابراز کرده است و گاه نسبت به سقف هایی که برای درج در قوانین بودجه پیشنهاد شده اند هم انتقاد کرده و نظر خود را در مراجع ذیربط اعلام کرده است. همچنین، این دغدغه که منابع مالی تامین شده از خارج در پروژه های عمرانی و تولیدی مصرف شوند و به عبارت دیگر، انحراف در استفاده از منابع وجود نداشته باشد نیز دغدغه و نگرانی موجهی است که بانک مرکزی و سایر دستگاه¬ها هم همین دغدغه را دارند و برای همین تکالیف متعددی برای بانکها و دستگاه¬ها در نظر گرفته شده است و لازم است بر اجرای آنها نظارت مستمر وجود داشته باشد.
دسته دوم، انتقاداتی هستند که به دلیل عدم آشنایی با قراردادهای فاینانس یا اطلاعات نادرست در خصوص این قراردادها ابراز می شوند. به عنوان مثال مشاهده می¬شود برخی میگویند نرخ قراردادهای فاینانس بالاست و مبالغی نظیر ۱۵یا حتی ۲۰درصد را برای آن بیان می کنند. وقتی از این دسته منتقدان پرسش می شود که چگونه چنین نرخی را محاسبه کرده¬اند متوجه می¬ شویم که با شیوه محاسبه نرخ¬ ها در قرارداد فاینانس آشنا نیستند. به عبارت دیگر، آنها نرخ سود این تسهیلات را که سالانه محاسبه می شود با نرخ بیمه که یک بار برای کل دوره پروژه (اعم از دوره ساخت و بازپرداخت) دریافت می¬شود جمع می کنند و سپس نتیجه می گیرند که نرخ فاینانس بالاست. به عبارت دیگر، اگر نرخ بیمه برای کل دوره ۱۰ساله فاینانس ۱۰درصد باشد، این نرخ برای کل دوره ۱۰ساله است و نمی توان آن را با سود تسهیلات که سالانه است جمع کرد و نتیجه گرفت که سود سالانه تسهیلات فاینانس ۱۵درصد یا بیشتر است. قطعا هزینه¬های فاینانس بسیار کمتر از آن چیزی است که گفته می ¬شود. در برخی موارد مشاهده شده است که نرخ سود با هزینه تعهد جمع شده است. حال آنکه تمام کسانی که آشنایی ابتدایی با فاینانس دارند می دانند که هزینه تعهد برای منابعی است که دریافت نشده¬اند در حالی که نرخ سود برای منابعی است که دریافت شده¬اند. به عبارت دیگر محال است که برای یک مبلغ مشخص، هم هزینه تعهد پرداخت شود و هم نرخ سود. در عمل، هر چقدر بیشتر از منابع استفاده شود، هزینه تعهد کاهش می یابد و میزان سود پرداختی افزایش می¬یابد تا جایی که هزینه تعهد صفر می¬شود و فقط سود پرداخت می شود. در محاسبات برخی منتقدان، به این نکته واضح در قراردادهای فاینانس هم توجه نشده است و نشان می¬دهد که متاسفانه برخی بدون آشنایی با ادبیات موضوع به انتقاد از قراردادهای فاینانس می پردازند.
دسته سوم، مطالبی هستند که بیش از آنکه شکل انتقاد داشته باشند، شکل اتهام و اطلاعات کذب را دارند. به عنوان مثال، این ادعا که منابع نفت ایران وثیقه گذاشته شده، کذب محض است و به هیچ وجه صحت ندارد. همچنین این ادعا که در صورت قصور در فاینانس ها امکان توقیف سفارتخانه¬های ایران وجود دارد نیز کاملا دروغ و بی پایه و اساس است و در تمام تضامین قراردادهای فاینانس، همانند گذشته بر مصونیت اموال دیپلماتیک، کنسولی، نظامی و فرهنگی ایران تأکید شده است و وزارت امور اقتصادی و دارایی به عنوان نماینده دولت، بر این مسائل نظارت کامل دارد. به نظر می رسد نشر این مطالب کذب و نادرست، نه از سر دلسوزی و نگرانی بلکه با انگیزه¬های سیاسی و اقتصادی انجام می شود و قصد تخریب دولت یا ممانعت در اجرای قراردادهای فاینانس در آنها وجود دارد. متاسفانه در فضایی که فاینانس ها به طریق عادی و شفاف فراهم نبود، برخی اشخاص به عنوان واسطه و نظایر آن، از شرکت ها و متقاضیان منابع مالی، مبالغی را اخذ می کردند تا به قول خودشان از طریق منابع جایگزین برای آنها فاینانس فراهم کنند. با فراهم شدن فاینانس ها، یکی از اقداماتی که بانک مرکزی تاکید جدی بر آن دارد، حذف هر گونه واسطه و ممنوعیت پرداخت¬ به اشخاصی است که نقش دلالی و واسطه گری در این امر را بر عهده دارند. در این راستا، به بانکها تأکید شده است که از مستقیم با مجریان طرح¬ها ارتباط داشته باشند و ارتباط بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی با بانکها نیز به نحو مستقیم و بدون واسطه است. به نظر می رسد برخی از مطالب کذبی که در رابطه با قراردادهای فاینانس منتشر میشود، با هدف ایجاد ابهام و آشفتگی اطلاعاتی در بازار و نهایتا کسب منابع اقتصادی از این رهگذر است. شایسته است مراجع نظارتی به موضوع ورود کنند و در صورتی که اشخاصی با قصد سوء و آگاهانه به نشر مطالب کذب در این خصوص می پردازند اقدام مناسب در مقابل آنان انجام شود.