بر اساس تعریف، حاکمیت شرکتی در نظام بانکی، مجموعهای از تدابیر است که جهت تنظیم رابطه بین سهامداران، سپردهگذاران و مدیران طراحی و اجرا میشود و هدف از آن رعایت حقوق سپردهگذاران و سهامداران جزء، اجرای درست مقررات و جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی است. این تدابیر که بر نظام پاسخگوئی و مسئولیت اجتماعی استوار است، بر مجموعهای از وظایف و مسئولیتها تاکید دارد که باید توسط ارکان بانک پیگیری شود تا زمینه تقویت شفافیت و پاسخگوئی فراهم شود.
از سوی دیگر در چارچوب بانکداری بدون ربا، مفهوم ریسک شریعت و نظارت شرعی مطرح میشود. در اینجا نیز بر اساس تعریف، ریسک شریعت، خطری است که یک بانک (یا نظام بانکی) به دلیل عدم انطباق فعّالیتهایش با اصول و قوانین شریعت مقدس اسلام، ممکن است با آن مواجه شود. متناسب با این تبیین از ریسک شریعت، نظارت شرعی نیز به این صورت قابل تعریف است: نظارت شرعی تمام اقدامات احتیاطی و نظارتی به منظور اطمینان از انطباق فعالیتهای بانک اسلامی با اصول و قوانین شریعت مقدس اسلام است. هدف از این نظارت در نهایت دستیابی به اقدامات، فعالیتها، تدابیر، اصول و روشهایی است که به وسیله آنها بتوان ریسک شریعت در نظام بانکی (به طور عام) و یا یک بانک اسلامی (به طور خاص) را حداقل نمود و یا کاهش داد.
حال سوالی که در اینجا مطرح میشود آن است که ارتباط حاکمیت شرکتی و نظارت شرعی چیست؟ در پاسخ به این سوال میتوان این طور مطرح کرد که در بانکداری بدون ربا، یکی از ارکان استقرار حاکمیت شرکتی مناسب در راستای احترام به حقوق ذینفعان بانک (شامل سپردهگذاران) تضمین انطباق تمام فعالیتهای بانک با شریعت است. به این معنی که مشتری زمانی که سپرده خود را در یک بانک اسلامی قرار میدهد باید مطمئن باشد سودی که دریافت میکند به لحاظ شرعی بدون مشکل است و هیچ ابهامی در این رابطه وجود ندارد. همین مسئله در رابطه با سود سهامداران و حتی حقوق کارکنان و مدیران بانک نیز مطرح است.
استقرار نظارت شرعی در یک بانک به نحوی که به صورت پیوسته عملکردها را از منظر انطباق با شریعت پایش کرده، اشکالات احتمالی را استخراج کرده و برای رفع آنها تدابیر و پیشنهادهای لازم را ارائه دهد، سبب میشود اطمینان خاطر در ذینفعان بانک در رابطه با انطباق فعالیتها با ضوابط شرعی ایجاد شود. بر این اساس، میتوان نظارت شرعی را یکی از ابزارهای استقرار حاکمیت شرکتی در بانکداری بدون ربا محسوب کرد.
در پایان لازم به ذکر است که هر چند خوشبختانه در برنامه ششم توسعه به خوبی به مسئله قانونی شدن جایگاه شورای فقهی بانک مرکزی و تقویت نظارت شرعی در این بانک اشاره شده، اما نباید نظارت شرعی صرفا به بانک مرکزی محدود شود. بلکه لازم است هر یک از بانکها نیز به صورت درونزا به مسئله نظارت شرعی توجه کرده و از این مسیر شهرت و اعتبار بلندمدت خود در اذهان عموم مردم، مراجع تقلید و خبرگان را بهبود بخشد.
*صاحبنظر پولی و بانکی