به گزارش پایگاه خبری نقدینه، احسان مرادی رفع ابهام و پایان دادن به جریان شایعه سازی از طریق شفافیت اطلاعات مالی را اصلی ترین نیاز بازار سرمایه امروز دانست و اظهار داشت: بزرگ ترین نیاز بازار سرمایه رفع ابهام از صنعت پالایشی و بازگشایی نماد معاملاتی شرکت های این گروه پس از 8 ماه توقف است.
با بیان اینکه بازار سرمایه باید تعاملی تنگاتنگ با دولت و بدنه تصمیم گیر آن داشته باشد، گفت: هم اکنون وقت آن فرا رسیده که سازمان بورس و رئیس جدید آن ارتباط خود را با دولت و اعضای کابینه بیش از پیش نزدیکتر کند و جایگاه این بازار را در حوزههای تصمیمگیر کلان کشور تثبیت کند.
وی ادامه داد: موضوع تعیین تکلیف شرکتهای پالایشی و رفع ابهام از بابت متغییرهای بنیادین این شرکتها باید در دستور کار متولی بازار سرمایه قرار بگیرد، چرا که مجتمعهای پالایشی پیش از طرح سیاستهایی همچون کیفی سازی فرآوردههای نفتی از سوی وزارت نفت در بازار سرمایه پذیرش و عرضه عمومی شدند. برای حل مشکل این شرکتها و پایان سرگردانی سهامداران آنها باید تصمیمی اتخاذ کرد که بر پایه ارایه تخفیف بیشتر در تامین مواد اولیه و یا ارایه یارانه و سایر اقدامهایی از این دست به ادامه توقف نماد معاملاتی آنها در بازار سهام پایان داد، چرا که تدام این وضعیت به تخریب هر چه بیشتر اعتماد سرمایه گذاران در بازار می انجامد.
این کارشناس بازار سرمایه بر لزوم بررسی جدی راهکارهایی برای موضوع سود تقسیمی مجامع شرکتهای بورسی در سازمان بورس تاکید کرد و اظهارداشت:در میان همه فعالیتهای صورت گرفته در سالهای اخیر، جای خالی سود تقسیمی شرکتها و نبود چارچوبی برای سروسامان دادن به آن همچنان وجود دارد. ساختار سود تقسیمی مجامع در بورس کشورهای پیشرفته نسبت به قیمت سهام بسیار اندک است در حالی که در ایران قیمت سهام و درصد تقسیم سود همگن نیست.
به گفته وی، اغلب سهامداران و سرمایه گذاران بازار سرمایه به دلیل برخی نواقص قانونی از جمله فرصت 8 ماهه پرداخت سود نقدی سهامدار از سوی شرکت همواره از مجامع گریزان هستند، همچنین انگیزههایی در عمل سرمایهگذار را به سمت نوسان گیری و حضور کوتاه مدت در بازار سوق می دهد در حالی که می توان با تعریف یک شماره حساب برای هر کد سهامداری و واریز الکترونیکی سود ضریب اعتماد را میان سرمایه گذاران افزایش داد.
برندگان و بازندگان گرانی دلار در بورس
این کارشناس بازار سرمایه، روند فعلی بازار سرمایه ایران را طبیعی توصیف کرد و افزود: تعیین نرخ خوراک مجتمعهای پتروشیمی در بازه زمانی بلندمدت یک گام به جلو برای بازار سرمایه است. در عین حال، نوسان نرخ ارز برای برخی صنایع بورسی فرصت و برخی تهدید محسوب میشود که به تغییر نسبت قیمت بر درآمدی سهام منجر می شود. هریک از این متغییرها برای بازار سرمایه تبعات و اثرات خاص خود را دارد. در کشورهای توسعه یافته به دلیل ثبات اقتصادی نسبت قیمت بر درآمدی سهام(P/E) اغلب با ارقام بالا روبرو است اما در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران به دلیل درگیری اقتصاد با تغییرات متداوم نسبت قیمت بر درآمدی سهام همواره در حد پائینی قرار دارد.
مرادی، اصلی وظیفه سازمان بورس و اوراق بهادار را بازگشت به جنبه نظارتی این نهاد خود انتظام در بازار سرمایه عنوان کرد و گفت: از رئیس جدید سازمان بورس انتظار می رود در نخستین اقدام تمامی امور اجرایی در بزار را به ارکان بازار سرمایه و بورس ها بسپارد و خود بر آنها تنها نظارت کند.
وی یادآور شد: در بورسهای توسعه یافته برای شفاف سازی اطلاعات مالی برای عموم سهامداران، هیچ یک از ناشران قبل از هر چیز به طور مستقیم اقدام به ارسال گزارش و اطلاعات مالی به سازمان بورس با هدف تایید آنها برای انتشار نمی کند به طوریکه شرکتها ابتدا گزارشهای مالی خود را منتشر میکنند، این در حالی است که اگر این اطلاعات خلاف واقع بود، نهاد ناظر با استفاده از ابزارهای تنبیهی با ناشر برخورد میکند. به نظر می رسد رئیس جدید سازمان بورس برای موفقیت در بورس باید ابتدا بدنه این نهاد خود انتظام را کوچک کند و تنها از زاویه نظارت به بازار سهام بنگرد.
باید مراقب تبعات دو معضل اساسی باشیم
از سویی دیگر، کیوان جوادی پژوهشگر مسایل اقتصادی، شرایط فعلی بازار سرمایه برای رییس جدید بورس را شرایطی خاص توصیف می کند و می گوید: هم اکنون در اقتصاد ایران باید مراقب تبعات دو معضل اساسی بود.
وی توضیح داد: نخست آنکه دولت باید تلاش کند که حجم و پایه پولی کشور افزایش نیابد و معضل دیگر اینکه حجم عظیمی از پول سرگردان همچنان در دست مردم باقی مانده و دولت باید مراقب باشد که به سرکش شدن این نقدینگی و آشفته بازاری که میتواند در پی داشته باشد، با سیاستهای نسنجیده دامن نزند.
این اقتصاددان با بیان اینکه حجم نقدینگی سرگردان جامعه رقمی در حدود 700 هزار میلیارد تومان برآورد میشود، عنوان کرد: برای مدیریت این نقدینگی بهترین ابزار کمک گرفتن از بازار سرمایه و ظرفیتهای کارآمد آن است.
جوادی تاکید کرد: جذاب کردن ابزارهای معاملاتی اوراق بهادار در بازار سرمایه میتواند سرکشی نقدینگی سرگردان جامعه را مهار کند؛ منتهی این مهم نیازمند برخورداری اقتصاد از چشم انداز رونق در حال و آینده است اما وقتی سیگنالهای دریافتی از دولت از فقدان رونق در آینده حاکیت دارد، ارزیابی کلی مردم از آینده متکی بر بی اعتمادی است. نمونه این رفتار ها اقدام بانک مرکزی در زمینه مدیریت بازار آزاد ارز و توصیه به مردم مبنی بر عدم خرید دلار و عرضه های قریب الوقوع این نهاد در گذشته است در حالی که چنین رفتارهایی نتیجه برعکس در جامعه داشت.
این استاد دانشگاه بر لزوم تغییر و تحول در مدیریت سازمان بورس تاکید کرد و گفت: خداحافظی رئیس سابق شاید باید خیلی زودتر از قبل انجام می شد، چرا که سیاستهای وی در حوزه مالی برای اقتصاد ایران کارایی بسیار ضعیف در پی داشت.
به گفته جوادی در گفت و گو با تابناک، نظریه سرمایه گذاری در اقتصاد شوخی بردار نیست و اغلب اقتصاددانان در مواجهه با آن با دلهره و احتیاط بسیاری برخورد میکنند، زیرا میبینند که با دنیای پیچیدهای روبرو هستند. در حالی که طی سالهای گذشته به یکباره توده ای از دانش آموختگان آمار و مهندسی سرازیر بازار سرمایه و شرکتهای کارگزاریها شدند که به لحاظ رفتاری سررشتهای از علم اقتصاد نداشتند. افزایش انتظارات از بازار سهام در کنار تکیه به تحلیلهای غیر کاربردی در بازار سرمایه ایران از جمله تحلیل تکنیکال باعث شد تا بازار سرمایه برای اقتصاد ایران نتواند حرفی برای گفتن داشته باشد.
وی ادامه داد: آن زمان که با اعلام افزایش 5 برابری نرخ خوراک پتروشیمیها در مجلس اغلب صاحبان صنعت پتروشیمی از ورشکستگی خود فریادها سر برآوردند، به شکل گیری موجی از ترس و بی اعتمادی در بازار سرمایه روی آوردند که نتیجه آن، افت سرتاسری قیمت سهام در بورس بود. دست آخر هم این مجتمعها اگرچه ورشکست نشدند اما انتظاری از ترس برای مردم ایجاد کردند که در هیچ کجای علم تکنیکال وجود ندارد.
جلوگیری از انتظارات غیرواقعی
وی گفت: رئیس جدید سازمان بورس باید با تبیین جایگاه بازار سرمایه در اقتصاد از شکلگیری انتظارات غیر واقعی در بازار سهام کوچک ایران جلوگیری و مرزبندی مشخصی میان متغییرهای این بازار زنده ارایه دهد. در حوزه سرمایه گذاری، اشخاص با کلیت بازار و اقتصاد کشور مواجه هستند و عدم شناخت کافی به این علوم به ضرر و زیان افرادی منجر میشود که به دنبال افراد نا آشنا با کلیت بازار وارد بورس می شوند و با سرخوردگی و تحمل زیان از آن خارج میشوند.