امروزه در اقتصادهای توسعه یافته و نوظهور که عموما با مدار رشد اقتصادی کم نوسان متمایز اند؛ آنچه که بیش از هر نکته دیگری به چشم می آید توسعه ابزار متنوع مالی در بازار این دسته از کشورها است. دلیل توجه به این رویکرد نیز روشن است؛
امروزه در اقتصادهای توسعه یافته و نوظهور که عموما با مدار رشد اقتصادی کم نوسان متمایز اند؛ آنچه که بیش از هر نکته دیگری به چشم می آید توسعه ابزار متنوع مالی در بازار این دسته از کشورها است. دلیل توجه به این رویکرد نیز روشن است؛
دلیل توجه به این رویکرد نیز روشن است؛ ایجاد اشتیاق در سرمایه گذاران داخلی و قابلیت جذب سرمایه گذار خارجی، رونق فعالیتهای اقتصادی مولد، کاهش حدود ریسک و مخاطره اقتصادی و در نهایت پویایی اقتصادی همه اموری است که در لوای یک بازار اقتصادی متتوع، امن و پوشش دهنده اتفاق میافتد. نگاهی به وضعیت اقتصادی سالهای گذشته نیز حاکی از این موضوع است که فقدان ابزارهای لازم حیاتی و کافی در بازار سرمایه تا چه اندازه آسیبهای جدی متوجه حوزه فعالیت های مالی و اقتصادی کشور کرده است. با وجود این کاستیها در گذشته، نکته ای که خوشبختانه در یکی دوسال گذشته ایجاد امیدواری کرده؛ توجه بیشتر دولت یازدهم به بازار بدهی به عنوان یکی از ارکان مهم بازار سرمایه است. در خصوص ماهیت بازار بدهی میتوان گفت که این بازار در کنار بازار سهام و مشتقات سه رکن اصلی بازار سرمایه را تشکیل میدهند. بر اساس همین نگاه و توجه جدی دولت به توسعه بازار بدهی و انعکاس آن در لایحه بودجه سال 96 ، این امیدواری برای همه ما ایجاد شده که توجه به این بازار مهم بیش از گذشته اهمیت یافته و رنگ رونق به خود بگیرد. بازاری که با توجه به بافت کنونی اقتصاد ما بیش از هر ابزار دیگری قادر است با ایجاد عمقبخشی به مکانیسم نقدینگی و با کارکردهای متنوعی همچون نقدپذیر کردن بدهیهای دولت، تأمین مالی پروژها از خلال مشارکت عمومی و کاستن فشار تأمین مالی از سیستم بانکی، از حجم مشکلات موجود فعلی بکاهد. البته نکته مهم اینست که سهم بازار بدهی در نظر گرفته شده در بودجه سال 96 نیز اگر چه رقمی معادل 33 هزار میلیارد تومان در بند اصلی اعلام شده و قابلیت گسترش بیشتر را با توجه به پاره ای ملاحظات داراست -و یک حرکت رو به جلو محسوب میشود- اما هنوز هم با نرم و استاندارد منطقه های و جهانی خود فاصله بسیار دارد. سهم بازار بدهی برخی کشورها از بازار سرمایهی خود به 60 درصد نیز میرسد و این در حالیست که این رقم برای کشور ما زیر 10 درصد و مشخصا بین 4 تا 6 درصد برآورد میشود که مبین جای کار بسیار در این بازار است.
گسترش این بازار با توجه به استقبال از این اوراق در سال گذشته و عطش تقاضای آن که حتی با نرخ تنزیل منفی نیز خرید و فروش شد، نشانگر پتانسیل بالای آن برای بسط و عمق بخشی بیشتر به بازار سرمایه و کمک به شرایط برون رفت از رکود در مقطع فعلی است. البته جذابیت این اوراق از چند محل رخ داده که باید همچنان حفظ و افزوده شود؛ ابتدا اینکه با توجه به کاهش نرخ سود بانکی و نرخ بالای هزینه فرصت پول، در نظر گرفتن نرخ جذاب سود بالاتر از سپردهها بانکی برای این اوراق- محدوده سود بالاتر از 18 درصد و یا فاصله اطمینان سود دهی مناسب در قیاس با سود سپرده - علاوه بر حفظ جذابیت این اوراق، به رونق و نهادینه شدن این گونه مالی در بازار سرمایه نیز کمک میکند. از سوی دیگر توجه به بازار بدهی در شرایط کنونی که روی دیگر بازار سرمایه- بازار سهام - با رخوت مقطعی مواجه است؛ سبب خالی نشدن بازار سرمایه کشور از نقدینگی میشود. توجه به این نکته البته بسیار مهم است که تضمین این اوراق با رویکرد صحیح خود و در جهت اعتمادبخشی به فعالان اقتصادی و مردم اتفاق بیافتد که با توجه به کمبود مؤوسسات رتبه بندی در کشور برای بررسی شرکتهای مالی انتشاردهنده این اوراق، لازم است ساز وکار تضمین با دقت بیشتری در دستور کار باشد. خوشبختانه در نظر گرفتن انتشار 5 هزار میلیارد تومان اوراق اسلامی برای بازپرداخت اصل و سود اوراق سررسید شده در بودجه سال 96 نکته های مثبت در توسعه این بازار و زمینه رشد آن خواهد بود. در شکل کلی میتوان گفت که قفل شدن منابع مالی به عنوان یکی از معضلات اساسی اقتصادی ما لزوم توجه به راهبردهای کممخاطره و غیر تورمزا برای رها سازی این منابع را ضروی میسازد، که توجه به بازار سرمایه و بازار بدهی در این ارتباط یک فرصت مهم و کم نظیر برای سیاستگذار اقتصادی است.
*کارشناس نظام بانکی