نقدینه-یک اقتصاددان ایرانی سازوکاری را شرح داده که به گفته او میتوان با این سازوکار ارزی به دستکاری نرخ ارز توسط سفتهبازان پایان داد.
نقدینه-یک اقتصاددان ایرانی سازوکاری را شرح داده که به گفته او میتوان با این سازوکار ارزی به دستکاری نرخ ارز توسط سفتهبازان پایان داد.
به گزارش پایگاه خبری نقدینه،یک اقتصاددان ایرانی سازوکاری را شرح داده که به گفته او میتوان با این سازوکار ارزی به دستکاری نرخ ارز توسط سفتهبازان پایان داد.
کامران دادخواه، استاد اقتصاد دانشگاه نورثایسترن در مورد سازوکار پیشنهادی خود توضیح داده است: شاید مهمترین قیمتی که باید به بازار واگذار شود قیمت ارز است. دولت باید اجازه دهد که نرخ ارز در بورس و بر پایه عرضه و تقاضا تعیین شود. اینجا مشکل این خواهد بود که بزرگترین عرضهکننده ارز به دلیل درآمد نفت و مشتقات آن خود دولت است. دولت باید معین کند که در روزهایی که بورس فعال است در هر ساعت مقدار ثابتی ارز به بازار عرضه خواهد کرد. قیمت ارز در بورس معین میشود ولی اگر قیمت ارز بیشتر از میزان از پیش معینشده (مثلاً یک درصد) نسبت به آخر روز پیش کاهش یافت عرضه دولتی در آن روز قطع میشود. دستگاههای دولتی و وابسته به دولت به استثنای امور دفاعی باید ارز مورد نیاز خود را به قیمت بازار و در بورس بخرند. به این ترتیب امکان دستکاری نرخ ارز توسط سفتهبازان و کسانی که دستشان به جایی بند است نخواهد بود.
وی این پیشنهاد را در سرمقاله اخیرش در هفتهنامه تجارتفردا مطرح کرده و علاوه بر این نوشته است: اقتصاد ایران نیازمند تغییرات ساختاری است که باید با قدمهای استوار و به صورت ضربتی به اجرا درآیند. اگر در انجام این اصلاحات دستدست شود، برخی انجام و برخی کنار گذاشته شوند، یا دست و پا شکسته اجرا شوند، کسانی که از وضع آشفته کنونی استفاده میکنند جلو اصلاحات را خواهند گرفت. در این رابطه روشی که کشورهای اروپای شرقی پس از برافتادن شوروی سابق و سیستم مستعمراتی آن پیش گرفتند میتواند الگویی باشد.نخست باید کنترل قیمت کالاها کنار گذاشته شود و بهای همه کالاها و خدمات در بازار تعیین شود. برخی استدلال میکنند که دخالت دولت در تعیین قیمتها برای حمایت از کمدرآمدهاست. درست برعکس. قیمت بنزین را در نظر بگیرید. کارگری که با اتوبوس به سر کار میرود چه میزان از این کنترل قیمت بهره میبرد؟ مقایسه کنید با فرد ثروتمندی که چندین اتومبیل دارد.
دادخواه همچنین مطرح کرده است: لزوم امنیت سرمایه و آزادی کسب و کار بر همه آشکار است. در این مورد جای هیچ اگر و امایی نیست. به ویژه سرمایهگذاران خارجی باید احساس امنیت کنند. البته هر سرمایهگذاری ریسک به همراه دارد و آن امر جداگانهای است. منظور از امنیت سرمایه آن است که دارایی سرمایهگذاران و کارآفرینان مورد دستاندازی قدرتمندان و دولتنشینان نخواهد بود.