امین، به نحوه احراز صلاحیت ها در دوره های گذشته انتقاد کرد و این نبود نظارت را باعث روی کار آمدن مدیرانی دانست که اکنون نتیجه کارشان، به سرگردانی هزاران بیمه گزار منجر شده است.
شاید حرف های رییس کل برای روسای قبلی بیمه مرکزی تلخ بوده باشد اما می تواند درس عبرتی باشد برای افرادی که هم اکنون مسوول احراز صلاحیت ها در این صنعت تاثیرگذار هستند.
واقعیت این است که در دوره قبلی بدون توجه به این نکته که مدیران بیمه ای باید سابقه و تجربه و کارنامه درخشان عملکردی در صنعت بیمه را داشته باشند ، مدیرانی برای شرکت های بیمه خصوصی روی کار آمدند که برای جذب پورتفوی به هر قیمت، آینده این شرکت ها را به خطر انداختند. آینده ای که خیلی از سهامداران خرد به آن چشم دوخته بودند و بسیاری از بیمه گزاران، آن را پشتوانه فعالیت های خود قرار داده بودند. صدور بی محابای بیمه نامه بدون توجه به ریسک های مترتب بر آنها و انتخاب ترکیب ناموزونی از پورتفوی بدون توجه به شرایط اقتصادی کشور، این شرکت ها را به مرحله ای رساند که وقتی شورای عالی بیمه نتوانست کاری کند، پرونده آنها را به قوه قضاییه و ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی ارجاع داد.
این در حالی است که اگر بیمه مرکزی در زمان احراز صلاحیت ها، مدیرانی کارکشته و دارای سابقه و برنامه خوب را برای این شرکت ها مورد تایید قرار می داد، شاید هم اکنون این شرکت ها نیز در کنار دیگر شرکت های بیمه بدون حاشیه، به فعالیت بیمه گری خود می پرداختند نه این که بیمه گزاران آن حاضر باشند چک های خسارت خود را به قیمتی پایین تر بفروشند تا بلکه بتوانند نیازهای درمانی و روزمره خود را پوشش دهند.
البته این سهل انگاری در احراز صلاحیت ها به یک شرکت خلاصه نشد چرا که شرکت های بیمه دیگری هم بودند که گرچه مشکل آنها به این حد حاد نشد و کارشان به دستگاه قضا نکشید اما آنها نیز با نادیده گرفتن اصول فنی و حرفه ای بیمه گری، نسبت های خسارت بالایی را برای شرکت های تحت مدیریت خود به ارمغان آوردند ضمن این که خیل ناراضی از بیمه گزاران نیز بارها و بارها از نحوه خدمات رسانی این شرکت ها گله و شکایت خود را به مراجع مختلف ارائه کردند.
آنچه در این مقال بیان شد شرح ماوقع رخدادهایی بود که مدیران کنونی بیمه مرکزی مسبب آن نبوده اند اما این موارد می تواند درس عبرتی باشد برای آنها تا چنین مسائلی که گاه می تواند به یک بحران اجتماعی بدل شود، دیگر تکرار نشود.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در کشور ما طی سالیان سال شاید کارشناسان بیمه ای زیادی تربیت شده اند اما مدیران بیمه ای و متخصص زیادی به این صنعت معرفی نشدند که یکی از دلایل آن را می توان اهمیت ندادن به مدیران جوان و دانش آموخته و در مقابل، به کارگیری مدیران قبلی شرکت های بیمه دولتی در شرکت های جدید بیمه خصوصی دانست. بی توجهی به گنجینه دانشی نسل جوان باعث شده است تا طی سال های متمادی فقط تعداد محدودی مدیر به جامعه بیمه ای کشور معرفی شوند که این امر دست سهامداران را نیز برای انتخاب بهترین گزینه ها برای به دست گرفتن سکان هدایت شرکت های بیمه، بسته است.
شاید اگر می شد که برای مدیران عامل یا مدیران ارشد شرکت های بیمه نیز مانند برخی مناصب دیگر، سقف سنی قرار می دادند ( که البته نمی شود) می شد به جوان شدن نسل مدیران بیمه ای کشور بیشتر امیدوار بود؛ مدیرانی که برای بزرگ تر شدن کیک بیمه ای کشور، خلاقیت و نوآوری را در دستور کار قرار دهند نه صرفا دست بردن به سهم بازار دیگر شرکت های بیمه را.
به هر حال، سخنان رییس کل در بی توجهی بیمه مرکزی در سال های قبل به نحوه احراز صلاحیت مدیران بیمه ای به ویژه در سطوح بالاتر، سخنان به جایی است که باید در دوره جدید مورد توجه ویژه قرار گیرد. چه بسا بی توجهی به این موضوع مهم، آینده این صنعت ریشه دار را با تهدید مواجه کند و این صنعت را که همیشه از جانب نهادهای مختلف تحت عناوین مختلف تحت فشار بوده است بیش از پیش به سمت انزوا به پیش ببرد.
*سردبیر پایگاه خبری نقدینه