نقدینه - حقیقت این است که خلق نقدینگی توسط بانکها یک موضوع بدیهی است و بدون خلق پول اصلا توسعه اقتصاد اتفاق نمیافتاد.
نقدینه - حقیقت این است که خلق نقدینگی توسط بانکها یک موضوع بدیهی است و بدون خلق پول اصلا توسعه اقتصاد اتفاق نمیافتاد.
به گزارش پایگاه خبری نقدینه ، تیمور رحمانی؛ عضو هیات علمی دانشگاه تهران در سیو پنجمین همایش بانکداری اسلامی با تشریح مقاله خلق پول، تورم و سود بانکی، گفت: گاهی مشاهده میشود که برخی رسانهها مطرح میکنند که بانکها نقدینگی و پول خلق میکنند، اما این پرسش وجود دارد که آیا بانکها واقعا نقدینگی خلق میکنند؟ حقیقت این است که خلق نقدینگی توسط بانکها یک موضوع بدیهی است و بدون خلق پول اصلا توسعه اقتصاد اتفاق نمیافتاد و اینکه یک بانک خلق نقدینگی کند اساسا کارکرد آن است و باید این کار را انجام دهد، اما این مسئله وجود دارد که تا چه حدی باید بانک این کار را انجام دهد.
رحمانی بیان کرد: مسئله بعدی این است که آیا نرخ سود بالا میتواند اسباب خلق نقدینگی باشد؟ نرخ سود در دنیا یک ابزار کنترل تورم است، اما تحت شرایطی نرخ سود بالا میتواند ضمن کنترل مقطعی تورم، تورم آینده را افزایش دهد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران عنوان کرد: تردیدی نیست که افزایش نرخ سود حداقل در کوتاهمدت تورم را کاهش دهد، اما این مسئله وجود دارد که ممکن است تورم را کامل از بین ببرد و هم ممکن است که تنها آن را به تعویق بیاندازد.
وی افزود: بانکها فقط واسطه مالی نیستند و اساسا مفهوم ضریب فزاینده نقدینگی یعنی بانکها تنها یک واسطه مالی نیستند. مسئله بعدی این است که رشد نقدینگی ناشی از یک جریان پیوسته از خلق و هدم نقدینگی است که همیشه وجود دارد و برآیند این اتفاق رشد نقدینگی را رقم میزند. این موضوع چندین حالت دارد که در هر کدام به نتیجه متفاوت میرسیم.
رحمانی گفت: اگر رشد اقتصادی داشته باشیم و تورم وجود نداشته باشد و حجم نقدینگی ثابت باشد، اقتصاد بعد از مدتی قدرت رشد خود را از دست میدهد، اما این حالت در واقعیت وجود ندارد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: حالت دوم این است که تورم وجود نداشته باشد و بانکها در حدی که رشد اقتصادی حکم میکند نقدینگی خلق کنند، جریان خلق نقدینگی بر هدم نقدینگی غلبه میکند، اما رشد اقتصادی آن را خنثی میکند و بنابراین با خلق نقدینگی نه تنها تورم رخ نمیدهد بلکه رشد اقتصادی نیز تقویت میشود.
وی افزود: حالت بعدی این است که جریان خلق نقدینگی بر جریان هدم نقدینگی سبقت بگیرد، نرخ سود حقیقی پایین بیاید و ناترازی بانکی وجود نداشته باشد، اما تورم بالا باشد، در این صورت تورم با کاهش نرخ سود کنترل میشود.
رحمانی اظهار داشت: حالت چهارم شرایطی است که جریان خلق نقدینگی بر جریان هدم غلبه کند و ناترازی بانکی وجود داشته باشد و سود بانکی نیز بالا باشد. در این شرایط تورم افزایش پیدا میکند و همزمان رکود اقتصادی نیز وجود دارد. از شروع دهه ۹۰ اقتصاد ایران وارد این حالت شده است.
وی افزود: افزایش نرخ سود حقیقی از طرفی مخارج را پرهزینه و تقاضا را کم میکند و از طرفی قیمت دارایی را زیاد میکند و تقاضا را کم میکند که منجر به کاهش تورم میشود. اگر ناترازی و بحران بانکی وجود نداشته باشد، افزایش نرخ سود نیروی تورمی را دفع میکند، اما اگر ناترازی و بحران بانکی وجود داشته باشد در کوتاه مدت تورم کاهش پیدا میکند، اما تورم در آینده بروز خواهد کرد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران عنوان کرد: بین رشد نقدینگی و تورم رابطه وجود دارد و رابطه ترند رشد نقدینگی و تورم این موضوع را به خوبی نشان میدهد.
وی افزود: معمولا تورم را بر گردن بانکها میاندازند، اما آیا واقعا تورم تقصیر بانکها است؟ در دنیا اصل موضوع تورم به مسئله سیاست مالی و سلطه مالی برمیگردد و در ایران نیز به همین شکل است. اگر دولتها نتوانند منابع درآمدی خود را فراهم کرده و آن را با مخارج خود هماهنگ کنند، موجب رشد نقدینگی تورمزا میشوند. کسری بودجه دولت نشان دهنده سلطه مالی دولت است و با موضوع تورم مرتبط است.
رحمانی گفت: تعریف بنده از سلطه مالی این است که هر خلق نقدینگی که با اذن دولت باشد نشانه سلطه مالی است؛ بنابراین اگر در ایران بانکهایی داریم که ناترازی دارند به این معنی نیست که بانک مقصر است بلکه دولت وظیقه دارد که مشکل این بانک را حل کند و نباید بگذارد این ناترازی ادامه پیدا کند. چنین مسئلهای بخشی از سلطه مالی دولت است.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران در پایان تاکید کرد: کارکرد بانک خلق نقدینگی است و اگر این کار را نکند اساسا رشد اقتصادی اتفاق نمیافتد. عمده خلق نقدینگی که اتفاق میافتد با اذن دولت بوده و همان سلطه مالی دولت است.