به گزارش پایگاه خبری نقدینه ، ارزش پول ملی یک کشور در شرایط عادی توسط دادههای تاریخی اقتصاد کلان، شامل نرخ تورم و تولید ناخالص داخلی تعیین میشود؛ اما زمانی که بازار ارز با یک شوک مواجهه میشود، بدون توجه به دادههای کلان اقتصادی و به دلیل انتظارات تورمی، دچار نوسانات بالایی میشود.
انتظارات تورمی به معنای آن است که رشد تورم باعث میشود مردم گمان کنند که قیمتها در آینده دوباره افزایش خواهد یافت و این مساله به خودی خود باعث میشود که تقاضای افزایش حقوق و دستمزد را داشته باشند و به دنبال تبدیل هرچه بیشتر وجه نقد خود به دیگر داراییها باشند و به عبارتی خریدهای خود را به تاخیر نیندازند.
در همین حال، کسبوکارها قیمتهای خود را افزایش میدهند تا دستمزدها و تقاضای بالاتر را برآورده کنند و این عوامل در صورتی که به خوبی مدیریت نشود منجر به افزایش تورم واقعی میگردد. به همین دلیل انتظارات تورمی عامل مهمی در تصمیم گیریهای سیاست پولی است و با توجه به فاصله بسیار زیاد تورم واقعی از انتظارات تورمی در اکثر کشورهای در حال توسعه، ضرورت مدیریت و کنترل آن توسط مدیران اقتصادی این کشورها را نشان میدهد.
در بسیاری از کشورهای جهان، تورم سطوح پایینتری نسبت به آنچه مردم انتظار دارند تجربه میکند، اما انتظارات تورمی به خصوص در کشورهای در حال توسعه شاید به دلیل تجربه تاریخی بد درباره تورم بسیار بالا است؛ چراکه مطالعات مختلف نشان داده است ذهن انسان تمایل دارد در این شرایط به اخبار بد بیش از حد واکنش نشان دهد. به زبان ساده اگر وزن واقعی یک خبر بد تنها دو درصد باشد، انتظارات تورمی آن خبر ۱۰ درصد میشود که همین مساله باعث میشود تورم واقعی به دلیل همین خبر بد که بایستی تنها دو درصد افزایش داشته باشد ولی به خاطر انتظارات تورمی ۱۰ درصد افزایش پیدا میکند. حال سوال و مسئله اینجاست که بانک مرکزی به عنوان سیاستگذار پولی کشور، چه کارهایی میتواند برای مقابله با انتظارات تورمی انجام دهد؟
تجربهها نشان داده که در صورت بروز اخبار بد همانند تحریمهای اقتصادی؛ اثرات انتظارات تورمی در صورت اینکه دولت نتواند شوکهای کوتاه مدت و میان مدت را با سیاستها و اقدامات مناسب و به موقع مرتفع سازد، انتظارات تورمی منجر به تورم واقعی میشود و قیمت داراییهای مختلف یکی پس از دیگری به صورت دومینو افزایش پیدا میکند. اما در صورت اتخاذ سیاستها و اقدامات مناسب، سیکل معیوب تورم، افزایش نرخ ارز، افزایش تورم در بلند مدت، نمیتواند ماندگار باشد.
در این شرایط بانک مرکزی با مدیریت بازار ارز با راه اندازی بازاری کارا و شفاف و دارای کارایی لازم میتواند اثرات التهابات کوتاه مدت و میان مدت را از طریق معاملات شفاف و بدون رانت و اطمینان دادن به بازار برای وجود و در دسترس بودن ارز به مقدار کافی تا حد زیادی کاهش دهد.
در این راستا مرکز مبادله با راهاندازی بازار ارز توافقی، به دنبال آن است تا اثر شوکهای گذرا را در کوتاه مدت و میان مدت تا حد زیادی مرتفع سازد. اگرچه قبل از راهاندازی بازار ارز توافقی در مرکز مبادله ارز و طلای ایران اقدامات سیاستی بانک مرکزی شامل سیاست تثبیت در کنار تشدید اقدامات نظارتی در حوزه کنترل ترازنامه بانکها و کنترل نرخ رشد پایه پولی و نقدینگی به همراه اقداماتی مثل تشکیل کمیته ارزی، ایجاد صندوق تثبیت ارز و اصلاح تخصیص ارز واردات تا حدی توانست بستر مناسبی را برای کنترل نوسانات بازار ارز فراهم کند، اما به علت غیر رسمی بودن و عدم شفافیت و کارایی لازم در مبادلات ارزی و همچنین معلوم نبودن قیمت واقعی ارز که بایستی در یک بازار که عرضه کنندگان ارز یا صادرکنندگان و تقاضا کنندگان ارز یا وارد کنندگان حضور موثر داشته باشند، کارایی لازم و کافی را نداشت.
بر این اساس بانک مرکزی، ایجاد بازار ارز توافقی بهعنوان یک بازار رسمی سیاست گذاری در حوزه ارز را در دستور کار خود قرار داده تا به صورت کشف قیمت ارزهای خارجی در یک بازار کاملا رقابتی، شفاف و کارآ با مشارکت دو طرف اصلی یعنی صادر کننده به عنوان تامین کننده اصلی ارز و وارد کننده به عنوان مصرف کننده اصلی ارز بازار را مدیریت کند و همچنین با رصد رفتار صادرکنندگان در میزان سرعت فروش عایدی ارزی آنها و پی بردن به میزان نیاز واقعی به ارز واردکنندگان به صورت روزانه، ماهانه و سالانه، سیاستها و تصمیمات دقیقتر و ثمربخشتری در حوزه ارزی اتخاذ کند.
منبع: ایسنا