به گزارش پایگاه خبری نقدینه ، دکتر بیتا شاه منصوری عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات و مطالعات رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی است، وی که متولد ۱۳۴۵ است می گوید: روزنامهنگار باید خود را در ازای خبر، گزارش، مصاحبه مطبوعاتی و هر آنچه برای انتشار مینویسد، پاسخگو و مسئول بداند و درگیر زد و بندهای اقتصادی و سیاسی نشود. روزنامه نگار باید بر این باور باشد که وظیفه اصلی او، تنویر افکار عمومی است نه تشویش افکار عمومی.
وی در گفت و گو با ماهنامه نوقلم که مدیر مسئولی آن را نیز بر عهده دارد، می گوید به نظر من، از یک سو فرهنگ غالب بر جامعه امروز ایرانی، فرهنگ شنیداری و دیداری است و از سوی دیگر، ارتباط تصویری، بنا به ماهیتی که دارد، نیاز به ترجمه ندارد و هرکس با هر سطح آگاهی قادر است با آن ارتباط برقرار کند. از همین رو، ارتباط تصویری، کامل ترین نوع ارتباط محسوب می شود. پس به کمک جاذبههای بصری که یکی از ظرفیتها و قابلیتهای ژورنالیسم است، میتوان برای پیشبرد اهداف رسانه و روابط عمومی نهایت بهره را برد؛ به گونهای که هم رضایت مخاطب را در پی داشته باشد.
به عقیده وی روزنامهنگار باید قیمت قلم خود را بداند و فراموش نکند که رسالتی بر دوش اوست که باید ابتدا آن رسالت را باور داشته باشد و سپس آن را درست و دقیق به جا بیاورد. روزنامهنگار باید در خبرنویسی، گزارشنویسی و مصاحبه مطبوعاتی و هر آن چه که برای انتشار مینویسد خود را پاسخگو و مسئول بداند و درگیر زد و بندهای اقتصادی و سیاسی نشود. روزنامه نگار، باید بر این باور باشد که وظیفه اصلی مطبوعات، تنویر افکار عمومی است نه تشویش آن.
شاهمنصوری می گوید، اگر اخلاق روزنامهنگاری رعایت نشود، به رغم لطمهای که به اعتبار روزنامه نگار وارد میآید، رسانهای هم که در آن کار میکند، بیاعتبار میشود. خبرنگار اجازه ندارد با زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی روزنامهنگاری، رسانه خود را بیاعتبار کند؛ چون اگر این موضوع تعمیم پیدا کند، در حقوق اجتماعی اجحاف شده است. البته عکس این مساله هم صادق است. رسانه نباید مسیری را در پیش بگیرد که روزنامهنگارش بیاعتبار باشد. به عبارت دیگر، اخلاق روزنامهنگاری، امتناع از پذیرش هرگونه پاداش مادی و غیر قانونی یا هدیه برای جریانسازی، خبرسازی یا وارونه انعکاس دادن واقعیت است!
وی با بیان خاطره ای می گوید، سالها پیش، زمانی که تجربه کاری نداشتم، باید از بیمارستان روانپزشکی رازی گزارش تهیه میکردم. وقتی وارد بیمارستان شدم، فضای بدی را احساس کردم. از نظر من آن جا تبدیل به زبالهدانی وزارت بهداشت شده بود، زمانی که با مسئول تغذیه بیمارستان گفتوگو میکردم گلایه داشت که بودجه و اعتبار کافی ندارند و به بیمارها نان و چای شیرین میدهند. زیرا پول برای خرید پنیر ندارند. شکر هم به زودی تمام میشود و مجبورند به بیماران برای صبحانه چای تلخ بدهند، با وضعی که شاهد بودم، گزارشی تهیه کردم که منفی بود و وقتی که گزارش چاپ شد، با چیزی که من نوشته بودم کاملاً متفاوت و به گونهای بود که انگار در آن بیمارستان اوضاع کاملاً رو به راه است.
وی به دانشجویان رشته های روزنامه نگاری و روابط عمومی توصیه می کند، اسم “دانشجو”، مبین آن است که باید در جست و جوی دانش باشد. این تفاوت در قیاس با اصطلاح “دانش آموز”، بیشتر نمود می یابد. کسی که “دانش جو” نامیده می شود نباید فقط به دانشگاه بسنده کند. دانشجو، همراه با کلاس های دانشگاه، خود نیز باید به دنبال علم برود. من به عنوان استاد، فقط میتوانم ذهنیت دانشجو را طبقهبندی کنم و او را به سمت هدف، سوق دهم. دانشجو باید از خلاقیت و ذوق خود نهایت بهره را ببرد.