به گزارش پایگاه خبری نقدینه، نامه ای که از آن به عنوان هشدار وزرا نام برده شد، اما بیشتر شامل نکاتی بود که نشان داد ضعف و اشکال اقتصاد ایران کجاست و چه تاثیرهای مخربی دربازار سرمایه داشته است. بخش مهمی از این نامه، به تشریح وضعیت بازارسرمایه واتفاقهای حاصل از آن پرداخته است. این نامه تا پایان هفته نظر بسیاری ازکارشناسان بازار سرمایه و اقتصاددانان را به خود جلب کرده و در مورد آن اظهار نظر کردند. در ادامه بررسی هفته نامه بورس از مهمترین دیدگاه ها را می خوانید:
نامه درست است
حسین راغفر کارشناس اقتصادی معتقد است: نامه 4 وزیر به رئیسجمهور نکات درستی مطرح کرده اما راه حلهای دقیق ندارد. ازمشکلات کنونی اقتصاد، نبود دسترسی به منابع مالی ارزان قیمت از نظام بانکی است. ضمن اینکه 4وزیر دولت درنامهای به رئیسجمهور درخصوص شرایط نامساعد بازار سرمایه نامهای سرگشاده منتشر کردهاند کمی تعجبآور بود و باید اینگونه مسائل در درون دولت مطرح میشد. یکی ازمهمترین سیاستهای دولت پس از روی کار آمدن باید تهاجمی میبود چرا که بسیاری از مشکلات فعلی ومانده از دولت قبل عمیق شده بود.
نامهای برای چارهاندیشی
حسین عبده تبریزی مشاور وزیر راه و عضو شورای عالی بورس در واکنش به نامه ۴ زویر به رئیس جمهور گفت: گرچه در شرایط عادی دولت نباید در بازار سرمایه دخالت کند اما در زمان شکست بازار و وضعیت خاص باید دولت ورود نماید. چهار وزیری که با شرکتها و شرکتهای بورسی در ارتباط هستند. این وزیران احساس کردهاند باید اقدام فوری و فوقالعاده و یا به عبارت دیگر اقدامی وسیعتر از شرایط عادی از سوی دولت در بازار سرمایه انجام شود. از این نظر این وزیران تصور کردند باید دولت و سایر اعضای کابینه از این موضوع آگاه شوند و به کمک بازار سرمایه بیایند. دولت به مسئله بالا بودن نرخ سود بانکی آگاهی دارد و اخیرا در نامهای بانک مرکزی خواسته است که نرخ سود بانکی مورد بررسی قرار گیرد و چاره اندیشی کنند.
بازگشت تفکر محافظهکارانه
مهدی پازوکی، اقتصاددان و استاد دانشگاه میگوید: نامه ٤ وزیر به رئیسجمهوری را خواندم و تعجب کردم. از این جهت که در نامه تنها به مشکلات پرداخته شده بود و هیچ راهکاری نداشت و از طرفی دیگر، این وزرا خود را جدا از بدنه دولت تصور کرده بودند. مگر غیر از این است که وزیر اقتصاد مسئول حل مشکلاتی است که دربارهاش نامه نوشته است یا وزیر صنعت وظیفهای جز کنترل بازار و خروج از رکود آن دارد؟ اگر وزیر دفاع و وزیر کار نامه مینویسند و برای سرنوشت میلیاردها تومان سهام شرکتهای خود ابراز نگرانی میکنند مثل تمام مدیران جهان اشکال کار را ابتدا از زیرمجموعه خود دنبال کنند. اگر سهام تأمین اجتماعی ضررهای سنگین را تجربه میکند، مدیریت این مجموعه را عوض کنند و جای آن را به مدیریت کارآمدتر و خلاقتری بسپارند. اگر این وزرا بهعنوان بخشی از بدنه دولت، خود را از حل مشکلات اقتصادی عاجز میدانند، استعفا دهند و جای خود را به وزرای جوانتر و صاحب ایدههای بهتر بدهند؛ چرا موضوع را به افکار عمومی و رسانهها میکشانند؟ اما اینکه وزرا میخواهند فضا محافظهکارانهتر اداره بشود یا اقتصاد به شیوه مدیریتی سالهای گذشته برگردد، با این موضوع نیز کاملا مخالفم و بهعنوان یک کارشناس و دانشآموخته اقتصاد به صراحت ابراز میکنم که از چیره شدن اندیشه محافظهکاری به دولت و اقتصاد بهشدت نگران هستم.
هشدار بدون راهحل؛ بهرهوری بالا برود
هادی حقشناس، کارشناس اقتصاد و استاد دانشگاه نیز میگوید: ٤ وزیر در نامهشان وضع اقتصاد ایران را تشریح کردهاند و نسبت به بحرانی شدن آن هشدار دادهاند که البته هشدار درستی است. اما اینکه راهکار ارایه ندادهاند، مایه شگفتی است. رئیسجمهوری که به خودی خود راهحلی برای بحران اقتصادی ندارد و این کار را به کارشناسان و مدیران اقتصادیاش سپرده است، بنابراین اینکه مدیران اقتصادی از رئیسجمهوری درخواست راهحل کنند، جای شگفتی دارد. برای روشن شدن وضع تورمی کشور کافی است که بگویم ٩٥ درصد کشورهای جهان تورم یک رقمی را تجربه میکنند و این نشاندهنده فاصله عمیق ما با اقتصاد جهانی است، بنابراین سیاست کنترل نرخ تورم باید تا تکنرخی شدن تورم ادامه پیدا کند. بهرهوری بسیار پایین اقتصاد ایران. براساس برنامهها ما باید ٢.٥درصد از رشد اقتصادیمان را از محل افزایش بهرهوری بهدست آوریم اما همچنان این موضوع مورد بیتوجهی است. در کنار این موضوع باید رشد نقدینگی کنترل و به سمت تولید هدایت شود، پایه پولی باید کنترل شود.
دلایل جای دیگری است
مهدی تقوی استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی عنوان میکند: چهار وزیر نباید این حرفها را میزدند؛ چون اگر وزرا بگویند وضع خراب است، این وضع را بدتر و شاخصهای نزولی اقتصادی را تشدید میکند. من بهعنوان یک استاد دانشگاه اگر این حرف را بزنم، تاثیر زیادی روی اقتصاد نخواهد داشت. درحال حاضر نوسان بورس را نمیتوان به رکود اقتصادی نسبت داد زیرا رکود پدیدهای بلندمدتتر است، ممکن است قیمتها یک روز یا یکسال پایین بیایند اما دوباره بالا بروند، این رکود بهحساب نمیآید. در ادوار تجاری سیکلهای رکود و رونق بهطورکلی ١٥ تا ٢٠سال هستند، بنابراین آنچه در بازار امروز رخداده یک شوک است که باعث کاهش قیمت بورس شده است. اکنون باید به دنبال پدیدهای بود که به کاهش شاخص بورس منجر شده است چون درحال حاضر ما وارد مرحله رونق شدهایم. اقتصاد ایران ٣درصد رشد کرده و به دلیل توافق هستهای چشمانداز سرمایهگذاری در ایران مثبت شده است، بنابراین باید دلایل افت شاخص بورس را در جای دیگری جستوجو کرد.
فشار سیاسی بر اقتصاد
سیدمرتضی افقه، کارشناس اقتصادی و عضو هیأتعلمی دانشگاه چمران اهواز هم توضیح میدهد که نوشتن نامه کار پسندیدهای نبود. او اضافه میکند: این چهار نفر وزرای کابینه دولت هستند و باید هر مشکل یا موضوعی را به طور داخلی و در جلسات هیأت دولت بگویند. بنابراین به نظرم این کار چندان توجیه ندارد مگر آنکه عواملی در این امر دخیل باشد که ما ندانیم. ممکن است اختلافات بیان برنامهریزان اقتصادی یکی از این دلایل باشد یا آنکه چون نتوانستهاند به راهحل مشترک دست یابند، تصمیم گرفتهاند از فشار سیاسی استفاده کنند، البته ممکن است این وزرا مخاطبان بیرونی را نیز هدف گرفته باشند. درباره افت شاخص بورس در ماههای اخیر باید بگویم بورس منعکسکننده رکود در بخش تولید است و ریشه این رکود بلاتکلیفی ناشی از توافق سیاسی است زیرا مردم منتظر اخبار خوب و گشایش هستند اما در این حالت اقدام به خرید نمیکنند. به این ترتیب شاهد از کارافتادن بسیاری از تولیدات داخلی هستیم، بنابراین نباید با کلمات بازی کنیم، کشور اکنون در حالت رکود است.
منبع: هفته نامه بورس