2
آخرین خبرها
يکشنبه 12 مهر 1394


نقدینه- عضو انجمن حرفه ای صنعت بیمه گفت: با توجه به وضعیت کنونی بازار بیمه و روند ریسدگی به پروندهای خسارت و ضریب خسارت، آستانه 150 تا 250 محدوده مناسبی برای نسبت توانگری شرکت های بیمه است.

به گزارش پایگاه خبری نقدینه، مجید بنویدی افزود: مقایسه آیین نامه توانگری مالی با بعضی دیگر از  آیین نامه ها، نشان می دهد که این آیین نامه  نسبت به بقیه از مبنای علمی بیشتری برخوردار است، یعنی حداقل یک مبنای محاسباتی دارد و در تهیه آن از منابع  مناسبی استفاده شده است.

پس از اعلام نسبت توانگری مالی 18 شرکت بیمه در سال 94،  آیین با مجید بنویدی عضو انجمن حرفه ای صنعت بیمه و معاون اجرایی بیمه ما، درخصوص وضعیت شرکت های بیمه از نظر توانگری مالی و موارد لازم درخصوص محاسبه توانگری مالی، گفت و گو کرده است، که می خوانید:

 طبق آمار منتشر شده درخصوص توانگری مالی شرکت های بیمه، وضعیت شرکت ها را چگونه ارزیابی می کنید؟

قبل از آنکه بخواهم نظری راجع به شرکت های بیمه بدهم لازم است نکاتی را درخصوص نحوه محاسبه توانگری مالی عرض نمایم. اصولا توانگری مالی بر اساس نتایج عملکرد آخرین سال مالی شرکت بیمه که حسابرسی شده است محاسبه می شود. زیرا وضعیت دارائی ها، تعهدات، حق بیمه و خسارت  شرکت بیمه در ترازنامه، صورت سود و زیان و یادداشت های صورت های مالی افشاء شده و مورد حسابرسی قرار گرفته و صحت گزارش دهی آنها مورد تایید است و مبنای مناسبی برای محاسبات توانگری است.

اگر شرکت های بیمه متناسب با پذیرش ریسک و میزان پرتفوی بیمه ای، دارائی نداشته باشند با مشکل توانگری و ایفای تعهدات درآینده مواجه می شوند. به عبارت دیگر اگر سمت راست ترازنامه شرکت ها که شامل دارائی ها و منابع سرمایه ای است که از محل وصول و رسوب حق بیمه و سرمایه سهامداران تامین شده است، پاسخگوی تعهدات شرکت در سمت چپ ترازنامه و تعهدات ایجاد شده از محل فروش بیمه نامه ها بر اساس محاسبات توانگری نباشد، نسبت توانگری آن به زیر 100 نزول خواهد کرد و مبین عدم توانای کامل شرکت در قبال تعهدات خود است.

مطابق آماری که اعلام شده، شرکت های بیمه در این لیست که اکثرا" قدیمی هم نیستند توانگری سطح یک یعنی نسبت بالای 100 داشتند. البته شرکت هایی هم بودند که نسبت توانگری آنها کمتر از 100 بوده که دلایل آن را می تواند کیفیت نامناسب دارائی ها، زیان انباشته و عدم افزایش سرمایه شرکت متناسب با افزایش پرتفوی بیمه ای ذکر کرد، البته باید خاطر نشان کرد علت بالا بودن نسبت توانگری شرکت هاي بيمه تازه تاسیس عمدتا "به فعالیت کم این شرکت ها در پذیرش ریسک و حق بیمه پائین آنها مربوط می شود. باید منتظر باشیم که شرکت های قدیمی تر که انتظاری برای افزایش سرمایه از آن ها نیست و حداکثر ریسکی را که می توانسته اند پذیرفته اند، وضعیت توانگری شان را اعلام شود. زمانی که وضعیت توانگری شرکت هایی که بالاتر از 10 سال در بازار حضور داشتند اعلام شود و بیمه مرکزی نسبت به گزارش توانگری آنها اظهار نظر کند، آنگاه می توان قضاوت مناسبی در این خصوص ارائه داد .

 مردم از این توانگری ای که اعلام شده چه چیزی را باید متوجه شوند؟

با عنایت به اینکه آئین نامه 69   یا همان آئین نامه توانگری شرکت های بیمه در اواخر سال 1390 مورد تصویب شورای عالی بیمه قرار گرفته است و چهارمین سال اجرای آنرا شاهد هستیم، تشریح موارد فنی آن برای عموم مردم کاربردی نخواهد داشت و صرفا شرکت ها و بیمه گذاران بزرگ شاید به آن توجه نمایند، ولی آنچه مسلم است نحوه اطلاع رسانی توسط بیمه مرکزی به عموم است؛ زیرا بیمه گذاری که خریدار بیمه نامه اتومبیل، آتش سوزی و عمر است برایش فرقی نمی کند از شرکتی که توانگری سطح یک یا سه داشته باشد خرید نماید، بیمه گذار عمومی براساس شناخت و رضایت مندی و البته نرخ کمتر حق بیمه مبادرت به خرید محصولات بیمه ای می کند. متاسفانه ارزان خریدن محصولات و هرنوع کالایی بدون در نظر گرفتن کیفیت و پشتوانه محصول، از خصوصیات منفی مصرف کننده ایرانی است که محصولات بیمه هم از آن مستثنی نیستند.

اگر بخواهیم صنعت بیمه را با بانک مقایسه کنیم نسبت توانگری در شرکت های بیمه شبیه نسبت کفایت سرمایه در بانک ها است، آیا مردم در هنگام سپرده گذاری در بانک ها در مورد نسبت کفایت سرمایه بانک ها سوال می نمایند؟ فقط به بانکی مراجعه می نمایند که سود بیشتری را به سپرده آنها می دهد و هیچ گاه در مورد تطبیق نسبت کفایت سرمایه بانک مورد نظر با استانداردهای بانک مرکزی تحقیق نمی کنند. تقریبا نسبت توانگری در شرکت های بیمه نیز این گونه است و مفهمومی عام نیست، بلکه بیشتر تخصصی است و شرکت های بیمه ملزم به رعایت آن هستند. بیمه مرکزی برای ارائه اطلاعات عمومی در این رابطه تلاش کرده است، ولی بهترین روش انتشار اینگونه اطلاعات درباره شرکت های بیمه ارائه رتبه بندی شرکت های بیمه است که یکی از عوامل تعیین کننده آن می تواند  توانگری مالی  باشد.

در مورد رتبه بندی شرکت های بیمه نباید رتبه های مقایسه ای در نظر گرفته شود تا مکانیزم رقابت بازار بهم بخورد و شایسته از مدل های رتبه بندی استاندارد دنیا استفاده شود که چند شرکت بیمه می توانند در یک بازار رقابتی حائز رتبه های برابر باشند، بدیهی است مشتری شرکتی را برای خرید محصول انتخاب خواهد کرد که از خدمات آن راضی تر است. این مطلب را از آن جهت عرض کردم که همین نسبت توانگری در شرکت های بیمه اسبابی شده است برای رقابت ناسالم بعضی از شرکت های بیمه و شرکت های بیمه برای تصاحب بازار شرکت های که از نسبت توانگری مناسبی بر خوردار نیستند از آن برای تخریب شرکت مذکور استفاده می کنند، در حالی که توانگری در ایفای تعهدات یکی از ابزارهای کسب رضایت بیمه گذاران و زیان دیدگان است و سایر عوامل مانند کیفیت، مدت و نحوه برخورد با بیمه گذار و عدالت در پرداخت خسارت از دیگر عواملی هستند که برای بیمه گذاران عمومی از درجه اهمیت بیشتری برخوردارند.

سطح توانگری برای مصرف کننده محصولات بیمه ای این آگاهی را فراهم می کند که کدام شرکت بیمه ای برای پذیرش ریسک آن ها مناسب است. در نهایت اگر بخواهیم مفهومی عام برای نسبت توانگری تعریف کنیم که به صورت ساده برای بیمه گذاران   عام قابل درک  باشد؛ می توان گفت «نسبت توانگری، میزان توانی مالی شرکت بیمه در قبال تعهدات خود را بیان می نماید و شرکت های که حائز توانگری سطح یک هستند به این مفهوم است به اندازه و یا بیش از تعهدات خود دارئی های در دسترس دارند و شرکت های در سطح پائین توانگری از این خصوصیت و اطمینان برخوردار نیستد.»

محاسبه توانگری مالی بصورت کنونی را مناسب می دانید؟

با توجه به اینکه ما قبلا هیچ نوع محاسبه و ارزیابی ای در خصوص توانگری مالی شرکت های بیمه  نداشتیم، نوع محاسبه ای که در حال حاضر انجام می شود مناسب است! البته قطعا محاسبات می تواند پیشرفته تر و دقیق تر باشد تا بتواند ما را به دقیق ترین درجه محاسبه توانگری برساند. همچنین یقینا روش های بهتری برای محاسبه توانگری دقیق شرکت های بیمه در جهان وجود دارد، اما در حال حاضر با توجه به نوع حسابداری در شرکت های بیمه و بضاعت گزارشات مالی آنها، نوع محاسبات کنونی مناسب به نظر می رسد؛ زیرا حداقل شاخصی را  نمایان می سازد که میزان تناسب ریسک و دارائی های در دسترس شرکت را بیان می کند  و مضافا آن شاخص یک تصویر کلی را از وضعیت توانایی شرکت ها بیمه را نشان می دهد.

 به نظر شما بهتر است چه موارد دیگری در محاسبات توانگری لحاظ شود؟

به نظر من دوره وصول مطالبات، کیفیت نقد شوندگی دارائی ها و محاسبه خطرات پذیرفته شده یا ریسک نماها (Exposure) محاسبه شده در آئین نامه 69 باید مورد بازبینی قرارداده شود. ریسک بیمه صادره  باتوجه به سال صدورشان می تواند تاثیرات متفاوتی روی توانگری مالی شرکت ها داشته باشند. به نظر من اکسپوژرها و دوره وصول مطالبات نقش مهمی در محاسبات توانگری مالی دارند. کیفیت نقدشوندگی دارائی هایی که سمت راست ترازنامه است و سیاست های سرمایه گذاری شرکت های بیمه نیز بسیار مهم هستند. ولی با این حال به نظر من نوع محاسبه کنونی توانگری مالی شرکت های بیمه، مناسب است و نسبتا درجه ای از کیفیت کار شرکت های بیمه را نشان می دهد. در مجموع آیین نامه توانگری مالی را آیین نامه خوبی می دانم. مقایسه آیین نامه توانگری مالی با بعضی دیگر از  آیین نامه ها، نشان می دهد که این آیین نامه  نسبت به بقیه از مبنای علمی بیشتری برخوردار است، یعنی حداقل یک مبنای محاسباتی دارد و در تهیه آن از منابع  مناسبی استفاده شده است.

برای اینکه شرکت های بیمه توانگری مالی شان را افزایش دهند بصورت کلی چه اقداماتی را می بایست انجام دهند؟

اکسپوژرها و کیفیت نقدشوندگی دارایی های شرکت های بیمه نقش مهمی را در محاسبات  ایفا می کنند بنابراین سیاست گذاری شرکت بر مبنای محاسبات توانگری برای فروش محصولات بیمه ای و سرمایه گذاری دارایی ها و مضافا وصول مطالبات می تواند اثرات قابل ملاحظه ای در محاسبات توانگری داشته باشد .

شما به عنوان کسی که تجربه کار بیمه ای دارد، فرای از این استانداردهایی که  از سوی بیمه مرکزی اعلام می شود به نظر شما توانگری مالی یک شرکت بیمه مطلوب باید در چه بازه ای قرار بگیرد؟

 از دو منظر خریدار محصولات بیمه ای و مدیر شرکت بیمه، می توان به این سوال پاسخ داد. اگر فردی به عنوان  بیمه گزار قصد خرید محصولات بیمه ای را داشته باشد، معمولا به شرکت بیمه ای برای خرید محصول بیمه ای مراجعه می کند که از نسبت توانگری بالای برخوردار است، البته در نظر داشتن نحوه ارائه خدمات و میزان حق بیمه و شرایط بیمه نامه از عوامل موثر دیگری در انتخاب شرکت بیمه خواهند بود.

از منظر دوم  اگر فرد یا گروهی  به عنوان مدیر و صاحب شرکت بیمه مشغول عرضه محصولات بیمه ای هستند، می بایست سطح توانگری شرکت بیمه مورد نظر را در سطح منطقی حفظ  کنند که نباید از حدی کمتر باشد که رتبه توانگری سطح یک تهدید شود و نباید بیشتر از حدی باشد که نشان دهنده عدم استفاده از ظرفیت های ریسک پذیری شرکت است. به عبارت بهتر مدیریت شرکت بیمه باید همواره توانگری شرکت بیمه را پایش  و محدوده های را برای هشدار نزدیک شدن به منطقه بحرانی نسبت توانگری و منطقه حداکثری یا مازاد آن را برای خود تعریف کند.

با توجه به وضعیت کنونی بازار بیمه و روند ریسدگی به پروندهای خسارت و ضریب خسارت، آستانه 150 تا 250 محدوده مناسبی برای نسبت توانگری شرکت های بیمه است. بدیهی است در صورت کاسته شدن نسبت توانگری شرکت بیمه به کمتر از 150، مدیریت شرکت می بایست سریعا در سیاست های فروش و سرمایه گذاری خود تجدید نظر نموده و قبل از کاهش نسبت توانگری به کمتر از 100 و سقوط به سطح 2 توانگری، برنامه ریزی نموده و برای تناسب دارائی ها با ریسک پذیرفته شده اقدام کند و نیز اگر نسبت توانگری شرکت به بیش از 250 رسید ، حاکی از آن است شرکت می تواند در مورد پذیرش ریسک، جسورانه تر عمل نموده و از پتانسیل پذیرش ریسک بیشتر استفاده کند و نیز سیاست های گسترده تری در بخش بازاریابی و کسب بازار از طریق ریسک پذیری بیشتر را اجرا  کند و همچنین در مورد سرمایه گذاری، منابع را به سمت پروژه های بلندت مدت و با دوره بازگشت سرمایه طولانی تر هدایت کند. البته این نظر شخصی بنده است و شاید سایر صاحب نظران در این باره  نظر متفاوتی داشته باشند  و آستانه دیگری را برای شرکت بیمه مناسب بداند، ولی آنچه مسلم است در نظر داشتن کف و سقف نسبت توانگری برای اداره مناسب یک شرکت بیمه به منظور حفاظت از منافع  تمامی ذینفعان و استفاده بهینه از سرمایه سهامداران، ضروری و اجتناب ناپذیر است.

<###dynamic-0###>

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری نقدینه است.