دلار و جنگ های ارزی
در دنیایی که تقاضای داخلی ضعیف در بسیاری از اقتصادهای توسعه یافته و نوظهور به چشم میخورد، سیاست گذاران وسوسه شدهاند رشد اقتصادی و اشتغال را با تکیه بر رشد صادرات افزایش دهند.
این امر مستلزم ارز ضعیف و سیاستهای پولی مرسوم و غیرمرسوم برای کاهش ارزش پول به سطح ضروری است. از ابتدای امسال بیش از 20 بانک مرکزی در سراسر جهان اقدام به تسهیل سیاست پولی کردهاند که در راس آنها بانک مرکزی اروپا و بانک مرکزی ژاپن قرار دارند.
اجرای سیاست های تسهیل مقداری پول از سوی بانک مرکزی اروپا و ژاپن فشار صعودی بر دلار آمریکا وارد کرده و این ارز در برابر ارزهای کشورهای صادرکنندگان کالا مانند استرالیا و کانادا و بسیاری از بازارهای نوظهور قوی شده است. کاهش قیمت نفت و کالاها در این کشورها باعث کاهش ارزش ارزهایشان شده و اقتصاد و اشتغال آنها را از تاثیر صادرات کمتر مصون نگه داشته است.
دلار در برابر ارزهای بازارهای نوظهور که وضعیت اقتصادی و مالی شکنندهای دارند هم افزایش یافته است. حتی چین سال گذشته برای مدت کوتاهی اجازه داد یوآن در برابر دلار ضعیف شود و کندی رشد تولید ممکن است دولت این کشور را وسوسه کند تا اجازه دهد ارزش یوآن از این هم ضعیفتر شود. در این بین مازاد تجاری چین به دلیل عرضه بیش از حد کالاهایی مانند فولاد به بازارهای جهانی افزایش یافته است.
پیش از این سیاستگذاران آمریکا نگرانی چندانی نسبت به صعود دلار نداشتند زیرا دورنمای رشد اقتصادی آمریکا قویتر از دورنمای اروپا و ژاپن بود. در واقع در ابتدای سال این امید وجود داشت که تقاضای داخلی آمریکا به اندازه ای قوی خواهد بود که با وجود دلار قویتر از نرخ رشد سه درصد تولید ناخالص داخلی پشتیبانی کند. تصور میرفت قیمت پایینتر نفت و ایجاد اشتغال میزان درآمد و مصرف را افزایش خواهد کرد.
اما اکنون اوضاع فرق کرده است و دلار بسیار سریعتر از حد انتظار صعود کرده و آنطور که آمار سه ماهه اول سال 2015 نشان میدهد، تاثیر آن بر صادرات، تورم و رشد بزرگ تر و سریع تر از حدی بود که مدل های آماری سیاست گذاران آمریکایی ایجاب میکرد. به علاوه تقاضای داخلی قوی محقق نشد و رشد مصرف در سه ماهه اول ضعیف بود و هزینه سرمایه و سرمایه گذاری داخلی از آن هم ضعیفتر شد.
در نتیجه آمریکا هم به جنگ ارزی پیوسته تا از صعود بیشتر ارزش دلار ممانعت کند. مقامات بانک مرکزی این کشور آشکارا درباره دلار به عنوان عامل تاثیرگذار بر صادرات، تورم و رشد صحبت میکنند. همچنین مقامات آمریکایی به میزان فزاینده به منتقد سیاست های آلمان و منطقه یورو برای تضعیف ارزش یورو تبدیل شده اند.
به علاوه مداخلات کلامی با اقدام سیاست گذاری دنبال خواهند شد و به دلیل رشد کندتر و تورم پایین که تا حدودی ناشی از دلار قوی بوده است بانک مرکزی احتمالا از سیاست نرخ بهره صفر دیرتر از موعد مقرر خارج خواهد شد. روند مذکور بخشی از صعود اخیر ارزش دلار را معکوس کرده و رشد و تورم را از ریسکهای نزولی بیشتر حفظ میکند.
بر اساس گزارش مارکت واچ، اصطکاکهای ارزی ممکن است منجر به اصطکاک های تجاری و جنگ های ارزی منجر به جنگ های تجاری شود. از این وضعیت به معنای مشکل برای آمریکا خواهد بود که در تلاش برای انعقاد پیمان تجاری منطقه ای ترانس پسیفیک است. از این رو بهتر خواهد بود که دولت ها سیاست هایی را پیگیری کنند که رشد اقتصادی را بر محور تقاضای داخلی بنا میکنند و این امر مستلزم اتکای کمتر بر سیاست پولی و اتکای بیشتر به سیاست های مالی مناسب مانند صرف هزینه بالاتر برای زیرساخت تولیدکننده خواهد بود. حتی سیاست هایی که حقوق ها و بالطبع آن میزان درآمد و مصرف را افزایش میدهد، نسبت به کاهش ارزش ارز منبع بهتری برای رشد داخلی هستند.
منبع: ایسنا