سودآوری در شرکتهای بورسی
مهمترین موضوعی که در نگاه بنیادین به بازار سرمایه جلب توجه میکند، سودآوری شرکتهای زیرمجموعه این بازار است. بهطور معمول بازارهای سرمایه در نگاه بلندمدت به سمت نسبت قیمت به سود (P/ E) متوسط کل بازار سرمایه میل میکنند.
به این ترتیب، این انتظار وجود دارد که رشد سودآوری شرکتها، افزایش ارزش بازار آنها را نیز به دنبال داشته باشد تا بار دیگر P/ E بازار به متوسط تاریخی نزدیک شود. در تکمیل دوره یک ساله روند سودآوری شرکتها مجامع سالانه بر اساس مقدار سود محقق شده تا پایان سال مالی برگزار میشوند و شرکتها اقدام به پرداخت بخشی از این سود به سهام داران خود میکنند.
در بررسی انجام شده به دو موضوع سودآوری شرکتها و همچنین مجامع آنها توجه شده است. بررسیها نشان میدهند نسبت مقدار سود تقسیمی به مقدار سود محقق شده برای کل بازار در مجامع عمومی سالانه بیش از 70 درصد است که این مقدار برای سال 89 به 80 درصد نیز رسیده است. تغییرات سود 30 شرکت بزرگ بورسی براساس پیشبینیهای صورت گرفته مورد بررسی قرار گرفته است. در این میان، میتوان به تغییرات منفی سود شرکتها در سالهای مختلف اشاره کرد؛ در اینجا مشاهده میشود بیشترین تعداد شرکتهایی که با تعدیل منفی سال مالی خود را پشتسر گذاشتهاند، در سال 93 و در ادامه 94 قرار دارند.
امید یا هراس برای مجامع بورسی
مجامع عمومی سالانه شرکتهای بورسی، نشستهایی هستند که از مسائل عمده آن تصویب صورتهای سال مالی است. در این مجامع برای مقدار سود تقسیمی شرکتها نیز تصمیمگیری میشود. در این میان، سودهای تقسیمی از سوی شرکتها برای سهامداران معمولا درصدی از سود کل محقق شده را تشکیل میدهند که میتواند از کمترین مقدار (صفر) تا مقادیری حتی بیش از سود خالص سالانه را شامل شود.در اینجا میتوان به این نکته نیز اشاره کرد که برخی از شرکتها برای جلب رضایت سهامداران خود، اقدام به تقسیم سود بیش از سود خالص آن دوره میکنند (مازاد سود میتواند از سود انباشته باشد).
سود تقسیم شده برای کل بازار مقادیر بیش از 70 درصد سود محقق شده را در سالهای گذشته نشان میدهد. اگرچه سودهایی که برای این مجامع در نظر گرفته میشود به نوعی وسوسه انگیز هستند، اما باید این موضوع را درنظر داشت که این سودها در زمانبندی مشخصی بعد از مجمع پرداخت میشوند، این زمانبندی در شرکتهای مختلف از بازه چند روزه تا چند ماه هستند ولی بهطور میانگین این مقدار در حدود 2 تا 3 ماه است. با توجه به این موضوع که مقدار سود مزبور از ارزش بازار شرکت کم میکند به این ترتیب، اگر ارزش بازار تا زمان تقسیم سود به مقدار پیش از مجمع برسد، این مقدار سود تقسیمی میتواند بهعنوان بازده سهم محاسبه شود. بر این اساس، فعالان بازار در مواجهه با مجامع با تردید روبهرو میشوند.
درصد بسیار زیادی از مجامع شرکتها از اوایل اردیبهشت تا اواخر تیر ماه متمرکز شدهاند؛ تعداد زیادی از شرکتها مجامع خود را در سه ماه اردیبهشت، خرداد و تیر برگزار میکنند، در این رابطه مشاهده میشود که بهطور میانگین حدود 70 درصد از سود تقسیم شده در کل سال در این سه ماه متمرکز شدهاند، بر این اساس و با توجه به شرایط کنونی بازار، نگاهی مختصر به این مجامع خالی از لطف نیست. در بررسی بورسهای مختلف حرکت بازار به سمت نسبت میانگین قیمت به درآمد کل (P/ E) قابل اثبات است. P/ E کل بازار در حال حاضر حدود 8/ 5 است. میانگین تاریخی P/ E برای بورس تهران حدود 6 واحد است، در این شرایط، وارد شدن به فصل مجامع میتواند P/ E بازار را تا یک واحد کاهش دهد. به این ترتیب، در نگاه بلندمدت این انتظار وجود دارد که بازار با رشد ارزش خود به میانگین تاریخی نزدیک شود و بتوان سودهای تقسیم شده را بهعنوان بازده واقعی سهم در نظر گرفت. در این میان البته، انتظارات برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای و همچنین تعیین نرخ سود بانکی میتواند بر شرایط کلی بازار اثرگذار باشد و رسیدن به این سود را سرعت بخشیده و یا به تعویق اندازد.
سودآوری بزرگان بورسی در یک نگاه
دنیای اقتصاد، روند سودآوری شرکتهای بزرگ بورسی از گروههای مختلف را مورد بررسی قرار داده است. در این بررسی تغییرات سود از اولین پیشبینیهای شرکتها تا سود محقق شده در هر سال مالی برای شرکتهای مزبور از سال 89 تا 94 مطالعه شده است؛ مقادیر نسبت سود تقسیم شده به سود محقق شده در مجامع نیز در این جداول قرار میگیرد. اثرگذاری شرکتها در تغییرات شاخص کل بورس تهران به ارزش بازار نمادهای مختلف وابسته است، به این ترتیب، تغییرات قیمتی شرکتهای بزرگ بورسی میتواند بهطور قابل توجهی جهتدهنده اصلی شاخص محسوب شود. روند تغییرات قیمتی در حالت منطقی به روند سودآوری شرکتها وابسته است. بر این اساس، رشد یا افت سودآوری شرکتها میتواند اثر مستقیمی بر تغییرات شاخص داشته باشد.
به این ترتیب، با رشد سودآوری بیشتر شرکتها در سال 89 (تنها 4 نماد تعدیل منفی را در این سال ثبت کرده اند) صعود بیش از 80 درصدی شاخص را در سال 89 شاهد هستیم. این روند شاخص برای سالهای بعد نیز مشاهده میشود. شرکتهایی که محصولات صادراتی یا وابسته به قیمت دلار را دارا هستند، خودنمایی میکنند. در این میان، میتوان به رشد بیش از 400 و 300 درصدی نمادهای «شبندر» و «شاراک» در سال 91 اشاره کرد. از سوی دیگر میتوان به افت سودآوری بیش از 200 درصدی نماد «خودرو» اشاره کرد (جهشهای دلار برای نمادهایی مانند «خودرو» که مواد اولیه آنها بر اساس دلار است مضر بود). بهرغم اینکه نمادی مانند خودرو با افت سود همراه شد اما در نمادهای دیگر افزایش مقدار سود مشاهده میشود. به این ترتیب، در سالهای 90 و 91 نیز رشدهای 12 و 46 درصدی شاخص را شاهد هستیم. در سال 92 همراه با رشد سودآوری در بیشتر این نمادها (تنها 4 شرکت تعدیل منفی سود را در این سال براساس اولین پیشبینیهای خود تجربه کردهاند) رشد بیش از 100 درصدی شاخص مشاهده میشود.
در این رابطه، بهرغم رشد سود در اغلب نمادها همه کارشناسان بر حبابی بودن بخش زیادی از این رشد تاکید داشتند. بخشی از افت 21 درصدی شاخص در سال 93 را میتوان ناشی از تخلیه حباب دانست. البته با نگاهی به روند سودآوری این شرکتها در سال 93 و پیش بینیهای انجام شده در سال 94، میتوان به افت سودآوری این شرکتها پی برد. در این میان، تعدیل منفی سود را برای 12 و 16 شرکت، به ترتیب در سال 93 و 94 از 30 شرکت بررسی شده مشاهده میکنیم (تغییرات سود 94 نسبت به آخرین پیشبینیهای 93 صورت گرفته است). از دلایل افت سودآوری، میتوان به افت قیمت نفت در سال 93 و در ادامه افت قیمتهای کالاها اشاره کرد. در این شرایط، در گروه فلزات اساسی میتوان به افت 39 درصدی سود خالص «فخوز» و در گروه فرآوردههای نفتی به افت 67 درصدی سود خالص «شبندر» اشاره کرد. از سوی دیگر رشد بیش از 3 برابری سودآوری نماد «خودرو» نیز به چشم میخورد. به این ترتیب، به نظر میرسد که بخشی از افت شاخص در سال 93 ناشی از نگرانیهای البته به جا از افت سودآوری شرکتها بوده است.