لزوم کوتاه شدن دست دولت از بازارسرمایه

* مجتبی شهبازی

لزوم کوتاه شدن دست دولت از بازارسرمایه

اصولا در ادبیات مالی و اقتصادی از سرمایه به عنوان یکی از اصلی‌ترین ارکان تولید در کنار نیروی کار و منابع طبیعی نام برده می‌شود.

 

اهمیت توسعه بخش مالی و تامین‌مالی در ایجاد فرصت های مناسب برای رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است. در واقع هر نوع فعالیت نیاز به منابع مالی دارد به همین دلیل طبیعی است همه بنگاه‌های اقتصادی نگران، تامین منابع مطلوب مالی هستند.

در این میان بحث تامین‌مالی در کشورهای در حال توسعه از اهمیت دو چندانی برخوردار است زیرا کشورهای در حال توسعه به منظور پیشرفت در عرصه‌های مختلف اقتصادی نیاز به منابع مالی فراوان دارند. بنگاهای اقتصادی با توجه به نیاز خود از دو نوع تامین‌مالی کوتاه‌مدت و بلندمدت می‌توانند استفاده کنند. براساس اصول علمی بنگاه‌ها برای تامین‌مالی کوتاه‌مدت می‌توانند به شبکه بانکی مراجعه کنند که بخش عمده این نوع تامین‌مالی به جهت سرمایه در گردش است.

در تامین‌مالی کوتاه‌مدت ابزارهای مختلفی مانند وام‌های مختلف بانکی، صدور اسناد تجاری و اعتبار تجاری است. با این تفاصیل بهترین محل برای این نوع تامین‌مالی بازار پولی و بانکی است. اما برخلاف اصول ذکر شده در کشور ما پس از انقلاب به دلیل وجود جو منفی نسبت به مفاهیم سرمایه‌داری که بازارسرمایه از مشخصه‌های بارز آن بوده است، مورد بی‌مهری و بی اعتنایی سیاستگذاران اقتصادی کشور شد.

به همین دلیل تنها بخشی که جور تامین مالی کوتاه‌مدت و بلندمدت را کشید، شبکه بانکی بوده است. در نتیجه این اتفاقات و نبود رقیب مناسب تامین‌مالی در اقتصاد و به دلیل فساد گسترده پیش آمده در شبکه بانکی که ماحصل عدم وجود شفافیت بوده است، چند سالی است که به درستی دغدغه سیاستگذاران افزایش نقش بازارسرمایه در تامین‌مالی بنگاه‌ها شده است. از جمله ابزارهای تامین‌مالی بلندمدت بنگاه‌ها در بازارسرمایه انتشار سهام و اوراق‌های قرضه، مشارکت و صکوک است.

مزایای تامین‌مالی از طریق بازارسرمایه شامل امکان تامین‌مالی با حجم کلان به صورت بلندمدت، پرداخت اصل بدهی در انتهای سررسید اوراق‌ بدهی، معافیت‌های مالیاتی، مشارکت سرمایه‌گذاران خرد در تامین‌مالی شرکت‌ها و وجود تنوع ابزارها با توجه به نیاز بنگاه‌هاست. سیاستگذاران باید توجه داشته باشند بازارسرمایه به دلیل کارایی بالاتر و شفافیت و فساد کم‌تر بهترین راه توسعه تامین‌مالی بلندمدت است. بنابراین دولت نباید با دخالت‌های خود در بازارسرمایه موجب خدشه‌دار شدن مزیت‌ها شود. وقتی دولت در بازار تامین‌مالی دخالت می‌کند، قاعدتا نباید انتظار استقبال بخش خصوصی حقیقی و مولد را داشت. چون در این‌گونه سیستم‌ها ثابت شده که هم فساد وجود دارد هم کارایی تخصیص کم و هزینه تامین‌مالی به مراتب بیشتر است.

 بنابراین باید سیاستگذران هر چه زودتر به اصلاح این سیستم بپردازند و با بهبود نفش بازارسرمایه از شفافیت به عنوان رکن ذاتی این بازار به نحو احسن استفاده کنند و اعتماد بخش خصوصی مولد واقعی را جلب کنند. در ایران سهم تامین‌مالی از طریق انتشار اوراق بدهی در بازارسرمایه نسبت به سیستم بانکی بسیار پایین است. دولت باید نسبت به بهبود سریع‌تر و موثرتر این بخش مهم اقتصادی کمک کند.

در آخر یادم نرود که بازارسرمایه با تکیه بر شفافیت و کشف نرخ بر اساس مکانیزم بازار می‌تواند به کاهش هزینه‌های تولید ملی کمک کند و اعتماد را به سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را بازگرداند.

* مدیر معاملات شرکت کارگزاری بانک پاسارگاد

https://naghdineh.ir/page/41359/
لینک مطلب :
چاپ print version