نگاهی تجربی به چالش های روابط عمومی

*محمد محسنی مهر

نگاهی تجربی به چالش های روابط عمومی

در حالی که از تاسیس روابط عمومی به معنای نظام یافته و علمی آن در ایران، بیش از ۷۰سال می گذرد و علیرغم پیشرفت هایی که در حوزه دیجیتالیزه شدن سازمانیا شاهد آن هستیم، اما روابط عمومی در ایران را می توان دستخوش چالش هایی دانست که بعضا برگرفته از نگاه سنتی حاکم بر این نظام و مقاومت هایی است که در برابر هرگونه نوآوری و تغییرات جدید معمولا وجود داشته است.

از سال ۱۹۰۰که زمان تاسیس روابط عمومی در جهان است تا هنگام ورود آن به ایران از سوی شرکت نفت در سال ۱۳۲۷، فاصله ای ۴۸ساله را شاهد هستیم که شاید این موضوع نیز به عنوان یکی از دلایل ایجاد نوع خاصی از نگرش به روابط عمومی در ایران بی تاثیر نباشد. همانطور که برای بسیاری دیگر از پدیده ها و تکنولوژی های غربی و وارداتی این نگرش وجود داشته و علیرغم پافشاری های اولیه در برابر آن، یک مرتبه و بدون بررسی جوانب و سازوکارهای لازم آن، شکل وجودی به خود گرفته اند.
در هر حال نزدیک به سه ربع قرن از تاسیس روابط عمومی در ایران می گذرد اما می توان چالش هایی که بارها از سوی کارشناسان امر نیز مورد توجه قرار گرفته اند را کماکان در ساختار روابط عمومی مشاهده کرد که به برخی از آن اشاره می شود.
نگاه سطحی به روابط عمومی: متاسفانه با وجود آنکه در محافل آکادمیک همواره سخن از جایگاه استراتژیک و بااهمیت روابط عمومی در سازمان است اما در مقام تجربه و عمل، آنچه از این عنصر غریب در اذهان عمومی شاهد هستیم، کماکان مختص فعالیت های تشریفاتی شامل پارچه نویسی، چاپ و نصب بنر، پوستر و بعضا پخش تیزر تلویزیونی است. گرچه در واقعیت نیز کم و بیش شاهد آن هستیم که از روابط عمومی در سازمان نه تنها در تفکرات و برنامه ریزی های استراتژیک بهره گرفته نمی شود، بلکه در بسیاری از موارد شاهد تصمیم گیری و تصمیم سازی به جای روابط عمومی ها نیز هستیم تا حدی که متخصصان دیگر حوزه ها، صاحب اندیشه، رأی و نظر در این عرصه هستند.
سطحی نگری در روابط عمومی: روابط عمومی ها نیز خود بعضا در ایجاد چالش های این عرصه بی تاثیر نبوده اند. به طوری که شاهد هستیم برخی از تصمیم سازان و فعالان بخش روابط عمومی هنوز به مرحله ای از خوباوری نرسیده اند که در فرایندهای استراتژیک سازمان نقشی تاثیرگذار ایفا کنند و با سرگرم شدن در حیطه فعالیت های روزمره و روتین از این وظیفه مهم و حیاتی غافل مانده اند.
نبود نیروی متخصص: روابط عمومی ها «از رنجی که می برند»، عدم برخورداری از نیروی متخصص و کارآمد کافی در روند فعالیت ها است. اکنون شاهد هستیم بسیاری افراد که صاحب تخصص در این حوزه نیستند به دلیل تغییرات ساختاری و اداری و با مفاهیمی چون چابک سازی و یکپارچه سازی فرایندها به این عرصه سوق داده می شوند که طبیعتا در کارایی ها نیز تاثیرگذار است.
نظام ساختاری ناقص: روابط عمومی ها با وجود آنکه فعالیت های متعددی را انجام می دهند اما این فعالیت ها به دلایل مختلفی چون ضعف ساختاری و سازمانی، نمود چندانی در نگاه ناظران ندارد. همین موضوع هم سبب شده تا در سازمان ها شاهد جایگاه متزلزل آن باشیم و در حالی که بسیاری از فعالان سایر بخشها در سازمان به صورت عمودی رشد می کنند، اما دست اندرکاران روابط عمومی سال ها در انتظار ارتقاء شغلی می مانند.
عدم آینده نگری: یکی از مشکلات جامعه ایرانی به زعم بسیاری از کارشناسان که گریبانگیر روابط عمومی ها نیز هست، غلبه فرهنگ شفاهی بر فرهنگ مکتوب در حوزه عمومی است. اگر آنچه که در روابط عمومی ها رخ می دهد به شکل مکتوب درآید و برای آینده نیز برنامه ریزی مدون و منسجمی صورت گیرد می توان امیدوار بود که گام های مهمی در زمینه تثبیت و استحکام جایگاه آن برداشته شده است.
در هر حال آنچه بدان اشاره ای شد، نگاهی گذرا بر آسیب ها و چالش هایی عمده ای بود که بارها از سوی کارشناسان امر به آن اشاره شده و اقدامات مهمی هم گرچه برای رفع آن برداشته شده اما کافی نبوده است. البته باید اذعان هم داشت که روابط عمومی ها در سال های اخیر، گام های موثر و قابل توجهی را به سمت پیشرفت و مدرنیزاسیون برداشته اند کما آنکه توسعه مفاهیمی چون روابط عمومی دیجیتال، روابط عمومی آنلاین، همراه شدن با حرکت عمومی جامعه به سمت بهره گیری از تکنولوژی های نوین اطلاع رسانی و بسیاری دیگر از این دست، حاکی از آن است که روابط عمومی ها در حال تثبیت جایگاه خود هستند و قطعا با شایستگی هایی که در این زمینه شاهد هستیم خیلی زود می توانیم شاهد این مهم باشیم.
*کارشناس روابط عمومی
https://naghdineh.ir/page/34938/
لینک مطلب :
چاپ print version