بررسی مزایا و معایب تورم منفی
نقدینه - بهای نفت خام برنت در اولین روزهای سال 2015، 3/9 درصد دیگر افت کرد تا کل سقوط این کالا از میانههای سال 2014 به 56 درصد برسد. با توجه به اینکه عربستان سعودی از خود تمایلی برای محدود کردن عرضه نشان نمیدهد، اقتصاددانان همسو با واقعیت جدید بازار نفت درگیر کاهش پیشبینی خود از تورم جهانی شدهاند.
برای سرمایهگذاران و مقامات بانکهای مرکزی دو سوال وجود دارد که بر مباحث موجود غلبه دارند؛ اول اینکه تورم منفی در سال 2015 چقدر خواهد بود و دوم این مساله برای سلامت اقتصاد جهان تا چه حدی تهدیدی جدی است. پاسخ به این پرسشها پیچیدهاند؛ چراکه تورم معکوس همزمان دو گونه متفاوت دارد.
نوع اول، تورم منفی «خوب» است که از شوک عرضه سودمند نفت ناشی شده است. اما نوع دوم تورم منفی «بد» است که از کمبود پایدار تقاضای کل در اقتصادهای توسعه یافته به خصوص در منطقه یورو ناشی میشود.
در حال حاضر تورم منفی خوب قطعا بر تصویر جهانی اقتصاد غالب است و این امر بر بازارهای دارایی نیز اثرگذار بوده است. اما تهدید تورم بد در منطقه یورو همچنان در پس زمینه این تصویر در حال غرش است.
اما تورم در ماههای پیش رو به چه وضعیتی خواهد رسید؟ تاثیر کاهش قیمت کالاهای پایه، کاهش تورم جهانی در حدود 2/1 درصد و کاهش تورم اقتصادهای توسعه یافته تا 6/1 درصد است. بر اساس گفتههای بروس کاسمن از موسسه جیپی مورگان-که میگوید عاشق تورم منفی است- تورم جهان شامل بازارهای نوظهور در میانههای سال 2015 به زیر یک درصد افت خواهد کرد که کمترین میزان تورم در دورههای پسا رکودی در 40 سال گذشته است. در اقتصادهای توسعهیافته، اخبار «تورم کل» در بیشتر مقاطع سال منفی خواهد ماند.
تاثیر کاهش قیمتهای نفت بر تورم کل در ایالات متحده زیاد خواهد بود که بازتاب دهنده شدت تاثیر بخش انرژی بر اقتصاد آمریکا و سطح پایین مالیات بندی انرژی است. با سقوط قیمت نفت خام برنت به زیر بشکهای 50 دلار، شاخص مصرفکننده ایالات متحده در مقایسه با دوره پس از شوک نفتی تا 2/2 درصد کاهش خواهد یافت.
دادههای مختلف نشان میدهد که نرخ تورم کل 12 ماهه در ماه جولای به منفی 4/0 درصد خواهد رسید. با این حال، دوره تورم منفی احتمالا به نسبت کوتاه خواهد بود؛ زیرا قیمتهای نفت در هر حال به ثبات خواهد رسید و تاثیر «تورم مبنا» هم نسبتا اندک است. تورم کل باید در سه ماهه چهارم سال 2015 به محدوده مثبت بازگردد و بعد در اوایل سال 2016 به طور خودکار به نرخ 2-5/1 درصد برسد.
بنابراین شوک تورم منفی در ایالات متحده تند اما موقت خواهد بود و تورم خوب آشکارا تفوق خواهد داشت. جالب است که تخمین بانک مرکزی فدرال رزرو از احتمال گسترش تورم منفی در دورهای است که تا سال 2018 طول خواهد کشید.با این وجود، در منطقه یورو ارقام متفاوت خواهند بود. تاثیر کاهش قیمتهای نفت خام، کاهش HICP تا حدود 10 درصد است که کمتر از نیمی از تاثیری است که ایالات متحده میگیرد. با این همه، از آنجا که نرخ تورم مبنا پیش از این شوک هم در حال حرکت به سوی 5/0 درصد بوده، شوک نفتی تورم مبنا را برای دورهای طولانی به محدوده منفی خواهد برد.
در واقع، تورم مبنا در منطقه یورو همین حالا هم منفی 2/0 درصد است و حالا احتمالا به سوی منفی 4/0 درصد حرکت خواهد کرد و در اوایل سال 2016 به حدود 8/0 درصد خواهد رسید. فرض این است که تورم انرژی به حدود 5/0 درصد برسد، نزدیک نرخی که در ماههای گذشته بوده است. بر خلاف ایالات متحده، تورم منفی بد از سال 2013 در منطقه یورو جان گرفته است. نگرانی بزرگ بانک مرکزی اروپا این است که تورم منفی خوب حالا انتظارات قیمتی را مختل کند و تورم منفی بد، بدتر از قبل شود.
اما تاثیر این کاهش تورم ایالات متحده و منطقه یورو بر چشم انداز اقتصادی جهان چیست؟ بر سر این موضوع توافق وجود دارد که کاهش تورم قیمتها، با ادامه عدم تغییر تورم حداقل دستمزدها، به افزایش شدید هزینههای واقعی مصرفکنندگان در اقتصادهای توسعهیافته منجر خواهد شد. سرمایهگذاری در بخش انرژی به خصوص در ایالات متحده آسیب خواهد خورد. اما آخرین گزارش بانک جهانی برآورد کرده که حتی با فرض افت 30 درصدی قیمت نفت، تولید ناخالص واقعی جهان در میان مدت تا حدود 5/0درصد افزایش خواهد یافت. با ادامه سقوط قیمت نفت در بازار، افزایش برونداد جهان میتواند به یک درصد هم برسد. توجه داشته باشید که این رشد تا وقتی پایدار خواهد بود که قیمتهای نفت در سطوح فعلی بماند.
این بررسی از شوک تورم منفی به گونه فزایندهای بازارهای مالی را تحت تاثیر قرار میدهد. گرچه تفسیرهای اقتصادی زیادی بر وجه تاریک تورم منفی به خصوص کاهش بازدهی اوراق قرضه تمرکز کردهاند، بازارها واکنش خردمندانهای به افزایش وزن تورم منفی نشان دادهاند. واکنش بازارها به تورم منفی بد در سالهای گذشته بدتر بوده است.
این شوک برای داراییهای غیرنفتی خوب بوده که 6 درصد افزایش داشتهاند؛ اما برای بخش انرژی بد بوده که قیمتهای سهام آن تا 15 درصد افت داشته است. تقویت دلار هم با توجه به غیبت نسبی تورم منفی بد در آمریکا به نظر منطقی میآید. بازارهای مالی اغلب درک درستی از عوامل بنیادین ندارند؛ اما این بار به نظر متفاوت است.