به گزارش پایگاه خبری نقدینه، سی و چهار سال از تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا میگذرد و در طول این مدت شاهد پیشرفتها و موفقیتهایی در عرصه بانکداری اسلامی در کشور بودهایم. اما شواهد نشان میدهد که در عرصه داخلی نظرات آحاد کارشناسان، مدیران، علما و طبقات جامعه آن است که بانکداری اسلامی به نحو کامل اجرا نمیشود. در عرصه خارجی نیز شاهد نگاه مشابهی هستیم.
سوالی که طبیعتا در اینجا مطرح میشود، دلایل و علل عدم کامیابی و توفیق کامل در این عرصه چیست؟ در واقع، چرا کشور ایران که در اجرای بانکداری اسلامی پیشرو بوده است تا کنون نتوانسته است به موفقیتهای چشمگیری در سطح بینالمللی در زمینه اجرای بانکداری منطبق با شریعت دست یابد و به الگوی سایر کشورهای تبدیل شود؟ در ادامه به برخی از مهمترین دلایل این مسئله اشاره میشود.
الف- عدم ایجاد نوآوری و تهیه محتوای علمی کافی و قابل اتکا برای سیاستگذاری و اجرا
اقتصاد مالی و بانکی در جهان با سرعت زیادی در حال رشد و گسترش است؛ برای آنکه بانکداری اسلامی از این رشد و توسعه عقب نماند نیاز است که تحقیقات علمی و ابزارسازیهای مالی متناسب با نیازهای جدید عصر نو انجام شود.
با نگاهی به وضعیت ایران در این عرصه در مییابیم که نگاه جدی به پژوهش و دانش بانکداری اسلامی به نحو بومی و عملیاتی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. عدم اعتقاد و باور عمیق برخی مدیران بانکی و صاحبنظران اقتصادی به ماهیت و هویت بانکداری اسلامی، تبعیت شدید دروس دانشگاهی رشتههای علوم مالی و اقتصاد از اصول و ارزشهای اقتصاد متعارف، فقدان سند راهبردی بانکداری اسلامی به عنوان نقشه راه علمی، کم توجهی به علوم میانرشتهای خصوصا در شاخه اقتصاد اسلامی و بانکداری اسلامی، عدم ترجمه و بومیسازی پیشرفتهای بانکداری اسلامی در کشورهای جهان، عدم بروز فعالیتهای علمی و تحقیقاتی منسجم و قدرتمند در حوزههای علمیه در ایجاد نوآوریهای بانکداری اسلامی و مباحثی از این دست، همگی منجر به این شده است که محتوای علمی کافی و قابل اتکا برای سیاستگذاری و اجرا در حوزه بانکداری اسلامی در کشور تهیه نشود.
ب- نقص قوانین، مقررات و سیاستگذاریها
عدم تهیه محتوای پژوهشی کافی و متقن برای دستگاههای قانونگذاری و سیاستگذاری، مشکلات ساختاری عمیق اقتصاد ایران ناشی از تحریمهای اقتصادی، وابستگی اقتصاد به درآمدهای پرنوسان نفتی، عدم اعتقاد و باور عمیق برخی از سیاستگذاران به ظرفیتسازی و فرصتآفرینی بانکداری اسلامی برای عرصههای مختلف اقتصادی و سایر علل مرتبط، باعث شده است که اندک نوآوریهای بانکداری اسلامی نیز در قفسههای کتابخانهها محبوس باشند و کمتر به عرصه تصمیمسازی و قانونگذاری وارد شوند.
عدم بازبینی و اصلاح قانون عملیات بانکی بدون ربا بعد از گذشت بیش از سه دهه از عمر آن و وضع شماری از تصمیمات پولی و بانکی خارج از مسیر متعالی تحقق بانکداری اسلامی شاهد مثالی از این ادعا میباشد.
پ- عدم اجرای کامل قوانین و مقررات موجود
تصور آنکه ظرفیت قانون عملیات بانکی بدون ربا و تمامی مقررات و دستورالعملهای آن در راستای تحقق بانکداری اسلامی به نحو اتم و اکمل در کشور به عرصه ظهور رسیده است، تصوری خلاف واقع است. در کنار خلق نوآوری و ابداعات مالی و بانکداری اسلامی و سپس سیاستگذاری و قانونگذاری بر اساس آن، بحث اجرای قوانین و دستورالعملهای بانکداری اسلامی نیز حائز اهمیت است.
حقیقت مطلب آن است که فقدان نهاد نظارت شرعی در نظام بانکی کشور (مشابه آنچه در عموم بانکهای اسلامی کشورهای جهان وجود دارد) باعث شده است که در این نظام، در برخی موارد تخلف از موازین شریعت اسلامی در سایهای از امنیت خاطر به وقوع بپیوندد؛ این در حالی است که تجربه نظارت شرعی در بانکهای اسلامی (و نیز گیشههای اسلامی در بانکهای غیر اسلامی) نشان میدهد که هرگونه تخلف از موازین انطباق با شریعت دربردارنده مجازات نقدی و غیرنقدی سنگین برای بانک و موسسه مالی متخلف است. مشورتی بودن جایگاه شورای فقهی بانک مرکزی و فقدان کمیته شرعی در داخل مجموعه بانکها جهت بررسی دستورالعملها و مقررات داخلی، ارایه مشاورههای شرعی و نظارت بر حسن اجرای قوانین و مقررات مرتبط همگی از جمله شواهد این مدعا هستند.
ت- عدم پشتیبانی رسانهای در آموزش و فرهنگسازی بانکداری اسلامی
در کنار ضعف پژوهش و تهیه محتوای علمی، نقص در قانونگذاری و سیاستگذاری و همچنین اجرای ناقص مقررات و قوانین موجود، باید به نکته مهم دیگری اشاره کرد که همان فقدان دانش و اطلاع عمومی از احکام بانکداری اسلامی است. ضعف رسانههای عمومی و نظام آموزش و پرورش در تبیین و فرهنگسازی ضرورت اجرای بانکداری اسلامی و همچنین آموزش احکام و موازین این نوع بانکداری یک از چالشهای مهم وضع موجود است.
به هر تقدیر بعد از سی و چهار سال از تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا، نیاز است مروری عمیق بر خلاها و نقائص مسیری که پیمودهایم داشته باشیم. بیشک این مرور میتواند درسهای مفید و آموزندهای برای بهبود مسیر آینده بانکداری اسلامی در ایران و نیز اجراییسازی سایر سیاستگذاریهای کلان اقتصادی همچون سیاستهای اقتصاد مقاومتی داشته باشد. نباید فراموش کرد که استفاده از تجارب موفق بینالمللی در حوزه اجرای بانکداری اسلامی، میتواند در رفع چالشهای موجود بسیار مفید باشد.
*صاحبنظر پولی و بانکی