نظام مالی همواره از مهمترین پشتوانههای نظام تولید و مصرف بوده و از کلیدیترین عوامل حرکت به سمت رشد و رونق اقتصادی کشورها قلمداد میشود. از این رو، با در نظر گرفتن اهداف اقتصاد مقاومتی به عنوان نسخهی نجاتبخش اقتصاد کشور، حرکت در جهت بهبود و ارتقای نظام مالی و به ویژه بهبود تامینمالی خرد از اهمیت زیادی برخوردار است. در حقیقت به کمک این روش تامین مالی، دسترسی گستره وسیعی از افراد به منابع مالی فراهم شده و از این رو تحقق رشد اقتصادی پایدار تسهیل خواهد شد.
به بیان دقیقتر در تأمین مالی خرد، عـرضه خدمات مالی گوناگون به گروههای با درآمد پایین مورد توجه قرار میگیرد. این گروه از افراد اغلب به دلیل رتبه اعتباری پایین، از امکان دسترسی به منابع بـانکها و سـایر مـؤسسات مالی متعارف محروم میمانند. همچنین، بالا بودن هزینه نظارت و ارزیـابی وامهای خرد و نیاز به وثیقه زیاد (به دلیل احتمال بالای نکول افراد کمدرآمد متقاضی این روش تامین مالی) منجر میشود تامین مالی این گروه از افراد به عنوان یک چالش بزرگ برای بانکها تلقی شده و معمولاً از ارائه وامهای خرد به این دسته از متقاضیان خودداری کنند.
با این وجود راهکار تأمین مالی خرد طی دهههای اخیر بهعنوان یکی از موفقترین راهکارهای نظام تامین مالی جهت افزایش رونق تولید در بنگاههای کوچک و کاهش فقر در جوامع مورد استفاده قرار گرفته و نتایج چشمگیری نیز داشته است. بهعنوان مثال، در وامدهی درونگروهی و با تمرکز بر راهکار اعطای وامدهی به سایر اعضای گروه در صورت بازپرداخت وام توسط دریافتکننده قبلی (به جای تمرکز بر دریافت وثیقه)، نظارت داخلی در بازپرداخت مورد استفاده کارا قرار میگیرد. در این ساختار، فشار درون گروهی افراد را به بازپرداخت اقساط وام ترغیب میکند. از این رو، افراد بدحساب در گروهها بهعنوان عضو پذیرفته نمیشوند و افراد برای پرداخت اقساط تحت فشار همگروهیهای خود قرار میگیرند و وام تا حد زیادی در مسیر تعیین شده مصرف میشود.
در این راستا اگر بند اول سیاستهای اقتصاد مقاومتی را مورد توجه قرار دهیم، ارتباطی کامل بین دستورات ابلاغی در این بند و مطالب فوق مشاهده میشود: «تأمین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کمدرآمد و متوسط».
با توجه به تأکیدی که این بند بر تأمین مالی برای توسعه کارآفرینی، خصوصاً برای طبقه کمدرآمد و فقیر دارد، میتوان تأمین مالی خرد را مسیری مناسب برای دستیابی به این امر عنوان کرد؛ زیرا در تأمین مالی خرد نیز هدف، قشر کمدرآمد و فقیر جامعه است و بیشتر وامها به تولید و کارآفرینی این گروه اختصاص مییابد.
در پایان لازم به ذکر است که برای سهولت دستیابی و فراگیر شدن تأمین مالی خرد در کشور، ضروری است با استفاده از تجربه کشورهایی مانند بنگلادش، هند، سریلانکا و مکزیک (که دارای تجربیات موفقی در مبارزه با فقر از طریق تأمین مالی خرد هستند) زیرساختهای لازم برای پیادهسازی کارای این روش فراهم شود. البته عقود متنوع موجود در قانون بانکداری بدون ربا نیز میتواند در این زمینه کمک موثری کند. حتی تدوین راهکارهایی برای راهاندازی مؤسسات تأمین مالی خرد براساس تجربههای موفق بینالمللی نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد. البته نباید فراموش کرد که برنامهریزی جهت استفاده از تامین مالی خرد نیازمند همکاری و تعامل سازنده میان بانک مرکزی، بانکهای قرضالحسنه، وزارت تعاون، وزارت اقتصاد و سایر سازمانهای دولتی ذیربط است.
* کارشناس اقتصادی