اشتباهات مهلک سرمایه گذاران

محسن عباسی*

اشتباهات مهلک سرمایه گذاران

بازار سرمایه در تمامی کشورها همواره به اخبار مختلف اقتصادی و سیاسی واکنش نشان می دهد اما این واکنش ها معمولا در کوتاه مدت با خوش بینی یا بدبینی هایی همراه است که می تواند رفتارهای هیجانی را موجب شود و باعث زیان سرمایه گذاران و معامله گران هیجان زده بشود.

بازار سرمایه کشور ما نیز از این قانون مستثنی نیست. در حال حاضر احساس بیم و امید، تقریبا در هر سرمایه گذار حقیقی و حقوقی وجود دارد. ترس و نگرانی نسبت به وضعیت قیمت نفت در بودجه 94 و حتی در سه ماه پایانی سال 93 و تاثیر آن بر وضعیت عمومی اقتصاد، ترس از ریزش بیشتر بازار در وضعیت کنونی و عدم رغبت به معامله ، نگرانی از اوج گرفتن بازارهای موازی بورس و ترس از به نتیجه نرسیدن مذاکرات مهمترین ترسهای بازار است.

در مقابل امیدها نسبت به تثبیت شرایط صنایع در بعد داخلی، وجود ذخایر بالای ارزی و عدم نگرانی نسبت به وضعیت بودجه کشور، اعتقاد به کنترل بازارهای موازی توسط دولت و عدم رونق بازار طلا و افزایش قیمت آن در بعد جهانی، به نتیجه رسیدن مذاکرات ( حتی زودتر از پایان مهلت قانونی) و نتیجه گیری مثبت از آشتی کوبا و آمریکا به نفع مذاکرات هسته ای، عدم کاهش مجدد قیمت نفت از مقدار فعلی و حتی بازگشت به محدوده 60-70 دلار برای هر بشکه، ثبات بازار ارز، کاهش نرخ تورم و بهبود شرایط کسب وکار داخلی ، رونق اقتصاد جهانی در نتیجه کاهش نفت و در نتیجه بهبود بازارهای کالایی و... از امیدهای سرمایه گذاران در بازار فعلی است.

اما نکته مهم این است که در این شرایط تصمیم درست چیست؟ امیدواران در حال خرید یا نگهداری سهم خود و از طرفی نگرانها در حال خروج هستند یا خرید خود را به آینده موکول کرده اند. تصمیمات کدام گروه درست خواهد بود؟

پاسخ به این سوال کمی مشکل است و به راحتی نمی توان عملکرد هیچ گروهی را نقد کرد زیرا افراد با توجه به سطح ریسک پذیری و برداشت خود از اطلاعات موجود دست به معامله در بازار می زنند. بنابراین هر تحلیلی در شرایط فعلی می تواند درست یا غلط باشد و این گذر زمان است که برندگان این بازی را تعیین خواهد کرد.

با این وجود در صورتیکه بی طرفانه و منصفانه به شرایط بنگریم و سعی کنیم اطلاعات و شرایط موجود را آنگونه که هست ( و نه آنگونه که ما دوست داریم) تحلیل کنیم، می توانیم نسبت به وضعیت آینده بازار درک بهتری داشته باشیم.

در این قسمت به نقد و بررسی این بیم و امیدها خواهیم پرداخت و سعی می کنیم نگاهی به دور از تعصب و غیر جانبدارانه به شرایط موجود داشته باشیم.

وضعیت بازار نفت و تاثیر آن بر اقتصاد کشور چگونه خواهد بود؟

وضعیت قیمت نفت  از منظر وابستگی بودجه کشور به آن و وابستگی قیمت محصولات پتروشیمی به قیمت نفت بر اقتصاد کشور تاثیر گذار است. بسیاری بر این باورند که افت قیمت نفت باعث اختلال در درآمدهای ارزی کشور و احتمال دست اندازی دولت به منابع صندوق توسعه ملی یا افزایش ریالی قیمت دلار منجر خواهد شد.

اما این همه ماجرا نیست. وابستگی بودجه به نفت در سال 94 کمتر از 35 درصد است، دولت ذخیره ارزی مناسبی دارد و  در بودجه 94 سهم صندوق توسعه ملی از درآمد نفتی حدود 9 درصد نسبت به سال قبل کاهش یافته است  ( قرار بود با افزایش 3 درصدی نسبت به سال قبل به 32 درصد برسد) اگرچه که تاکنون مجلس مخالفت اولیه خود را اعلام کرده است.

دولت ابزارهای مختلف تامین مالی از بازارهای پولی و مالی را در بودجه گنجانده است، همچنین ماهانه مبالغ ارزی قابل توجه دیگری نیز  که نتایج توافق ژنو است به کشور تزریق می شود. باید دقت کرد که این در شرایطی است که تمامی ارقام بودجه بر اساس ادامه یافتن شرایط تحریم تدوین شده است و هر گونه رفع تحریم می تواند منابع ارزی بیشتری را به سمت کشور سوق دهد. بازگشت قیمت نفت از محدوده 60 دلار می تواند نشانه خوبی برای بازار نفت باشد و در صوتیکه این قیمتها تثبیت شود ( وحتی به قیمتهای 70 دلار یا بالاتر هم نرسد) باعث رونق معاملات نفت و محصولات پتروشیمی خواهد شد و حداقل در کوتاه مدت خاطر معامله گران را نسبت به کاهش بیشتر قیمت ها آسوده تر خواهد کرد.

نکته مهم تر در خصوص وضعیت بودجه این است که کشور ما نفت 7 دلاری و نفت 140 دلاری نیز به خود دیده است و در هر دو مورد ( فارغ از اتفاقات سیاسی و اقتصادی دیگر) نوسان قیمت نفت نتوانسته است به خودی خود اتفاقات زیر و رو کننده ای را ایجاد کند که منجر به رونق دایمی یا بحران عمیقی در صنایع کشور بشود اگرچه که پروژه های عمرانی را دچار نوساناتی در کوتاه مدت کرده است. به هرحال مبالغی که از توافق ژنو تا کنون آزاد شده است نیز تاثیر محسوسی بر وضعیت کشور نداشته است در حال حاضر اگرچه بخش خصوصی چندان قدرتمند نیست اما سهم دولت در بسیاری ازفعالیتهای اقتصادی نسبت به سالهای قبل کاهش یافته است و بسیاری از شرکت های بزرگ بودجه دولتی ندارند و بنابراین وابستگی مستقیمی به قیمت نفت ندارند.  در بدترین شرایط نیز دولت می تواند در هزینه های دستگاههای خود صرفه جویی کند، یا مقداری از بودجه بخشهای مختلف را کاهش دهد ( ممکن است رشد بخش هایی نظیر بخشهای عمرانی محدود شود) بنابراین با وجود اینکه نگرانی هایی از وضعیت قیمت نفت وجود دارد اما به نظر می رسد این یک نگرانی عمومی است. می توان گفت در شرایط فعلی و با قیمتهای فعلی بازار نفت مشکلی از بابت بودجه ای برای کشور بوجود نمی آورد و نباید با مفروضات فعلی، نگرانی بیش از اندازه ای نسبت به تحقق بودجه دولت در سال 94 داشته باشیم.

بازارهای موازی بورس چه وضعیتی خواهند داشت؟

عملکرد بازار طلا و ارز در یکی دو سال گذشته و عملکرد بازار مسکن و بازار پول ( سپرده بانکی) در دوره طولانی مدت، باعث شده است تا همواره این بازارها مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد. از ابتدای امسال بازار ارز و طلا به طور میانگین توانسته اند بازدهی بیشتری نسبت به بورس رقم بزنند. بازار مسکن اما نتوانسته از رکود چند سال اخیر جدا شود. در بازار طلا، قیمتهای جهانی فاقد پشتوانه بنیادین لازم برای رشد ادامه دار هستند، اما بازار ارز و بازار پول شرایط متفاوتی را در پیش دارند. به نظر می رسد رویکرد دولت استفاده از ظرفیتهای بازار پول و سرمایه است و قصد دارد تا با تعادل نسبی هر دو بازار را به موازات هم در تامین مالی اقتصاد درگیر کند. در حالیکه تورم کاهشی است و برای سال 94 کمتر از 20 درصد در نظر گرفته شده است، بانک مرکزی نرخ سودهای بانکی را برای زمان های یک ساله و بلند مدت اعلام کرد و نرخ سودهای 6 ماه تا یکسال و 9 ماه تا یکسال را دو درصد افزایش داد و حداقل زمان لازم برای دریافت سود از بانک را باقی ماندن سپرده به مدت یک ماه در حساب بانکی اعلام کرده است، این رویکرد می تواند به عنوان سوپاپ اطمینان دولت عمل کند. این کار می تواند انگیزه سفته بازی را کاهش دهد. از طرفی نرخ های یکساله و بلند مدت هنوز جذاب هستند بنابراین با عدم کاهش سودهای میان مدت و بلند مدت، دولت امید دارد تا ضمن جلوگیری از تضعیف بازار پولی و منابع نقد در اختیار بانکها، از شبکه بانکی به عنوان سوپاپ اطمینان جهت جلوگیری از رسوخ نقدینگی استفاده کند. علاوه بر این دولت اعلام کرده است نرخ دلار را متناسب با شرایط بازار کنترل خواهد کرد و ممکن است این به معنای تثبیت قیمت ارز نباشد و نرخ تورم به صورت سالانه در قیمت دلار جذب شود. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم دولت بازار ارز، طلا و بانک را سرکوب کند. در حال حاضر هیچ بازاری به تنهایی توان کنترل نقدینگی را ندارد و به نظر می رسد توسعه متوازن همه بازار ها در دستور کار باشد. در این راه آخرین بازاری که به حرکت درآید بازار مسکن خواهد بود که دولت برنامه ویژه ای برای رونق آن در نظرگرفته است. البته پیش بینی زمان و میزان جذب نقدینگی در بازار مسکن بسیار مشکل خواهد بود، اما به نظر نمی رسد بازار مسکن بلافاصله از رکود به شرایط جهش درآید. بنابراین در خوشبینانه ترین حالت می توان انتظار رونق خرید و فروش و تحریک غیر تورمی مسکن  را داشت.

وضعیت مذاکرات هسته ای چه خواهد شد؟

هم اکنون بدبینی های افراطی  که بعد از تمدید مذاکرات تا تیر ماه 94 پدید آمده بود کمرنگ تر شده و بعد از موضع گیری های طرفین مبنی بر احتمال دستیابی زودتر از موعد مقرر، نگرانی ها نسبت به وضعیت هسته ای کاهش یافته اما این موضع گیری ها به اندازه ای تاثیر گذار نبوده است که معامله گران را متقاعد به خرید کند. بنابراین فعلا وضعیت هسته ای به گونه ای است که تاثیر مثبت بر بازار ندارد اما فعلا تاثیر منفی هم بر وضعیت معاملات ندارد و تمامی اثرات منفی آن تا کنون بر قیمتهای بازار لحاظ شده است. پیش بینی آینده مذاکرات هسته ای به راحتی ممکن نیست و مشخص نیست نتایج واقعی حاصل از این توافق چه به طور مستقیم و چه غیر مستقیم دقیقا به چه مقدار و از منظر زمانی کِی و تا چه مدت خواهد بود.اما می‌توان انتظار داشت در صورت انجام توافق بخش عمده ای از سرمایه ها حداقل در کوتاه مدت به سمت بورس سرازیر شود در این صورت در کوتاه مدت سهام گروه بانکی، خودرویی، حمل و نقل، پیمانکاری، دارو، فلزات ( خصوصا ملی مس)، و در ادامه پتروشیمی ها و نتیجتا کل بازار با اقبال مناسبی روبرو شوند. در صورتیکه این اتفاق قبل از پایان سال رخ دهد می توان انتظار داشت تا فصل مجامع روند مثبت بازار ادامه داشته باشد. در صورتیکه در تیر ماه توافق انجام شود می توان انتظار داشت بعد از برگزاری مجامع و افت قیمت سهام و در نتیجه جذابیت قیمتی و اخبار مثبت هسته ای رونق بازار حداقل تا پایان تابستان ادامه داشته باشد.

اما اشتباهات مهلک سرمایه گذاران در وضع فعلی چه می تواند باشد؟

در وضعیت فعلی اکثر سرمایه گذاران سردرگم هستند و نمی توانند جمع بندی درستی نسبت به شرایط بازار داشته باشند. از آنجا که تصمیمات هر سرمایه گذار مختص اوست بنابراین ما نمی توانیم بدون در نظر گرفتن سطح ریسک پذیری و افق سرمایه گذاری افراد، برای همه یک نسخه واحد بپیچیم و بگوییم الان وقت خرید، فروش یا نگهداری است. اما می توانیم دسته ای از رفتارهای پر خطر و اشتباه را که معمولا سرمایه گذاران در این شرایط متحمل می شوند را به شرح ذیل کنیم:

1. خریدو فروش هیجانی بدون در نظر گرفتن شرایط میان مدت و بلند مدت بازار

2. تعویض پی در پی و بی مورد سهام پورتفوی و تحمیل هزینه معاملاتی به پورتفوی خود

3. تمایل به سفته بازی و خرید وفروش سهام بر اساس شایعات، خصوصا سهام غیر بنیادین و فاقد نقد شوندگی مناسب بدون در نظر گرفتن سطح ریسک پذیری خود و بدون داشتن مهارت لازم برای این کار

4. دخیل کردن تعصبات، جهت گیری بیش از اندازه خوشبینانه یا بدبینانه نسبت به عوامل ابهام در بورس و ورود و خروج بدون تحلیل به سایر بازارهای موازی

5. عدم مطالعه دقیق شرایط جدید بازار و مقاومت نسبت به اطلاعات جدید و تاکید و تعصب بر تحلیل های گذشته خود و دیگران که ممکن است در حال حاضر دیگر اعتبار نداشته باشند.

6. همراهی و تعصب بی مورد نسبت به برخی سهام موجود در پورتفوی که به دلیل تغییر شرایط بنیادین بازار نظیر قیمت نفت، قیمت ارز و... دیگرمناسب نیستند (اما در سالهای قبل عملکرد خوبی داشتند).

7. اعتقاد بیش از اندازه به تحلیل تکنیکال و شناسایی کف قیمت سهام بازار بدون توجه به شرایط بنیادین بازار

در پایان پیشنهاد می شود، سرمایه گذاران در شرایط فعلی با تجزیه و تحلیل تمامی عوامل بازار و شرایط پورتفوی خود و در نظر گرفتن وضعیت ریسک پذیری و نیاز به وجوه سرمایه گذاری شده خود در سهام، نسبت به هرگونه تصمیم در خصوص پورتفوی خود اقدام کنند. در نظر داشته باشید که استراتژی که برای یک سرمایه گذار در شرایط فعلی مناسب است ممکن است با توجه به شرایط روحی، سطح ریسک پذیری و نیاز به نقدینگی در آینده، برای سرمایه گذار دیگر نامناسب باشد.

* مدیر عامل شرکت مشاور سرمایه گذاری ابن سینا مدبر (اماکو)

https://naghdineh.ir/page/1942/
لینک مطلب :
چاپ print version