ضرورت اتحاد استراتژیک بانک ها

توسعه در بازار

ضرورت اتحاد استراتژیک بانک ها

تقدینه - این مثل که یک قاچ از کیک بزرگ، معمولا از یک کیک کوچک بزرگ‌تر است، مثلی است که فعالان شبکه بانکی کشور باید مدنظر داشته باشند و نیم نگاهی هم به بزرگ‌تر کردن کیک کسب‌و‌کار بانکی داشته باشد.

امروزه شايد بتوان بهترين كلمه را در تعاملات بانك‌ها، واژه «رقابت» دانست؛ موضوعي كه عامه جامعه نيز برآن اشراف دارند تا جايي كه اين حد از رقابت را در تبليغات و رسانه‌ها تعجب‌برانگيز مي‌دانند. هرچند رقابت سالم براي جامعه مشتريان بنگاه‌هاي تجاري، مزيتي انكارناپذير است، اما لزوما نقطه كمال بنگاه‌هاي تجاري و اقتصادي نبوده و براي رشد يك صنعت، علاوه‌بر رقابت سالم، همكاري رقبا نيز اجتناب‌ناپذير است.
در صنعت بانكي كشور، اما، تاكنون كمتر به اين حقيقت پرداخته شده است. بانك‌ها صرفا به رقابت با يكديگر اقدام مي‌کنند و در اين راه عموما با صرف هزينه‌هاي قابل توجه، يا كاهش درآمدها، هدفي جز رقابت را دنبال نمي‌كنند؛ درصورتي‌كه به‌نظر مي‌رسد صرف اين هزينه‌ها در جهت توسعه بازار، كارآيي بيشتري را خواهد داشت.
اين مثل كه يك قاچ از كيك بزرگ، معمولا از يك كيك كوچك بزرگ‌تر است، مثلي است كه فعالان شبكه بانكي كشور بايد مدنظر داشته باشند و نيم نگاهي هم به بزرگ‌تر كردن كيك كسب‌و‌كار بانكي داشته باشند. در نگاه اوليه، شايد توسعه بازار بانكي، باتوجه به ذهنيت اشباع شدن آن، سخت به‌نظر برسد؛ درصورتي‌كه تجارب بازارهاي موازي و ايجاد بنگاه‌هاي مشابه (همچون تجربه تعاوني‌هاي اعتبار، موسسات مالي، صندوق‌هاي
قرض‌الحسنه و ...) اين را نشان نمي‌دهد. درست است كه ٩٥ درصد از نقدينگي كشور در شبكه بانكي مديريت مي‌شود، اما بخشي از كسب‌و‌كار بانكي در بازارهاي بيروني و بنگاه‌هايي غير از بانك‌ها و موسسات مالي دنبال مي‌شود و شبكه بانكي فقط كارگزاري اين كسب‌و‌كارها را براي گردش نقدينگي‌شان و نگهداشت مقطعي منابع، انجام مي‌دهد، از جمله اين كسب‌و‌كارها، انجام امور اعتبارات و تسهيلات است كه بخش قابل توجهي از آن در بازارهاي غير بانكي
 به اجرا مي‌رسد.
هدف از اين نوشتار، بررسي كسب‌و‌كارهاي بيروني نيست؛ بلكه اشاره به اين موضوع است كه بانك‌ها مي‌توانند به توسعه بازار خود بپردازند و اين مهم با اتحاد استراتژيك بانك‌ها قابل تحقق است. هرچند اخيرا نمونه‌هايي از همكاري و تعامل بانك‌ها مشاهده شده است (ازجمله در كاهش نرخ سود يا بحث كارمزدهاي خدمات بانكي) و بسيار كارگشا نيز بوده است، ليكن نيازمند ساز و كار مدون تري است و كماكان فضاي توسعه بيشتري دارد و هنوز در سطح پايين‌تري به نسبت ساير حوزه‌ها است، به‌عنوان مثال در صنعت خودرو، هرچند رقابت وجود دارد، اما كاملا مشخص است كه بزرگان اين صنعت در موارد مهمي همچون قيمت گذاري، توسعه زنجيره تامين، راه‌اندازي خطوط توليد جديد و تعرفه خودروهاي وارداتي، اتحاد استراتريك نوشته يا نانوشته دارند.
اين مباحث شايد در گوشه ذهن يك يك مديران ارشد شبكه بانكي وجود داشته باشد كه به گواه مباحث مطرح شده در ميزگرد «اتحاد استراتژيك بانك‌ها، ضرورت يا انتخاب» در كنفرانس ايكوبيگ توسط مديران عامل چند بانك، وجود دارد و حتي مثال‌هاي خوبي نيز از آن بيان شد، ليكن ضرورت اقدام عملي امروزه بيش از پيش نمايان است. براي اقدام عملي در اين راستا، انجام پژوهش‌هايي براي تعيين چارچوب‌ها، ساز و كارها و مصداق‌ها ضروري بوده و در ادامه ايجاد نهادها و تشكل‌هاي بين بانكي بايد در دستور كار قرار گيرد. اين مهم بايد دغدغه جدي مديران و فعالان شبكه بانكي بوده و به‌نظر نگارنده هر اقدامي براي تحقق آن ارزشمند بوده و حتي توسعه ادبيات اين موضوع نيز مي‌تواند آغازي مناسب باشد.

 
سید حامد قنادپور - مدرس دانشگاه
https://naghdineh.ir/page/185/
لینک مطلب :
چاپ print version