آینده بورس به رفع ابهام و بازگشت اعتماد بستگی دارد
نقدینه - تحلیلگر بازار سرمایه، رشد بورس را حاصل رفع ابهام و بازگشت اعتماد نسبی به جریان معاملات دانست و به سهامداران برای چینش پرتفوی توصیه کرد.
به گزارش پایگاه خبری نقدینه ، ابراهیم سماوی با بیان اینکه شاخص بورس در معاملات دیروز با رشد ۴۱ هزار واحدی همراه شد به دنیای اقتصاد، اعلام کرد: حدود ۷۲ درصد نمادها سبزپوش بودند که نشان از جو مثبت حاکم بر معاملات دارد.
فعال شدن مکانیسم ماشه در نگاه نخست میتوانست پیامی منفی تلقی شود. با این حال بر خلاف انتظار عمومی، بازار با واکنش مثبت و رشد قابل توجهی مواجه شد.
برای درک این رفتار متناقض، باید از سطح تحلیل سیاسی فراتر رفت و جنبه روانی و ساختاری را بررسی کرد. ریسک فعال شدن مکانیسم ماشه از ماهها قبل در قیمت سهام لحاظ شده بود. فشار فروش سنگین شهریور و مهرماه در حقیقت واکنش زودهنگام به همین نگرانی بود. بنابراین روز اعلام رسمی، دیگر شوکی برای تخلیه باقی نمانده بود. در مقابل، تعیینتکلیف این مسئله نوعی پایان تعلیق ذهنی برای فعالان بشمار میرود.
در ادبیات مالی رفتاری از این پدیده با عنوان رالی ناشی از آسودگی روانی ذکر میشود. وضعیتی که در آن بازار پس از مشخص شدن نتیجه ابهام بزرگ، حتی اگر خبر به ظاهر منفی باشد به دلیل رفع نگرانی، واکنش مثبت نشان میدهد. رشد بورس حاصل رفع ابهام و بازگشت اعتماد نسبی به جریان معاملات بود.
از منظر بنیادی نیز بازار در موقعیتی قرار گرفته که پس از اصلاح شدید تابستان، نسبت P/E به محدودههای جذاب تاریخی بازگشته است. همزمان، حجم بالایی از نقدینگی در صندوقهای درآمد ثابت و حسابهای بانکی در انتظار فرصت ورود به بازار قرار دارد. از سوی دیگر، تجربه گذشته نشان داده رشد قیمتها در بازارهای طلا و ارز، معمولا با تاخیر منجر به افزایش اسمی ارزش داراییهای بورسی میشود. بویژه شرکت هایی که دارای داراییهای فیزیکی مانند مستغلات و تجهیزات هستند از رشد نرخ دلار منتفع میشوند.
در چنین شرایطی بهنظر میرسد بازار سهام به تعادل نسبی رسیده و در وضعیت نیمهمثبت قرار دارد. از منظر چینش پرتفوی، توصیه میشود ترکیب سرمایهگذاری بهگونهای طراحی شود که بازتابدهنده هوشمندی و میزان ریسکپذیری سرمایهگذار باشد. حدود یکسوم پرتفوی میتواند به صنایع صادراتمحور نظیر پتروشیمی، فلزات اساسی، معدنی و پالایشی اختصاص یابد. این گروهها نقش سپر ارزی را ایفا میکنند و در برابر کاهش ارزش پول ملی، عملکرد دفاعی دارند.
در بخش دیگر، صنایع داراییمحور و تورمپذیر مانند سیمان، ساختمانی، بیمه و برخی بانکها میتوانند حدود یکسوم دیگر پرتفوی را تشکیل دهند. این صنایع در دورههای تورمی عملکرد مناسبی داشتند بویژه آنکه نرخ تسعیر ارز در بانکها نیز میتواند بر سودآوری آنها اثر مثبت بگذارد.
یکسوم باقیمانده بهتر است به صورت وجه نقد یا از طریق سرمایهگذاری در صندوقهای درآمد ثابت نگهداری شود تا در صورت اصلاح مقطعی ، امکان تصمیمگیری و ورود مجدد وجود داشته باشد. این انعطافپذیری بویژه در فضای پرابهام سیاسی، اهمیت ویژهای دارد.
در بخش دیگری از تحلیل، باید به وضعیت بازارهای رقیب اشاره کرد. در بازار ارز، دولت با استفاده از ابزارهای بانکی، عرضه در بازار متشکل و سیاستهای نظارتی در تلاش است نرخ ارز را در محدوده ۱۰۵ تا ۱۱۵ هزار تومان حفظ کند. با این حال در صورت ناتوانی در کنترل شرایط و با تداوم فضای تنش ژئوپلیتیک، امکان رشد فصلی نرخ ارز و عبور از این کانال نیز وجود دارد.
در بازار جهانی طلا نیز بهدلیل تداوم نااطمینانیهای سیاسی و احتمال کاهش نرخ بهره در آمریکا، روند صعودی اونس ادامه یافت. در داخل ترکیب دو عامل کاهش ارزش ریال و افزایش نرخ جهانی طلا موجب شده این بازار بالاترین بازدهی را نسبت به سایر بازارها ثبت کند. در مجموع به نظر میرسد در فضای فعلی، کنترل هیجان، تکیه بر تحلیل و پرهیز از تصمیمهای احساسی، کلید موفقیت سرمایهگذاران است.
اگرچه هنوز ابهامات سیاسی قابلتوجهی وجود دارد اما واکنشهای هوشمندانه و متناسب با اخبار میتواند مسیر مناسبی برای حفظ سرمایه و بهرهگیری از فرصتهای آینده فراهم کند.