صنعت بیمه و تکمیل زنجیره ارزش بانکداری
نقدینه - بانکداری همواره در تعامل مستمر با سایر نهادهای مالی از جمله صنعت بیمه قراردارد که بهعنوان ابزار مدیریت ریسک و ثباتبخش جریانهای مالی، نقش اساسی در تکمیل زنجیره ارزش بانکداری ایفا میکند. در نگاه نخستین بانکها متولی تجهیز و تخصیص منابع پولی و بیمهگران متولی انتقال و توزیع ریسک هستند اما در سطح کلان، همگرایی این دو بخش موجب شکلگیری سازوکاری میشود که کارایی، پایداری و عمقبخشی به بازار مالی را ارتقا میدهد. این همافزایی در قالب ارائه خدمات مشترک به بازتعریف رابطه ریسک، سرمایه و اعتماد در نظام مالی منجر خواهد شد.
دکتر وحید نوبهار، عضو رسمی انجمن بین المللی بیمه گران مهندسی
دکتر محسن امیری، عضو هیات علمی دانشگاه
بانکداری همواره در تعامل مستمر با سایر نهادهای مالی از جمله صنعت بیمه قراردارد که بهعنوان ابزار مدیریت ریسک و ثباتبخش جریانهای مالی، نقش اساسی در تکمیل زنجیره ارزش بانکداری ایفا میکند. در نگاه نخستین بانکها متولی تجهیز و تخصیص منابع پولی و بیمهگران متولی انتقال و توزیع ریسک هستند اما در سطح کلان، همگرایی این دو بخش موجب شکلگیری سازوکاری میشود که کارایی، پایداری و عمقبخشی به بازار مالی را ارتقا میدهد. این همافزایی در قالب ارائه خدمات مشترک به بازتعریف رابطه ریسک، سرمایه و اعتماد در نظام مالی منجر خواهد شد.
زنجیره ارزش بانکداری مجموعهای از فعالیتهاست که از مرحله تجهیز منابع مالی تا تخصیص اعتبارات و ارائه خدمات پرداخت و سرمایهگذاری امتداد دارد. در این زنجیره آسیبپذیری نسبت به ریسکهای اعتباری، نقدینگی، عملیاتی و حتی ریسکهای بیرونی کارکرد بانکها را محدود میسازد. اینجاست که صنعت بیمه بهعنوان حلقه تکمیلی عمل کرده و به بانک امکان میدهد که بخشی از ریسکها را منتقل یا پوشش دهد. لذا چرخه فعالیت بانکی هم ایمنتر و هم انعطافپذیرتر خواهد شد. این فرآیند به ایجاد ارزش افزوده منجر میشود که در قالب کاهش هزینه سرمایه، افزایش اعتماد سپردهگذاران و گسترش دامنه خدمات قابل مشاهده است.
ارتقای کارکرد اعتباری شبکه بانکی
مدیریت ریسک اعتباری یکی از مهمترین گلوگاههای زنجیره ارزش بانکداری است. هنگامی که وامگیرندگان در بازپرداخت تعهدات با مشکل مواجه میشوند، ثبات بانک تهدید میشود. استفاده از بیمههای اعتباری، ضمانتنامهها و سازوکارهای مشابه موجب کاهش فشار بر سرمایه بانک خواهد شد. همچنین بیمه سپردهها با ایجاد اطمینان برای سپردهگذاران از بروز بحرانهای ناشی از هجوم نقدینگی جلوگیری میکند. بنابراین بیمه نهتنها زیان بالقوه بانک را محدود میکند، بلکه سطح اعتماد همگانی به نظام بانکی را تقویت مینماید.
پیوند بیمه و سرمایهگذاری بانکی
زنجیره ارزش بانکداری بدون بهرهگیری از سرمایهگذاریهای بلندمدت ناقص خواهد بود. در این زمینه بیمههای عمر و سرمایهگذاری با ایجاد جریانهای پایدار وجوه نقش مهمی در تأمین منابع بانکی دارند. سرمایههای تجمیعشده در شرکتهای بیمه میتواند بهعنوان پشتوانهای مطمئن برای تأمین مالی پروژههای بزرگ زیرساختی عمل کند. بنابراین بیمه علاوه بر پوشش ریسک به تقویت سمت عرضه منابع در بانکداری نیز کمک خواهد کرد. این همگرایی سبب میشود بانکها بتوانند از مزیت زمانبندی جریان وجوه برخوردار شوند و در عین حال سطح آسیبپذیری را مدیریت نمایند.
تحول دیجیتال و همگرایی بیمه-بانک
ورود فناوریهای نوین همچون فین تک و اینشورتک به عرصه خدمات مالی مسیر تازهای برای ادغام بیمه در زنجیره ارزش بانکداری فراهم ساخته است. بهرهگیری از کلان داده ها، رفتارکاوی و طراحی محصولات مشترک امکان شخصیسازی خدمات مالی را افزایش میدهد. از این رهگذر شبکه بانکی و بیمهگران قادر خواهند بود با ارائه راهکارهای جامع و ترکیبی علاوه بر پاسخگویی به نیاز مشتریان هزینههای عملیاتی را کاهش دهند و کارایی نظام مالی را ارتقا دهند.
پایداری مالی و مدیریت بحران
بحرانهای مالی گذشته نشان داده است که ضعف در پوشش ریسکهای نظام بانکی میتواند به فروپاشی گسترده منجر شود. حضور صنعت بیمه در زنجیره ارزش بانکداری با ایجاد ابزارهای مدیریت ریسک همچون بیمه اتکایی و اوراق بهادارسازی (Securitization)ضریب تابآوری مالی را افزایش خواهد داد. این فرآیند موجب میشود نظام بانکی نهتنها در شرایط عادی بلکه در دورههای شوک اقتصادی نیز توانایی ادامه فعالیت داشته باشد.
نگاهی به تجربههای بینالمللی
بازارهای پیشرو نشان میدهند که ادغام بانک و بیمه در عمل یک فرایند مدیریتی و نهادی است که با سه رکنِ همزمان شامل چارچوب نظارتی روشن، سازوکارها و مجاری توزیع توأم با فناوری و سازوکارهای مدیریتی برای کنترل ریسک پیش میرود. مطالعات تطبیقی حاکی است که در بازارهایی که شبکه بانکی دارای مالکیت یا مشارکت طولانیمدت در بنگاههای بیمهای هستند، سهم بازار توزیع بیمه از طریق شبکههای بانکی بالا رفته و الگوی بانک-بیمه بهعنوان مجرای مهم برای توزیع بیمههای زندگی و محافظتی تثبیت شدهاند که این الگو در چند کشور اروپایی بهویژه فرانسه بهوضوح دیده شده است. در این کشور بانکها با ایجاد نهادهای بیمهای وابسته یا سرمایه گذاری مشترک، فرآیند فروش، پشتیبانی خسارت و مدیریت محصول را در یک زنجیره تحتنظارت مشترک قرار دادهاند. این ترکیب، مزیت توزیع شعب را به همراه کاهش هزینه جذب مشتری تحقق بخشیده است. در برخی بازارهای اروپایی تغییرات تنظیمی و سیاستی همچون سازوکارهای کاهش مواجهه سرمایهای برای بنگاههای تلفیقی، دوباره این الگو را تقویت کردهاند. تجربه سنگاپور و بریتانیا در حوزه نظارتی و تسهیل نوآوری آموزنده است. نهاد ناظر سنگاپور چارچوبی برای ورود کنترلشده فناوریهای مالی و بیمهای طراحی کرده که اجازه میدهد نوآوریها در محیطی محدود و قابل رصد آزمون شوند که این رویکرد امکان بازتعریف تعادل میان حمایت از نوآوری و حفاظ مصرفکننده را فراهم ساخته است. مرجع نظارتی بریتانیا نیز با ایجاد محیط آزمایش تنظیمی (مرکزی برای تعامل با صنعت نوآور) نشان داده است که نظارت مشروط و تعامل مستمر با فعالان بازار میتواند زمان ورود به بازار را کوتاه کند و در عین حال ضوابط محافظتی مصرفکننده را حفظ نماید. مستندات تجربی از این بازارها تأکید دارند که سندهای آزمایشیِ تنظیمی زمانی موفقاند که شروط روشن، بازخورد سریع و معیارهای خروج/انتقال به بازار واقعی تعیین شده باشد. برآیند این تجارب نشان می دهد که رمز موفقیت آنها در ضرورت طراحی چارچوب مرحلهای ورود به بازار،اهمیت زیرساخت دادهای و گزارشدهی همزمان برای ناظر، نیاز به سازوکارهای تناسبی در وضع مقررات و کفایتِ سرمایه برای مدلهای کسبوکار متفاوت و نقش بازپژوهی و بهروزرسانی روشهای ارزیابی بر پایه شواهد میدانی قابل تعمیم به دیگر کشورهاست.
راهبردهای ملی پیشنهادی
برای تقویت همگرایی بانک و بیمه کشور راهبردها در پنج حوزه کلیدی پیشنهاد می شوند. در بخش مقررات و حاکمیت، تشکیل کارگروه مشترک میان بانک و بیمه، تدوین رهنمودهای شفاف برای الگوهای همکاری، تعریف شاخصهای گزارشدهی و اجرای مجوزدهی تدریجی سکوهای برخط توصیه میشود. زیرساخت بازار و فناوری شامل ایجاد سکوی ملی تبادل داده استاندارد، محیط آزمایشی تحت نظارت برای استارتاپها، استانداردهای ثبت تراکنش و احراز هویت و الزامات امنیت سایبری و ضدپولشویی میشود. مدیریت ریسک و پایداری مالی بر تعیین کفایت سرمایه، استفاده از بیمه اتکایی و اوراق بهادارسازی، و طراحی سناریوهای استرس و شاخصهای هشدار زودهنگام تمرکز دارد. حفاظت از مصرفکننده و شفافیت با انتشار گرید عملکرد، ساز و کار حل اختلاف مستقل، استانداردهای افشای محصول و ارتقای سواد مالی دنبال میشود. در حوزه توسعه ظرفیت انسانی و سازمانی، بازآموزی کارکنان، تدوین SOP و مستندسازی فرآیندها و تاسیس مراکز تخصصی مشاوره و شتابدهی برای اینشورتکها پیشنهاد می شود. این اقدامات به صورت مرحلهای و همزمان، امکان ارائه خدمات ترکیبی بانکی و بیمهای با شفافیت، امنیت و بهرهوری بالاتر را فراهم میسازند.
تبیین نقش بیمه در تکمیل زنجیره ارزش بانکداری تنها در سطح نظری محدود نمیشود بلکه در عمل، سیاستگذاران مالی را به سوی طراحی نهادهای تنظیمگر یکپارچه سوق میدهد. چنین همگراییای نیازمند تدوین مقررات سازگار، بهاشتراکگذاری دادههای مالی و ایجاد بسترهای فناوری مشترک است. در صورت تحقق این شرایط، همکاری بانک و بیمه نهتنها منجر به توسعه محصولاتی نوآورانه میشود بلکه موجب افزایش شمول مالی و تقویت اعتماد همگانی نیز خواهد شد.
سخن آخر
صنعت بیمه در زنجیره ارزش بانکداری فقط یک حلقه کمکی نیست و نقش زیربنایی در تکمیل و کارآمدسازی این زنجیره ایفا میکند. این نقش در سه سطح اصلی پوشش ریسکهای اعتباری و عملیاتی، تقویت منابع سرمایهگذاری و ارتقای اعتماد همگانی قابل مشاهده است. این پیوند در عصر فناوری های نوین بیش از گذشته اهمیت یافته و میتواند چشمانداز تازهای برای توسعه پایدار نظام مالی ترسیم نماید.لذا نگاه به بیمه بهعنوان بخش لاینفک از زنجیره ارزش بانکداری، ضرورت راهبردی در طراحی آینده مالی کشور به شمار میآید.