افزایش بهره وری؛ حلقه مفقوده نظام بانکی

*هادی حیدری

افزایش بهره وری؛ حلقه مفقوده نظام بانکی

شناسایی شاخص  های بهره  وری بر اساس استراتژی  های بالادستی، اولین راه برای ارزیابی عملکرد واحدهای ستادی و شعب در شبکه بانکی کشور است.

یکی از عوامل مهم در رشد و توسعه تجاری بنگاه  ها، ارتقای کارایی و بهره‌وری است و این  امر مستلزم تخصیص بهینه منابع و عوامل تولید بوده که مهمترین رکن تعریف علم اقتصاد است. به شکل ساده می  توان بهره  وری را در بنگاهی که تولید کننده یک کالای صنعتی است به شکل زیر تعریف کرد: بهره وری عبارت از نسبت ستانده به نهاده طبق یک استاندارد خاص در یک دوره زمانی مشخص است.
پایش وضعیت بهره  وری یک بنگاه تولیدکننده کالا بر اساس استانداردهای معین، بسیار ساده   تر از مقایسه  و تحلیل وضعیت بهره  وری در موسسات مالی است. از طرفی ارتقای بهره  وری و کارآیی بازارهای مالی نقش مهمی را در اقتصاد کشور بازی می‌کند که با توجه به بانک محور بودن سیستم تامین مالی کشور، شناخت راه  های اندازه  گیری و افزایش سطح کارایی و بهره  وری در بانک  ها و تاثیر عوامل و سیاست  های مختلف بر آنها بسیار حائز اهمیت است.
ترکیب وضعیت ترازهای مالی در سطوح متفاوت از شعب گرفته تا تجمیع این ترازهای مالی در ستاد به شکل یک صورت مالی منظم و منسجم، خود بر این پیچیدگی افزوده است. ارتباط بین شعب و ستاد بانک ها و ارزیابی بهره  وری این واحدهای وابسته مالی که بابت خدمات مالی ارائه شده دارای درآمدها و هزینه  های مشخص هستند، موجب شده است که امکان ارائه خلاقیت و نوآوری برای افزایش بهره  وری و یا به  عبارتی افزایش درآمدها-کاهش هزینه  ها سخت شود.
تحقیقات موجود در این زمینه به منظور ارزیابی عملکرد بانک ها از سه رویکرد عمده اقتصادی، حسابداری و مدیریتی استفاده می  کنند. در این بین ارزیابی به کمک شاخص  های مالی و یا نسبت  های مالی، تقریبا ساده  ترین و عمومی  ترین راه برای تحلیل وضعیت بهره  وری بانک  ها است. اینکه کدام یک از این روش  ها برتر است، بستگی به نتایج رویکردها برای مدیران بالادستی بانک دارد؛ اما از نظر سازمانی بانک دارای دو بخش اصلی شعبه و ستاد است که هماهنگی بین این دو بخش گریزناپذیر است.
از طرفی شعبه به عنوان مهمترین عامل و ارکان سودآوری و بازاریابی در بحث بانکداری نوین شناخته می  شود. در وضعیت کنونی و با توجه به افزایش شدید زیان  های سال  های اخیر بانک  ها در شبکه بانکی کشور، تعامل شعبه و ستاد در بانک  ها برای پیشبرد اهداف متعالی بانک  ها الزامی به نظر می  رسد. از آنجا که حجم کار عملیاتی شعب بانک  ها چه از نظر تعامل با مشتریان و چه دقت در بالا بردن کیفیت کار اجرایی بیشتر از ستاد است، بنابراین طراحی ساختاری برای ارزیابی، شناسایی و در نهایت بهبود فرآیندهای عملیاتی در شعب الزامی است.
بر اساس تجربیات بین  المللی، ارتقای عملکردی بانک  ها با دو رویکرد از پایین به بالا (Bottom-up) و یا بالعکس امکان-پذیر بوده، اما در کشورهای در حال توسعه مانند ایران برای افزایش بهره  وری بانک  ها، عمدتا مسائل و مشکلات زیرساختی و فناوری شعب مورد توجه قرار می  گیرد. شعب بانک با ذائقه مالی مشتری جهت پوشش وضعیت اطلاعات نامتقارن در ارتباط مستقیم هستند که این اطلاعات نامتقارن می  تواند در نحوه جمع  آوری منابع ارزان قیمت  تر و انتخاب مشتریان کم ریسک  تر مفید واقع شود.
در پایان لازم به ذکر است که بانک  های کشور با توجه به اندازه یا ارزش دارایی  هایشان می  توانند از دو رویکرد کارآیی هزینه ای و یا کارآیی درآمدی استفاده کنند. تجربیات کشورهای درحال توسعه نشان می  دهد که کارآیی هزینه  ای عمدتا برای بانک هایی توصیه می  شود که دارای اندازه بزرگ و یا حجم دارایی بالا باشند؛ لذا برای بانک  های با اندازه متوسط و کوچک، عمدتا کارآیی درآمدی توصیه شده است.
*صاحب نظر پولی و بانکی
https://naghdineh.ir/page/30250/
لینک مطلب :
چاپ print version