2
آخرین خبرها
شنبه 8 ارديبهشت 1397


با اینکه سیاست‌های دولت در زمینه دخالت در بازار سکه، به مداخله‌اش در بازار ارز بسیار شبیه است؛ اما با توجه به اینکه میان بازار سکه و بازارهای جهانی ارتباط مستقیمی وجود ندارد، آثار ناگوار آن با تاخیر و به صورت تدریجی نمایان می‌شود.

در واقع سیاست‌های دولت در زمینه تعیین نرخ بهره و انتشار پول که زمینه کاهش شدید و بدون برنامه ارزش ریال را فراهم کرده است، موجب شده که مردم مجبور شوند دارایی‌های نقدی خود را به صورتی غیر از ریال، پس‌انداز کنند.
کاهش شدید ارزش ریال حتی باعث شده که سپرده‌گذاری بلندمدت به صورت پس‌انداز بانکی یا سرمایه‌‌گذاری در صنعت بیمه نیز با مشکل مواجه شود و در مقایسه با خرید سکه یا ارز اساسا زیان‌ده محسوب شود؛ وضعیتی که موجب شده مردم برای حفظ ارزش دارایی‌های خود به این بازارها پناه بیاورند.
البته در هفته‌های اخیر و با ایجاد محدودیت بر معاملات ارز، بازار سکه جایگاهی ویژه در زمینه جذب دارایی‌های نقدی مردم پیدا کرده‌؛ جایگاهی که آنچنان شکننده و بدون جایگزین است که هر گونه محدودیت یا افزایش قیمت، موجبات گرایش افزون‌تر مردم را فراهم خواهد آورد.
در این وضعیت پیچیده اما دولت به جای اینکه بازار طلا را سامان دهد، با سیاست‌های خود، وضعیت بازار را دشوار‌تر می‌کند. مثلا ایجاد سامانه کارت به کارت سکه، معنایی جز به رسمیت شناختن جایگاه مبادله‌ای سکه و جایگزین کردن آن با «پول ملی» ندارد، این در حالی است که رقابت سکه با ریال در زمینه «ذخیره»، پول ملی را پیشاپیش تضعیف کرده بود.
به عبارت دیگر، پیش از این سکه فقط به عنوان امکانی برای ذخیره ارزش دارایی به شمار می‌آمد ، اما اکنون با ایجاد سامانه کارت به کارت سکه، علاوه بر ذخیره، توان ورود به عرصه «مبادله» را نیز پیدا کرده‌است و این امکان وجود دارد که مردم در آینده معاملات خود را نه بر اساس پول ملی که بر اساس سکه انجام دهند.
البته با توجه به کاهش شدید ارزش پول ملی در دهه‌های اخیر، مردم در برخی مبادلات بلند مدت همچون «مهریه» سکه را جایگزین ریال کرده‌ بودند، اما دولت به عنوان تنظیم کننده بازار پول و سکه، نباید به این وضعیت دامن بزند و با دمیدن بر این آتش، زمینه فراگیر شدن آن را فراهم سازد.
به بیان دیگر، اینکه دولت در ایران سکه طلا در اندازه‌های متنوع ضرب می‌کند و این اقدام خود را به نحوی صورت می‌دهد که همه مردم به راحتی بتوانند برای ذخیره دارایی‌های خود از آن استفاده کنند، امری نامتعارف در دنیای امروز است. حتی دولت در سالهای اخیر سکه یک گرمی را هم راهی بازار کرده است، تا افراد با هر سطح دارایی بتوانند به بازار سکه وارد شوند؛ امری که اساسا ضرورتی نداشته است.
واقعیت این است که در سایر کشورها، دولت‌ها فقط شمش طلا آن هم در ابعادی بسیار بزرگتر از سکه، به بازار وارد می‌کنند و خرید شمش در این کشورها،‌ چندان جذاب نیست، چون علاوه بر اینکه عموم مردم توان خرید شمش را ندارند، ارزش پول ملی در آن کشورها به اندازه ایران متغیر نیست و سپرده‌گذاری بانکی، خرید بیمه‌نامه یا بازار بورس، جذابیت بیشتری دارد.
از سوی دیگر باید به خاطر داشته باشیم، طلا علاوه بر اینکه به صورت ذاتی ارزشمند است، ماده اولیه صنعت طلا و جواهر نیز محسوب می‌شود و در صورتی که بازاری جذاب همچون سکه وجود داشته باشد، امکان فعالیت در تولید مصنوعات طلا، به حداقل می‌رسد که این به معنی کاهش اشتغال در این عرصه است.
به عبارت دیگر، همانطور که خرید و نگهداری ارز خانگی، موجب بالا رفتن حبابی ارزش آن می‌شود و این وضعیت زمینه را برای افزایش قیمت مواد اولیه وارداتی عرصه صنعت مهیا می‌کند؛ جذابیت بازار سکه و حبابی شدن آن هم،‌ موجب به زحمت افتادن عرضه کنندگان مصنوعات طلا می‌شود و زمینه‌های ایجاد شغل در این عرصه را محدود می‌سازد.
بنابراین سیاست‌ها و اقدامات دولت در عرصه بازار طلا و سکه باید به سوی تقویت پول ملی جهتگیری شود و از طرف دیگر نقدینگی را به سوی گسترش صنعت و اشتغال هدایت کند تا در نهایت به ارتقاء اقتصاد کشور بینجامد، امری که به نظر نمی‌رسد چندان مدنظر قرار گرفته باشد.
*روزنامه نگار و كارشناس اقتصادي

<###dynamic-0###>

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری نقدینه است.