2
آخرین خبرها
سه شنبه 25 آذر 1393


نقدینه - طرح تدوین سامانه یکپارچه بانکی بر اساس IFW در بانک مرکزی بی نتیجه ماند و پرونده آن در شهریورماه سال جاری عملا بسته شد.این بانک با تغییر راهبرد و با هدف به حداقل رساندن زیانها اجرای طرح مبنا را در دستور کار قرار داد

به گزارش پایگاه خبری نقدینه، طرح تدوین سامانه یکپارچه بانکی بر اساس IFW در بانک مرکزی بی نتیجه ماند و پرونده آن در شهریورماه  سال جاری عملا بسته شد.این بانک با تغییر راهبرد و با هدف به حداقل رساندن زیانها اجرای طرح مبنا را در دستور کار قرار داد.
بانک مرکزی در زمستان سال 90 در همایش بانکداری الکترونیک و نظام های پرداخت وعده  داد تا در بهار سال 91 تعریف واحدی از سامانه یکپارچه بانکی ارائه شود. در اسفند ماه سال 90 ناصر حکیمی مدیر وقت اداره نظامهای پرداخت بانک مرکزی بر لزوم ایجاد یک تعریف مشخص و واحد از بانکداری الکترونیک در کشور تأکید و اعلام کرد که طی چند ماه آینده(بهار سال 91) زمینه استخراج چنین تعریفی فراهم خواهد شد.
حالا بجای 3 ماه 33 ماه گذشته و نه تنها از تعریف واحد خبری نیست بلکه یک طرح شکست خورده نیز در پرونده بانک مرکزی ثبت شده است.
این تبصره هم خواندنی است:در بهمن سال 90 بانک مرکزی در قالب بخش نامه « الزامات ناظر بر فرآیند اعتبار اسنادی داخلی – ریالی» به بانکها ابلاغ کرد که :بانک/مؤسسه اعتباری غیربانکی موظف است نسبت به را ه اندازی کامل نظام بانکداری متمرکزظرف مدت ۶ ماه از ابلاغ این الزامات اقدام نماید. بعد از زمان مذکور، بانکها و مؤسسات  (Core Banking) اعتباری غیربانکی که از نظام بانکداری متمرکز برخوردار نباشند به هیچ وجه مجاز به گشایش اعتبار اسنادی داخلی نخواهند بود.
داستان از کجا آغاز شد
شاید این راز همواره سر به مهر باقی  بماند که چه کسی ایده طراحی کربنکینگ از روی IFW را روی تابلوی ذهن تیم حکیمی حک کرد اما در عین حال این مسئله چندان اهمیتی ندارد چرا که نتیجه چندان خوشایند نبود و باعث نشد تا تدوین تعریف استاندارد به نتیجه برسد. در نهایت اینکه با وجود خرید  دانش افزار IFWاز شرکت ای بی ام  با قیمت حدود 1.5 میلیون دلار اما در عمل هدفی که برای آن پیش بینی شد محقق نشد.
دلایل عدم موفقیت
کارشناسان معتقد هستند  دانش افزار فریم ورک  که بالغ بر 110 هزار صفحه مفاهیم کاربردی بانکی را در خود  جای داده به عنوان یک راهنما می تواند دانش زیادی در حوزه های  مختلف را در اختیار متخصصین حوزه بانکی قراردهد اما استفاده از این دانش مستلزم داشتن تجربه کافی در حوزه های مربوطه است. برای مثال  اگر قرار است  در ایران از این دانش افزار در راستای طراحی سامانه یکپارچه بانکی(سیب) استفاده شود تنها  طراحان مجرب این حوزه قادرند از آن استفاده ببرند و حتی کسانی که هنوز تجربه ای در خصوص طراحی سیب ندارند عملا قادر به استفاده موثر این دانش افزار نخواهند برد.کما اینکه همینگونه نیز شد.
به تعبیر دیگر اگر IFW را عصاره تجربه 30 ساله ای بی ام در خصوص دانش نرم افزار بانکی و تلفیقی از نگرش علوم فناوری اطلاعات و علوم بانکی بدانیم  استفاده از این عصاره   برای کسانی مقدور است که دست کم ده سال در حوزه طراحی نرم افزار یکپارچه  تجربه  واقعی داشته باشند. اما سوال این است که رئیس دانشکده فناوری اطلاعات دانشگاه علم و صنعت که مسئول این پروژه بود چه میزان تجربه طراحی نرم افزار کربنکینگ را در چنته داشته است.
به هر روی نتیجه نهایی آن شد که در اواسط تابستان سال جاری دستور توقف پروژه از سوی احمدی دبیر کل بانک مرکزی صادر شد.
همایشی در دقایق پایانی
در 21 اسفند سال 92 یعنی در آخرین روزهای کاری سال گذشته در یک حرکت غیر منتظره ،بانک مرکزی اقدام به برگزاری همایشی با عنوان «نظام بانکداری یکپارچه» کرد. در این رویداد که با وجود دیرهنگام بودن با استقبال خوب بانکها مواجه شد حکیمی از دیتا مدلی صحبت کرد که از نظر او با وجود  آن ضروتی ندارد تا بانکها کر متمرکز داشته باشند بلکه می توانند غیر متمرکز کار کنند.
تلاش مجدد با نام تغییر راهبرد
به نظر می رسد مهمترین ایراد استفاده غیر استاندارد از یک دانش استاندارد باعث بروز چنین اتفاقی شده است. فریم ورک  شرکت ای بی ام برای کسی کر نمی نویسد و این اشتباه طراحان اصلی پروژه بوده است. بر همین اساس در شهریور ماه سال جاری بعد از متوقف شدن پروزه مذکور زیر لوای تغییر راهبرد  پروژه مبنا کلید خورد.
مبنا چگونه متولد شد
بخش بانکداری الکترونیک پژوهشکده پولی و بانکی بعد از اینکه تجربه اول را ثمربخش ندید،  تغییر راهبرد را غنیمت شمرد تا دست کم مدیران بانکی بتوانند از دانش افزار IFW استفاده ببرند و اینگونه بود که ایده مبنا را در قالب طرحی تدوین و کلید زد
در این طرح بیش از آنکه مجریان طرح مبنا قصد تهیه تعریف واحدی از کربنکینگ داشته باشند قصد دارند تا دانش نوین جهانی در خصوص طراحی سامانه یک پارچه را به  مدیران عالی بانکها آموزش دهند. اما نکته  قابل تامل آن است که در اینجا در واقع یک کسب وکار آموزشی برای پژوهشکده کلید خورد است تا در قالب این بیزنس جدید با برگزاری دوره های مرتبط از طریق بانکها کسب درآمد شود. بر همین اساس است که در چشم انداز طرح مبنا دو مورد ذکر شده است:
الف:مبنا به عنوان دانشگاه جدید بانکی
ب:تدوین درس نامه ها و درس گفتارهای بانکی
 نیازی به حضور بانک مرکزی نبود
همانگونه که از محتوای  واقعی طرح به عنوان یک کسب و کار آموزشی -پژوهشی بر میآید ضرورتی به حضور بانک  مرکزی در یک بیزنس اقتصادی نیست بلکه به ضرس قاطع می توان گفت که چنین حضوری اثرات بازدارنده بر اجرای موفق  طرح  مبنا را در پی دارد. شرکت خدمات به عنوان صاحب دانش افزار مربوطه و پژوهشکده به عنوان تدوین کننده درسنامه ها و ارائه دهنده دوره های کوتاه و بلند مدت آموزش و خدمات پژوهشی به بانکها  می توانستند چنین کسب و کاری را به  صورت مستقل از بانک مرکزی و با انعطاف پذیری بالا کلید بزنند اما اکنون برای اینکه بانک مرکزی نیز در این بازی شرکت داده شود لاجرم مفادی در فرایند توافق نامه مبنا گنجانده شده که باعث کندی و  عدم چالاکی طرح شده و در نهایت هم  این مفاد بلاتکلیف و بر جای مانده باقی خواهد ماند و  آنچه که تحقق می یابد ارائه دوره های آموزشی و انجام قراردادهای پژوهشی برای پژوهشکده پولی و بانکی برای بانکهاست.
سودآوری شش میلیارد تومانی از آموزش ممکن است؟
برای اجرای طرح مبنا علاوه بر IFW  از  مدل های  BIAN، بازل، Sarbanes Oxley  کمک گرفته شده است. طبق گفته منابع آگاه  تهیه این مدلهای استاندارد نزدیک به 2 میلیون دلار هزینه در پی داشته است و اگر سایر هزینه ها را در نظر نگیریم دوره های آموزشی و قراردادهای پژوهشی در قالب مبنا باید درآمد ریالی بین 6 تا 7 میلیارد تومان را تحقق بخشد. سوال اما این است که آیا چنین درآمدی از  محل آموزش و پژوهش آن هم در ایران  طی چند سال مقدور است. طی یک مقایسه موردی، همایش بانکداری الکترونیک در اخرین دوره آن حدود 2 میلیارد تومان گردش مالی داشت که با کسر هزینه ها برای پژوهشکده پولی و بانکی در خوشبینانه ترین حالت 800میلیون تومان سود ثبت کرد.همایش مذکور را باید در زمره سودآور ترین پروژه های آموزشی برای پژوهشکده قرار داد.اما سودآور شدن آن به این دلیل است که حدود 50 درصد هزینه ها را(یک میلیارد از دو میلیارد تومان مذکور) را شرکت ملی انفورماتیک در اختیار پژوهشکده قرار می دهد در غیر این صورت شبکه بانکی برای بزرگترین رویداد علمی آموزشی بانکداری الکترونیک در سال، به زحمت یک میلیارد تومان ،(آنهم با ترفند های مختلف همانند دعوت از مدیران روابط عمومی و...) خرج می کند.
حال سوال این است که آیا راه اندازی کسب و کار مورد بحث توجیه اقتصادی دارد یا اینکه تلاش بر کاهش دامنه زیانها  بوده  است.
علت چنین اتفاقاتی چیست
ضمن احترام بسیار زیاد به حسن نیت و تلاش های دبیر کل بانک مرکزی که قطعا وجود شخص وی باعث به ثمر رسیدن بسیاری از طرح ها در بانک مرکزی شده است اما نبود فردی متخصص در کنار وی به عنوان معاون فناوری اطلاعات در هرم مدیریت ارشد بانک مرکزی باعث  شده است  تا طرح های کارشناسی نشده در بخش مدیریت فناوری اطلاعات بانک مرکزی موقعیت اجرا  پیدا کند اما نبود مطالعات کافی  به عنوان پشتوانه،  طرحهای متعددی را در بانک مرکزی به سمت قفسه های بایگانی روانه کرده و در عین حال باعث تصممیات خلق الساعه زیادی شده است برای مثال یعد از صدور بیش از 290 میلیون کارت بانکی به یکباره در یک جمع بانکی می شنویم که صدور آنی کارت خطرناک است.یا یک روز میشونیم کارت هوشمند ضروری است اما چند ماه بعد این مسئله از اتاق ضرورت خارج شده است و بسیاری دیگر از طرحهایی که  در جای خود قابل بحث است.
برای کاهش ریسک طرحهای حوزه بانکداری الکترونیک و نظام پرداخت راهی نیست جز اینکه ژنرالها از مرخصی بازگردند تا در معاونت فناوری های نوین بانک مرکزی در جامع نگر بودن و پختگی طرح ها به محمود احمدی کمک کنند.

<###dynamic-0###>

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری نقدینه است.